خاطره بهزاد فراهانی از ادوکلن و عکسی که از شهلا ریاحی هدیه گرفت
تهران (پانا) - بهزاد فراهانی از خاطرات دوران جوانی اش و هدایایی که مرحوم شهلا ریاحی به او داد می گوید.
به گزارش خبرآنلاین، شهلا ریاحی اولین کارگردان زن سینمای ایران شب گذشته پس از طی دورهای از بیماری به دلیل کهولت سن درگذشت. بهزاد فراهانی از همکاران قدیمی این هنرمند مطرح و چهره ماندگار سینما و تئاتر کشورمان درباره این هنرمند گفت: اینکه شهلا ریاحی اولین بازیگر زن سینمای ایران بود، بعد کوچکی از کار خانم شهلا بود. ایشان عضو مهمی از گروه نوشین بزرگ بود و بعد از آن به خاطر اینکه همسرش فیلمساز بزرگی بود با بازیگری در فیلمها هم درخشش فوقالعادهای داشت.
فراهانی در ادامه گفت: با وجودی که خانم ریاحی در سینما یک ستاره بوده اما آن چیزی که از فعالیتهای ایشان باید بیشتر در نظر گرفته شود، فعالیت و نقش مهم ایشان در تئاتر است. بعد ۲۸مرداد ۱۳۳۲ زمانی که هنرمندان گروه نوشین یا زندانی شدند و یا مهاجرت کردند، خانم شهلا در ایران ماند. وقتی مرحوم محمدعلی جعفری از زندان بیرون آمد کوشش کرد گروه نوشین را دوباره زنده کند و در این مدت شهلا ریاحی با او همکاری زیادی داشت.
یادم است اولین بار نمایش «امشب به قتل میرسد» را در جامه باربد با حضور رضا عبدی و خانم شهلا و آقای جعفری دیدم. ایشان یکی از درخشانترین ستارههای ماندگار سینما، تئاتر و رادیو بود.
بهزاد فراهانی در ادامه به همکاری با شهلا ریاحی در رادیو اشاره میکند و میگوید: بعدها در رادیو با خانم شهلا همکاری نزدیکی داشتم و در نمایشهای فراوانی از تواناییهای ایشان بهره گرفتم.
وی در ادامه با بیان اینکه از خانم ریاحی خیلی چیزها یاد گرفتم گفت: ایشان خیلی چیزها را به ما یاد میداد. منش، رفتار، سلوک، کار جمعی را به زیباترین شکل از ایشان یاد گرفتیم و به نظرم اگر چیزی از زندهیاد عبدالحسین نوشین بزرگ بخواهم بگویم بیشتر میتوانم آن را در وجود شاگردهایش که هوشنگ خلعتبری و محمدعلی جعفری وسرکار خانم ژاله و سرکار خانم شهلا بودند ببینیم و از منش آنها بگویم.
این بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون ایران در ادامه از ویژگی زندهیاد شهلا ریاحی در کار هنریاش اینطور گفت: خانم شهلا یک خاصیت عجیبی داشت که در دورانی که در رادیو با ایشان همکار بودیم آن را به وضوح دیدم. در برنامه دوم تئاتر رادیو تهران با هم کار میکردیم و در حین کار ایشان در واژهها و تاکیدهای کلام کارکترها مکثهای خاصی داشت و با این کار در تحلیل شخصیت آنها کمک زیادی میکرد. من فکر میکنم اینها را از آقای نوشین یاد گرفته بود و به ما منتقل می کرد و در حقیقت با اینکه در کار من بازی میکرد ولی میتوانم بگویم کارگردانی میکرد و آموزگار همه ما بود.
بهزاد فراهانی در ادامه یک ویژگی دیگر شهلا ریاحی را چشمهای بسیار زیبا و نیرومند این هنرمند فقید دانست و گفت: اگر قرار باشد چشم شرقی را آن طور که نویسندگان خوب ما میبیننند ببینیم، باید ساعتها به تصاویر چشمهای خانم شهلا نگاه کنیم.
فراهانی در ادامه با یادی از این هنرمند این خاطره را از او گفت: نمیدانم چطور اما یک بار تاریخ تولد من را پیدا کرده بود. اول بهمن بود و برف سنگینی آمده بود. ایشان تشریف آوردند و گفتند میدانم امروز تولد تو است و برایت هدیه آوردم. خانم شهلا میدانست من عاشق آقای نوشین هستم. کیف نارنجی زیباش را باز کرد و یک بسته به من داد. یک ادوکلن و عکسی از زندهیاد نوشین. این شاید یکی از خاطرهانگیزترین لحظات جوانی من بود.
بازیگر پیشکسوت تئاتر و سینمای ایران در پایان درباره اینکه چرا وجه کارگردانی شهلا ریاحی زیاد دیده نشده گفت: زندهیاد شهلا ریاحی خودش نمیخواست خیلی کارگردانی کند و بیشتر دوست داشت که بازیگر باشد و به عنوان بازیگر شناخته شود.
ارسال دیدگاه