دکتر میترا دانشور مدیر کارگروه «طراحی آموزشی» جشنواره فیلم رشد:
تحقق ایدهآلهای برنامه درسی ملی کلید خورد
تهران (پانا) - دکتر میترا دانشور دکترای برنامه ریزی آموزش از راه دور دارد و ۳۵ سال در شاخه های تدریس، تحقیق، و تالیف کتابهای درسی «تفکر» پایههای مختلف به آموزش و پرورش ایران خدمت کرده است. امسال چهل ونهمین جشنواره بینالمللی فیلم رشد از حضور او به عنوان مدیر کارگروه «طراحی آموزشی» بهره برده است.
در همین زمینه گفتگویی با ایشان کردهایم:
- ابتدا بفرمایید که اصولاً منظور از طراحی آموزشی چیست و کارگروه شما قرار است در ارتباط با جشنواره رشد و فیلمهایش، چه فعالیتی انجام دهد؟
من افتخار داشتهام که تالیف و مدیریت پژوهش چهار کتاب درسی با محوریت «تفکر» برای پایههای ششم تا دهم را انجام دهم. هدف این درس و این کتابها ایجاد زمینه های تفکر در دانش آموزان است که از اهداف سند تحول آموزشی به شمار می رود و بدواً با ایجاد حیرت فلسفی در آنها آغاز میشود. برای این کار استفاده از رسانههای مختلف مثل داستان، شعر، ضرب المثل و غیره بهعنوان همیار معلم در کار پیشبینی شده، ولی فیلم یکی از مهمترین و مفیدترین رسانهها برای این کار است؛ و در این چهار کتاب هم روی کاربردش تکیه شده است. فیلم، رسانهای است که بچهها روزمره با آن سروکار دارند و به آن علاقهمندند. این همسانی ابزار ما با رسانههای مطلوب آنها کمک میکند که ذهنشان بیشتر و دقیقتر درگیر آن چیزی شود که ما میخواهیم. در واقع از دیدن یک فیلم در کلاس میشود چند برابر تدریس کلاسیک یک مبحث بهرهبرداری کرد.
ما اول یک فیلم را نشان میدهیم تا ذهن بچه درگیر یک مسئله شود؛ بعد در کلاس بحث و گفتگویی روی مضمون آن فیلم صورت میگیرد؛ و سپس تکالیفی به شکل فعالیتهای عملی، تحقیق، پژوهش و پروژه های گوناگون در زمینه همان مضمون تعریف می شود. البته بر روی کوتاهی زمان فیلم تاکید داریم تا در کلاس فرصت ایدهپردازی و گفتگوی بین بچهها بیشتر باشد و بتوانند نظریاتشان را بگویند کندوکاو فکری انجام دهند و کاوشگری کنند. (حتی گاهی یک بخش از یک فیلم مستند را نمایش دادهایم)
میتوانم بطور خلاصه بگویم که هدف اصلی «طراحی آموزشی» استفاده از محتوای فیلمهای متناسب است، برای نتیجه گیری و توسعه و تعمیم و - درنهایت انتقال- آن مضمون خاص به دانش آموزان.
ما سال گذشته این مدل را با استفاده از فیلمهای کوتاه جشنواره رشد آغاز کردیم و بر اساس مضامین خاص مورد نیازمان، طراحی آموزشی روی شان انجام دادیم و در کلاسهای تفکر اجرا کردیم. امسال دبیر جشنواره آقای گلستان بر اساس تجربه پارسال این ایده را مطرح کردند که بیاییم از فرصت این رویداد استفاده کرده و برای فیلم های جشنواره هم «طراحی آموزشی» انجام دهیم و تماشای فیلم ها را برای مخاطبان رشد به یک موقعیت آموزشی تبدیل کنیم. حالا یا در قالب آماده سازی بچه ها در کلاس و قبل از دیدن فیلمها؛ و یا کار روی فیلمها بعد از دیدن و برگشتن به کلاس توسط معلم.
خب، این کمی در فاز کاری ما تغییر ایجاد میکرد چون نه چنین کاری را برای پایه اول ابتدایی انجام داده بودیم و نه برای این کار با انواع فیلم های از پیش تعیین شده مواجه می شدیم. اما همین هم تجربه خوبی بود و انگار به مرحله جدیدی از کار وارد شده بودیم : اینکه همزمان هم فیلم انتخاب شود، هم طراحی انجام گیرد، هم اثر گذاری آموزشی فیلم بیشتر شده و مخاطب را به تعمق وادارد. من بر این باورم دانش آموزی که در جشنواره امسال با چنین پدیده ای مواجه می شود قطعا از این پس هیچ فیلمی را سرسری نخواهد دید بلکه در آنها دقیق خواهد شد و یاد خواهد گرفت.
- مخاطب شما در کارگروه طراحی آموزشی دقیقاً چه کسی است؟ آموزگار یا دانش آموز؟
هر چند مخاطب نهایی دانش آموزان هستند ولی طراحی آموزشی برای معلم انجام می شود. کار ما در قالب یک سری جزوات PDF به دست معلمان می رسد که در آنها تک تک فیلم های جشنواره؛ زمان هرکدام ؛ فرآیند اجرایی کار توسط معلم در کلاس (پس از دیدن فیلم ها)؛ زمان تقریبی اجرا؛ ارجاع به کتاب ها و دروسی که با مضمون هر فیلم هم راستا هستند و ... درقالب توصیه هایی به آموزگاران معرفی شده؛ تا همکاران ما در مدارس سراسر ایران بدانند هر یک از فیلم های جشنواره که بچه ها می بینند دقیقاٌ با کدام دروس و کدام اهداف آموزشی ارتباط دارد . در واقع طرح درسی در اختیار همکاران مان قرار دادیم که قبل از مواجهه با فیلم بداند که چه ظرفیت های آموزشی دارد و چگونه می تواند از آن ظرفیت ها برای تدریس مبحث درسی استفاده کند. حتی برای فعال سازی برخی از فیلمها بازی های آموزشی طراحی کردهایم که فیلم خودش بخشی از آن بازی است و مرتبط با محتوای آن.
من معتقدم چنین فعالیتی می تواند یک پارادایم جدید باشد، یعنی فرصتی شود برای جلب توجه همکاران ما به «فیلم» بهعنوان یک محتوای آموزشی که ممکن است زمان کوتاهی
در حد چند دقیقه ای داشته باشد اما بچه ها بتوانند به اندازه یک فصل کتاب درسی از آن مطلب بیاموزند، کار کنند، بر اساس پیامد آن تحقیق انجام دهند، و آموختههای قبلی خود را سامان دهند. چون برای بچههای امروز دیگر نمی شود صرفاً کتاب محور عمل کرد. نسل امروز دارد زندگی و تحصیل و اشتغال خود را در کنار و از طریق فناوری انجام میدهد (مثلاً حتی کتابش را در گوشی و تبلت و نمایشگر می خواند) و به عبارت دیگر فناوری برایش ابزار کمکی نیست بلکه جزئی از زندگی است. پس مدارس ما هم باید وارد این فضا شوند و عقب نمانند و در هایشان را روی فناوری نبندند؛ و فیلم و رویداد جذابی مثل جشنواره، مدخل مناسبی برای این اتفاق است.
- چقدر از این فرایند از سند تحول آموزشی و برنامه درسی ملی می آید و چقدرش ابتکار شما یا دبیر جشنواره است؟
هم در سند تحول آموزشی و هم در برنامه درسی ملی دوری از کتاب محوری و استفاده از ابزار و وسایل متعدد در نظر گرفته شده و جایگاهی که برای بسته آموزشی و نگاه ویژهای به تنوع اجزای این بسته هست از این موارد است. ولی همه اینها در سطح کلیات و ایدهآلها آمده که باید ابتدا تبدیل به ایده شوند وسپس ایدهها صورت عملی بپذیرند. میتوانم ادعا کنم در جشنواره فیلم ۴۹ رشد این اتفاق کلید خورده است که برخی از ایده آل های اسناد مزبور در راستای ایجاد بسته آموزشی تحقق پیدا کند. طراحی آموزشی همین است.
جا دارد همین جا از دبیر جشنواره آقای گلستان تشکر ویژه کنم که ایده های نوی فراوانی داشتند تا جشنواره رشد از یک آیین فیلم دیدن به یک رویداد آموزشی تبدیل شود؛ رویدادی منطبق بر سند تحول آموزشی. من سالهاست در کنار این جشنواره هستم و چندبار هم در هیئتهای انتخاب آن بوده ام؛ ولی امسال به واسطه ایدههای ایشان با تجربه های خوبی مواجه شدم مثل همین طراحی آموزشی برای فیلم های جشنواره؛ که احساس زندگی و زنده بودن این جشنواره را به من داد.
- آیا ظرفیت های موجود در فضاهای آموزشی ایران کفاف اجرای طراحی آموزشی را میدهند یا موانعی را پیش رو میبینید؟
خوشبختانه اینجا روال کار این است که پروژه های تخصصی قبل از اجرای عمومی حتماً آزمایش شوند و نقاط ضعف کار ارزیابی شده و برطرف شوند. در اجراهای آزمایشی «طراحی آموزشی» بیشتر با موانع سخت افزاری روبرو بودیم؛ موانعی مثل تجهیزات نمایشی مدارس، صندلیهای نامناسب، بلندگوهای تنظیم نشده، نرمافزارهایی که گاه بد عمل می کنند و حاصل شان قطع و وصل صدا و تصویر است، و مواردی از این دست.
اما در بخش نرم قضیه، یعنی چگونگی آماده کردن معلم ها برای استفاده از این فیلم ها باید از اینها فراتر ببینیم و نیاز به تغییر را در تفکرشان ایجاد کنیم؛ یعنی باید این نگاه را در همکاران مان به وجود بیاوریم که محتوای آموزشی فقط کتاب درسی و مواد چاپی نیست. البته بعید می دانم اصلاً این یک مانع باشد. چون موقع نمایش آزمایشی می دیدم اتفاقاً معلمهایی که برای نخستین بار با این طرح مواجه میشدند بیشترین همکاری را برای ثبت و انتقال بازتابهای دانش آموزان شان به ما داشتند. یا سالهای پیش که درجلسات معرفی کتاب تفکر ششم معلمین سایر پایه های ابتدایی را هم میدیدم، همگی میخواستند که فیلمهای مربوطه را داشته باشند و در کلاسهای شان کار کنند. پس احساس نیاز و اشتیاق در آموزگاران هست؛ این ما هستیم که باید از یک طرف تجهیزشان کنیم و از طرف دیگر کمک کنیم که بینش «طراحی آموزشی» را پیدا کنند تا حتی خودشان بتوانند فیلمهایی متناسب با مباحث دروس را بیابند و به کار ببرند. به نظر من همین جشنواره فیلم رشد فرصت مناسبی است که ما در حاشیه اش یک سری کارگاه آموزشی برای آموزگاران مستعد و مشتاقمان بگذاریم تا کار طراحی آموزشی را یاد بگیرند و
کاربردهای آن را هم بیاموزند.
- به نظر شما کدام یک از انواع فیلم هایی که در کارگروه بررسی کرده اید برای طراحی آموزشی قابلیت بیشتری دارند؟ داستانی؟ مستند؟ پویانمایی؟ علمی؟
در سند تحول آموزشی که مبنای تمامی فعالیت های سازمان پژوهش و دفتر فناوری آموزشی است، همه چیز در خدمت تربیت است؛ و همه راه ها به تربیت ختم می شود. برنامه درسی ملی عرصه های تربیت را به چهار ساحت ارتباط فرد با خود، ارتباطش با خدا، ارتباط با خلق و سرانجام ارتباط با خلقت تبیین کرده؛ که به ساحت های تفکر، ایمان، عمل و اخلاق تعبیر می گردند. لذا ما با هر فیلمی که مواجه میشویم اولین سوال این است که مضمون این فیلم، کدام یک از این چهار عرصه را پوشش میدهد؛ و تفکیکی بین انواع فیلم مثل مستند، داستانی، انیمیشن و غیره نمیبینم. چون ما هنوز فیلم های تخصصی و صددرصد منطبق با اهداف آموزشی خودمان نداریم و انواع فیلم ها توسط سازندگان شان به جشنواره هم ارسال می شوند. لذا این ما هستیم که باید ببینیم کدام فیلمها ظرفیت آموزشی موردنظرمان را دارندو از نظر ژانری هم تمایزی بین فیلمها قائل نیستیم.
اما از نظر مضمونی و تفاوتی که شما ممکن است بین فیلم های تربیتی و علمی ببینید، ما بعد از مرحله اول، دوباره دقت می کنیم که کدام یک از این فیلم ها می توانند به ساحت های بیشتری راه دهند. مثلاً امسال در جشنواره فیلمی داریم درباره خطرات دورریز پلاستیک در طبیعت. این یک بحث کاملا علمی است که با کتاب «انسان و محیط زیست» پایه یازدهم کاملاً ارتباط و انطباق دارد (و نه فقط با این کتاب بلکه با تمام مباحث محیط زیستی کتاب های درسی در تمام پایه ها مثل مطالعات اجتماعی، علوم تجربی، و حتی برخی از مباحث طرح شده در کتاب فارسی). اما از طرف دیگر روی چنین فیلمی خیلی کارها می شود انجام داد؛ ممکن است قبل از تماشای آن بچهها را موظف کنیم مشاهداتی در محیط زندگیشان انجام بدهند؛ بعد فیلم را سرکلاس ببینند و راجع به آن بحث کنند، و حتی راهکار پیدا کنند که چگونه میتواند مانع از این فاجعه محیط زیستی شوند. در این صورت می بینید که کارکرد فیلم از حوزه علم به حوزههای تفکر، اخلاق، عمل، و حتی به باورهای دینی گسترش می یابد. یعنی کاملاً مرتبط می شود هم با ساحت های تربیتی و هم با مباحث آموزشی. پس در طراحی آموزشی به مضامین فیلمها و کاربردهایشان توجه می کنیم، نه به ژانر و گونه فیلم.
- در پایان اگر حرف ناگفته یا پیشنهادی در راستای ماموریت کارگروه طراحی آموزشی در جشنواره رشد دارید بفرمایید.
به نظر من ضروری است که دفتر تکنولوژی آموزشی وارد فعالیت مشاوره با آن دسته از فیلمسازان و برنامه سازان تلویزیونی شود که می خواهند درباره موضوعات متناسب با دانش آموزان فیلم بسازند. ما امسال در چند حوزه بسیار مهم مثل دفاع مقدس و پیشگیری از سوء مصرف مواد مخدر فیلمهایی دیدیم که واجد فاکتور های آموزشی متناسب با مخاطب دانش آموز نبودند. فیلمساز اگر میخواهد فیلمش ارتباط درستی با مخاطب بگیرد ، و سازمانها و نهادهای سرمایه گذار در فیلمها اگر میخواهند محتوای مورد نظرشان به درستی به حدود ۱۵ میلیون مخاطب دانش آموز منتقل شود باید قبل از ساخت باید از کارشناس کاربلد دفتر تکنولوژی آموزشی مشاوره بگیرند. چون تخصص های فیلمسازی الزاماً مشتمل بر راه های ارتباط موثر با مخاطب دانش آموز هم نیست. ممکن است ایده های جالبی داشته باشند ولی نمیتوانند آن را تبدیل به سناریوی آموزشی کنند تا بشود فیلم های شان را در یک محیط تربیتی و آموزشی نمایش داد. تعارف که نداریم محیط های آموزشی و تربیتی اصول و استانداردهای خاص خود را دارند؛ و اگر فیلمسازان با این اصول و استانداردها آشنا شوند، فیلم هایشان مخاطبان بیشتر و متمرکزتری خواهند داشت که
هیچ جا حتی در تلویزیون هم نظیرش پیدا نمیشود.
اینجا در دفتر تکنولوژی آموزشی برای تولید یک کتاب درسی یا حتی یک مجله آموزشی- سرگرمی نه تنها از تخصص برنامهریزان آموزشی بلکه از نویسندگان کودک و نوجوان، از کارشناسان طراحی آموزشی، از کارشناسان تکنولوژی آموزشی، و هم از طراحان و گرافیستهای متخصص مخاطب دانش آموز استفاده میکنیم؛ و هر یک از اینها در تولید یک کتاب آموزشی نقش دارند و نظر موثر می دهند. فیلم ها هم می توانند از برخی مشورتهای کارشناسی استفاده کنند؛ وگرنه غالباً فاقد اثرگذاری خواهند بود. حال یا به واسطه عدم رعایت استانداردهای آموزشی، و یا به دلایل تخصصی دیگر (مثل رعایت نکردن طول مدت متناسب با آستانه تحمل بچهها)
به جرات میگویم در ایران تنها جایی که می تواند متولی این مشاوره ها باشد دفتر انتشارات و فناوری آموزشی است که کارشناسانش سالها با این تخصص ها کار کرده اند. بیرون از اینجا هم حتماً متخصص علوم تربیتی زیاد داریم ولی ممکن است حتی یک بار پای شان را در یک مدرسه نگذاشته باشند و دانش شان صرفاً کتابخانه ای باشد. ترکیب دانش تخصص و تجربه فقط در اینجا وجود دارد. این پتانسیل همکاری با سینماگران اینجا هست و لازم است که حتماً در طول جشنواره این ارتباط اتفاق بیفتد.
ارسال دیدگاه