زنان کولبر قسمت کمتر دیده شده ماجرای کولبری
تهران (پانا) - کولبری زنان یکی از واقعیتهای تلخ زندگی بخشی از زنان این سرزمین است. در مرزهای استانهای کردستان، کرمانشاه و آذربایجان غربی دختران و زنانی در پوشش لباس مردانه گاهی در کنار مردانشان و گاهی بهجای آنها کولبری میکنند تا چراغ زندگیشان روشن بماند
بهگزارش روزنامه جوان، قصه تلخ فرهاد و آزاد دو برادر کولبری که چند روز پیش در کوههای منطقه کردستان جانشان را از دست دادند، ماجرایی تألمبرانگیز بود و موجب شد دیگر مسئولان کشورمان را وادار کند تا یکبار دیگر این بخش از جمعیت کشور را هم ببینند. اما اگر به دیار کوهستانهای شمال غرب و غرب کشور سری بزنید متوجه خواهید شد تنها مردان نیستند که برای جور کردن دخل و خرج زندگیشان به کوه میزنند و شغلشان کولبری است. در دیار کردستان و برخی دیگر از شهرهای مرزی کشور زنانی هم وجود دارند که برای چرخاندن چرخهای زندگیشان کولههای سنگین بار را بر دوش میگیرند و از مسیرهای سخت و صعبالعبور کوهستانی عبور میکنند تا محتاج نان شب نمانند. زنانی هم که مردشان کولبر هستند، همیشه با دلواپسی همسایهاند و هر بار که مردشان را راهی کوهستان میکنند با خود میاندیشند «آیا این دیدار آخر است؟»
دستشان را که نگاه میکنید هیچ نشانهای از ظرافت زنان را در آن نمیبینید همانگونه که کارشان زنانه نیست! کولههای ۱۵ تا ۲۰ کیلویی از اجناس را بر دوش میکشند و از مسیر کوهستان از مرز رد میکنند. در ازای این بار سنگین و این مسیر سخت پول چندانی گیرشان نمیآید، اما همین مبلغ ناچیز هم مانع از این میشود که سفرهشان جمع شود و چراغ خانهشان خاموش. زنان کولبر اگرچه در مقایسه با مردان کولبر تعدادشان خیلی کمتر است و اغلب بهعنوان پشتیبان مردانشان فعالیت میکنند، اما هستند زنانی که مردانه بارهای سنگین را بر دوش میبندند و در مسیر صعبالعبور کوهستان قدم برمیدارند تا خرج زندگی خود و خانوادهشان را در بیاورند. این زنان بیشترشان سرپرست خانوارند. شاید خانوارهایی که مردشان یک روز کولبری میکرد، اما حالا کمرش شکسته یا از کار افتاده شده و امروز بار سنگین زندگی بر دوش نحیف زن خانه سنگینی میکند.
کولهبار زندگی بر دوش زنان کولبر
مرگ دو نوجوان کولبر جامعه را متأثر کرد و مسئولان را به واکنش وا داشت. یکی از این واکنشها پیام تسلیت اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور است که ضمن تسلیت بر رسیدگی به وضعیت معیشتی خانواده این دو نوجوان تأکید کرده است. اما قصه کولبری و کولبران در حکایت تلخ آزاد و فرهاد محدود نمیشود. این قصه بسیاری از ساکنان سرزمینهای غربی ایران است که بهدلیل فراهم نبودن اشتغال پایدار ناگزیرند راهی کوهستان شوند و باری سنگین را از مسیر صعبالعبور عبور دهند تا نانی بخور و نمیر به سفرهشان برسد. تأملبرانگیزتر از همه اینکه برخلاف تصور شغل سخت و طاقتفرسای کولبری تنها مختص مردان نیست و در خطه غربی و جنوبی کشورمان برخی زنان هم کولبری میکنند. زنانی که مطالبهشان از نمایندگانش در مجلس آینده ورود به ورزشگاهها نیست و با سهم ۳۰ درصدی زنان از صندلیهای سبز مجلس هم گرهی از کارشان باز نمیشود که اگر بنا بود تعداد بیشتر زنان در بهارستان گرهی از کار زنان روستایی، کارگر و کولبر باز کند در چهار سال گذشته هم ۱۷ زن در مجلس حضور داشتند و خروجی عملکرد آنان میتوانست نانی بر سر سفره کولبران بیاورد تا زنان کرد مجبور نباشند پا به پای مردان
یا بهجای مردانشان با کولبری نانآور خانه باشند. اما کولبری زنان یکی از واقعیتهای تلخ زندگی بخشی از زنان این سرزمین است. در مرزهای استانهای کردستان، کرمانشاه و آذربایجان غربی دختران و زنانی در پوشش لباس مردانه گاهی در کنار مردانشان و گاهی بهجای آنها کولبری میکنند تا چراغ زندگیشان روشن بماند.
زنان کولههای بر زمین مانده را برمیدارند
هر چند با سر زدن به روستاهای مناطق مرزی همچون کردستان، آذربایجان غربی و هرمزگان میتوان زنان کولبری پیدا کرد، اما هلاله امینی، نماینده مردم کردستان در شورایعالی استانها مسئولی است که کولبری زنان را تأیید میکند. او گفته است: «باعث تأسف است که بگویم با دختران و زنانی مواجه هستیم که مجبورند در نقش یک مرد یا پسر ظاهر شوند تا به صف طولانی کولبران بپیوندند.»
شاید کسانیکه تصاویر انگشتان سرمازده کاک احمد را دیدهاند بهتر بتوانند درک کنند نوجوانانی همچون آزاد و فرهاد یا زنان چگونه ناگزیر میشوند به شغل کولبری روی بیاورند. کاک احمد که تا یک سال قبل از راه کولبری نان در میآورد، حالا با انگشتانی که سیاه شده و یکییکی افتادهاند، دیگر از کار افتاده شده است. بعضی دیگر از کولبران هم زیر سنگینی بار کولههایی که باید برای تأمین معاششان حمل کنند کمرشان شکسته و برخی دیگر با سقوط از ارتفاعات از کار افتاده شدهاند. در این میان وقتی نانآور دیگری در خانه نباشد غیرت زنان و نوجوانان آنها را به کوهستان میکشاند تا کولبری کنند.
در هرمزگان هم شاید از کوه و شرایط سخت کردستان خبری نباشد، اما در این استان مرزی هم زنانی هستند که کولبری میکنند. زنان کارگری که اغلب سرپرست خانوارند و در ازای مبلغی ناچیز بارهایی سنگینتر از حد توانشان جابهجا میکنند.
آیا کولبران در مجلس نماینده خواهند داشت؟!
پروانه سلحشوری، عضو فراکسیون زنان مجلس که همیشه به خطابههای غرایش معروف است بعد از ماجرای مرگ دو برادر کولبر یعنی فرهاد و آزاد از قافله اظهار تأسفها و نطقهای آتشین عقب نماند و در توییتی نوشت: «امشب شب چله است. شبی به جا مانده از پیشینیان برای روایت قصهها، دور هم بودنها و پاسداشت آیین نیاکان. روزی روایت شب چلهها، داستان پسرک نوجوانی خواهد شد که همراه برادرش، برای لقمه نانی در سرمای چله جان باختند. داستان مشت گرهکردهای که شرمی برای ما معاصران است. فرهاد_آزاد_خسروی.»
این نماینده مجلس، اما از سهم خود و دیگر افرادی همچون او که میتوانستند برای امثال فرهاد و آزاد یا زنان و دخترانی که بهدلیل فقر و مشکلات اقتصادی ناچارند کولبری کنند حرفی به میان نیاورده است و شاید او و امثال او آنقدر مشغول پیگیری موضوعاتی همچون ورود زنان به ورزشگاه بودهاند که اصلاً ندانند زنانی هستند که در سرمای زمستان و در کوهستانهای سرد و پر پیچ و خم غرب ایران کولهباری سنگین بر دوش دارند و برای لقمهای نان با جان و سلامتشان بازی میکنند. حالا باید دید آیا کسانیکه بهدور بعدی مجلس راه مییابند نماینده زنان و مردان کولبر هم هستند یا تنها نماینده کسانی هستند که میخواهند به ورزشگاهها بروند و تماشاچی فوتبال مردان باشند.
ارسال دیدگاه