تهران (پانا) - داستان(روزی روزگاری آبادان ) در یک خانواده جنوبی روایت می شود. با نزدیک شدن به آغاز بهار ، خانواده مصیب، در تدارک جشن نوروز هستند. اعضای این خانواده به خاطر وجود رازو رمزهای زیادی که در آن وجود دارد، از یکدیگر فاصله گرفته و رفتارشان را با هم براساس منفعت شخصی شکل داده اند. شیرازه خانواده در حال فروپاشی است که ناگهان خطایی انسانی، همه را بهم نزدیک میکند و فرصت همدلی و شناخت بیشتر اعضای خانواده را فراهم میکند.