ایست بازرسی قلابی شگردی برای سرقت از خانهها
تهران (پانا) - دزدان خانههای تهران و اصفهان با بستن راه مردم به بهانه ایست بازرسی نقشه سرقتهایشان را عملی میکردند.
بهگزارش ایران، چندی قبل موضوع سرقتهای سریالی از خانههای شمال پایتخت به پلیس اعلام شد. سرقتها از طبقات اول و دوم ساختمانها صورت میگرفت و سارقان از طریق توپی زنی وارد خانهها شده و طلا و دلار به سرقت میبردند. این در حالی بود که تعدادی از مالباختگان مدعی شده بودند قبل از آنکه به خانه برسند و از ماجرای سرقت با خبر شوند مأموران گشت پلیس در خیابان جلوی آنها را گرفته و آدرس محل سکونتشان را پرسیده و چند دقیقهای از آنها تحقیق و پرسوجو میکردند. باتوجه به شیوه و شگرد سارقان این احتمال مطرح شد که تمامی سرقتها توسط اعضای یک گروه صورت گرفته است.
مستأجران مشکوک
تحقیقات برای شناسایی و دستگیری سارقان از سوی کارآگاهان پایتخت ادامه داشت تا اینکه مرد جوانی با پلیس اصفهان تماس گرفت و از رفت و آمدهای مشکوک مستأجرانش خبر داد. او گفت: چند روزی است که مادرم یک واحد از خانهمان را در اختیار سه مرد جوان گذاشته است. اما آنها شبها از خانه بیرون میروند و اوایل صبح بر میگردند. در طول روز هم اصلاً از خانه بیرون نمیروند. فکر میکنم آنها سارق باشند.
با تماس مرد جوان، مأموران پلیس اصفهان وارد عمل شدند و با حضور در خانه مورد نظر موفق شدند دو نفر از مستأجران را دستگیر کنند. با دستگیری دو مرد جوان، آنها به سرقتهای سریالی از خانههای پایتخت و اصفهان اعتراف کردند. با اعتراف متهمان مشخص شد که آنها، با ایجاد ایستهای بازرسی قلابی در خیابان نقشه سرقتهایشان را اجرا میکردند. بدینترتیب پرونده آنها برای رسیدگی به شعبه دوم دادیاری دادسرای ویژه سرقت در تهران ارجاع شد. در ادامه بررسیها بهدستور قاضی میثم حسینپور تحقیقات برای دستگیری سومین متهم این پرونده و شناسایی محلهای سرقت آنها ادامه دارد.
گفتوگو با متهم اصلی
او و برادر کوچکترش در اصفهان بازداشت شدند. اما سومین عضو این مثلث زمان دستگیری در خانه حضور نداشت و موفق شد از دست مأموران فرار کند. مرد جوان در رابطه با سرقتهایشان چنین میگوید.
چه شد که به فکر سرقت افتادی؟
من سابقه دارم. دوبار تا به حال بازداشت شدهام و سه سال نیز بهخاطر سرقت حبس کشیدهام. برادر و همدستم نیز سابقه دارند. زمانیکه در زندان بودیم تصمیم گرفتیم بعد از آزادی شگرد سرقتهایمان را تغییر دهیم. به فاصله زمانی کمی من و همدستم از زندان آزاد شدیم. بعد از آزادی بههمراه برادرم سرقتها را آغاز کردیم.
شگردتان چه بوده است؟
من و برادرم بهعنوان مأموران ایست بازپرسی در اطراف محلی که قرار بود از آنجا سرقت شود میایستادیم. هر خودرویی که عبور میکرد آدرس خانهاش را میپرسیدیم. همزمان همدستمان یکی از خانهها را برای سرقت انتخاب میکرد. زمانیکه آدرس را از راننده خودرو میپرسیدیم اگر آدرسی که او داده بود با آدرس محل سرقت یکی بود او را معطل میکردیم و از طریق بیسیم هم به همدستمان خبر میدادیم. اگر نه که اجازه میدادیم عبور کند.
چه شد که سرقتها را از تهران به اصفهان منتقل کردید؟
یک مدت در تهران سرقتها را انجام دادیم اما بعد از مدتی ترسیدیم که لو برویم و بههمین دلیل محل سرقتها را به اصفهان تغییر دادیم.
ارسال دیدگاه