قدرتالله اماموردی*
مقابله با معافیت مالیاتی
حکمرانی و حکومتداری در کشورهایی که منابعی مانند نفت و گاز ندارند، بر پایه مالیاتهاست. مالیات در این کشورها با فرض وجود منابع نفت و گاز مانند آمریکا و نروژ از اهمیت ویژهای برخوردار است.
بهگونهای که فرارهای مالیاتی در زمره جرمهایی است که بدون توجه به شخص و سن، مجازات بالایی برای آن در نظر گرفته میشود. در واقع در این کشورها همه افرادی که بهنوعی درآمد دارند، باید درآمدهایشان را اظهار کرده و بر مبنای آن مالیاتها را بپردازند. اما مالیاتستانی در کشورمان با کاستیهایی همراه است. کاستی بزرگ رفتار مالیاتی در ایران، نشأت گرفته از این است که حاکمیت بخش عمده درآمدهای خود را وابسته به نفت میداند. وابستگی به ثروتهای طبیعی باعث میشود اولا منابع درآمدی دولت تنوع کافی نداشته باشد و ثانیا دولت برای دخل و خرج خود پاسخگو نباشد. طبیعتا اگر بخواهیم دولت پاسخگو داشته باشیم، باید بههمان اندازه توانایی و اختیارات برای افزایش درآمدهای مالیاتی را به دولت بدهیم. برای تحقق این امر لازم است افراد و صنوفی که پتانسیل بالایی برای مالیاتستانی دارند، شناسایی کرده و تا حد امکان معافیتهایشان را کاهش دهیم. در حالحاضر، حقوقبگیران یا کارمندانی که میزان درآمد مشخصی دارند، مالیات خود را بهطور خودکار به شبکه اقتصادی کشور تزریق میکنند؛ اما اقشاری مانند سلبریتیهایی که درآمد ثابت و مشخصی ندارند، حتی از معافیتهای مالیاتی نیز بهره میبرند. البته عدمدسترسی به اطلاعات هنرمندان موضوع جدیدی نیست ولی در گذشته که امکان ثبت تمام اطلاعات درآمدی وجود نداشت، این امر موضوعیت بیشتری پیدا میکرد. در شرایطی که سیستمهای الکترونیکی امکان بروز خطا را از شبکه مالیاتی میگیرد و میتوان از گردش حسابها نیز اطلاعات کسب کرد، چرا نباید از هنرمندانی با درآمدهای میلیاردی مالیات گرفت؟
متاسفانه بهدلیل نبود اظهارنامه مشخص و شفافیت اطلاعات در برخی طبقات و گروهها نمیتوان تخمین روشنی از میزان درآمد آنها داشت. بههمین دلیل نمیتوان به اطلاعات درستی از میزان معافیت مالیاتی این گروه دست یافت. معافیتهای مالیاتی برای هر قشر و گروهی این شائبه را به ذهن متبادر میکند که این افراد بانفوذ هستند و از این امر در جهت کاهش پایههای مالیاتی یا معافیت استفاده میکنند. در برخی موارد نیز مشاهده شده که با وجود الزام به پرداخت مالیات، مقاومتهایی برای نپرداختن آن ایجاد میشود. اخیرا آمارهایی منتشر شده که ۳۰۰ هزار میلیاردر در کشور زندگی میکنند که یا مالیات نمیدهند یا آنقدر درآمد متنوعی دارند که جایی اظهار نمیشود تا برایش مالیات تعیین شود. بههمین دلیل نمیتوان مالیاتهای متناسبی از آنها اخذ کرد. ساختار اقتصاد ایران یک ساختار واسطهگری و دلالی است و افراد لزوما از محل تولید و کار درآمد کسب نمیکنند. صحت این گزاره در ارایه آمارهایی مربوط بهوجود افرادی است که بدون کار کردن، درآمد کسب میکنند. یعنی افرادی که بهواسطه افزایش تورم یا نوسانات نرخ ارز به ثروتهایی رسیدند که منبع آن کار نیست. شرایط کشور متفاوت از سالهای گذشته است که این امر لزوم ایجاد منبع درآمدی پایداری را ایجاد میکند. برای رسیدن به این مهم لازم است گروههای مختلف و رسانهها برای افزایش پایههای مالیاتی و کاهش معافیتها متحد شوند.
*اقتصاددان
منبع: اعتماد
ارسال دیدگاه