رضا مکنون*
حفظ سلامت مردم؛ رهاورد احیای دریاچه ارومیه
نیم قرن پیش. در سال ۱۹۷۲، اولین کنفرانس زیستمحیطی در سطح جهان در شهر استکهلم سوئد برگزار شد. در این کنفرانس در خصوص مسائلی از قبیل فقر و گرسنگی، بحرانهای زیستمحیطی و آلودگیهای ناشی از آن مورد گفتوگو واقع شدند. از مسائل مهم و عمده کنفرانس استکهلم «حفظ سلامت عمومی» بود. درست یک سال پیش از آن و در شهر رامسر ایران، کنوانسیون مربوط به تالابهای مهم بینالمللی، معروف به کنوانسیون رامسر پیمانی بینالمللی برای حفاظت از تالابها و حیوانان و گیاهان وابسته به آنها به تصویب رسیده بود.
شاید کمتر کسی از تصمیمگیران و شرکتکنندگان در این دو رویداد بزرگ در آن دوره تصور میکرد، تا بدین میزان دو موضوع «تالاب» و «حفظ سلامت مردم» با هم گره بخورد و در قرن ۲۱ مهمترین ضرورت تلاش بینالمللی برای حفظ و احیای دریاچهها و تالابها بر پایه اصل حفظ و تأمین سلامت مردم قرار گیرد. تا اینکه احتمالاً برای نخستین بار مطالعه تجارب جهانی از جمله دریاچه آرال حکایت از تأثیرات مستقیم خشک شدن دریاچهها بر سلامت مردم ساکن اطراف آن داشت.
از آنجا که کشاورزان برای حاصلخیزی محصول خود از علف کش، حشره کش و کود شیمیایی استفاده میکردند، ورود پساب کشاورزی به دریاچه و نشت آن به صورت رسوب، ذرات گرد وغبار تولید شده از بستر دریاچه را به شدت آلوده کرده بود. بیماریهایی چون مرگ و میر نوزادان، سل، کم خونی، بیماریهای تنفسی، آسم، بیماریهای چشم، حلق و حنجره، بیماریهای کلیه و کبد، تغییرات عصبی و رفتاری، آسیبهای سیستم ایمنی، با خشک شدن دریاچه، افزایش نشان دادهاند.
مطالعات دیگری روی دریاچه آونز در کالیفرنیا حاکی از آن بود که گرد وغبار بستر این دریاچه نیز با داشتن عناصری چون سولفات سدیم، گوگرد، آرسنیک، کروم، کوبالت، نیکل، سرب و غیره عوارضی چون آلرژی و بیماریهای تنفسی، آسم، عفونت سینوس و بیماریهای قلبی عروقی را در منطقه به همراه داشتهاند. براساس مطالعات صورت گرفته توسط سازمان حفاظت محیط زیست ایالات متحده، دریاچه آونز به عنوان منشأ اصلی برای PM۱۰ تشخیص داده شده و سالانه بستر دریاچه بیش از ۷۶۰۰۰ تن PM۱۰ تولید میکند.
دادههای مربوط به آلودگی هوای این سازمان برای سال ۲۰۰۲ نیز نشان داد که از بالاترین مقادیر ۳۰ روزه PM۱۰ گزارش شده در ایالات متحده امریکا، ۲۸ روز آن مربوط به دریاچه آونز بوده و طبق تحقیقات اخیر ۴۱% از ریزگردهای منطقه به خاطر وزش باد روی مناطقی است که قبلاً بخشی از دریاچه بودهاند. گرد وغبار حاصل از بستر دریاچه آونز یک مشکل سلامتی جدی محسوب میشود چرا که استاندارد ۲۴ ساعته فدرال برای ذرات زیر ۱۰میکرون، ۱۵۰ میکروگرم در مترمکعب و سطح خطرآفرین آن برای سلامتی ۶۰۰ میکروگرم در مترمکعب و این در حالی است که گرد وغبار منطقه آونز تا مقادیر ۳۹۰۰ میکروگرم در مترمکعب در بازه زمانی ۲۴ ساعته (۲۶ برابر حد استاندارد) در منطقه کیلر و ۱۲۰۰۰ میکروگرم در مترمکعب (۸۰ برابر حد استاندارد) در دیرتی ساکس نیز حتی گزارش شده است.
با وجود موارد زیادی از تجارب جهانی از خشک شدن دریاچهها به روشنی وضعیت محتمل پس از خشک شدن کامل دریاچه ارومیه برای تصمیمگیران و مقامات عالی نظام قابل درک شده بود. قابلیت جابهجایی ذرات گرد وغبار بستر دریاچه آرال تا شعاع بیش از ۵۰۰ کیلومتر، این نگرانی را در کشور ایران نیز ایجاد کرده بود که در صورت وقوع مشابه این پدیده تا ۱۴ میلیوننفر از جمعیت کشور تحت تأثیر مستقیم آثار آن قرار خواهند گرفت.
اینگونه بود که پس از قریب یک دهه تعلل بین زمان شناسایی ضرورت موضوع تا اقدام علمی برای احیای دریاچه ارومیه، بنابر تشخیص رئیس وقت مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، از سال ۱۳۹۲ به شکل جدی و شاید به تعبیر صحیحتر واقعی دولت مستقر قدم در راه احیای دریاچه ارومیه برداشت. بارزترین ویژگی طرح موضوع اقدام برای احیای دریاچه ارومیه، قبول مسئولیت تبعات سیاسی و اجتماعی ریسکهای احتمالی بر سر راه اجابت این خواست عمومی مردم بود.
بحمدالله وضعیت کنونی دریاچه ارومیه در بهترین شرایط یک دهه گذشته این دریاچه در زمان مشابه قرار گرفته و البته که این امکان کاملاً وجود داشت که تلاشهای پنج ساله گذشته منجر به نتیجه قابل قبول فعلی نگردیده و با از دست رفتن دریاچه ارومیه نه تنها اکنون با مشکلات کشورهای حوضه دریاچه آرال دست به گریبان بود، بلکه پشتوانه سیاسی به گرو گذاشته شده دولت یازدهم و دوازدهم نیز به عنوان تنها دولت متعهد به احیای دریاچه ارومیه در نزد افکار عمومی با چالش جدی مواجه میگردید.
همانگونه که ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران در شصت و ششمین اجلاس وزرای بهداشت منطقه مدیترانه شرقی سازمان جهانی بهداشت خطاب به مدیرکل سازمان جهانی بهداشت اشاره داشتند، حفظ سلامت مردم؛ اصلیترین رهاورد حفاظت و تثبیت دریاچه ارومیه بوده و خواهد بود.
*عضو شورای عالیمحیط زیست
منبع: روزنامه ایران
ارسال دیدگاه