کارگردان «اقیانوس پشت پنجره»: کودکان و نوجوانان امروز نمیتوانند ۹۰دقیقه در یک سالن تاریک تاب بیاورند
تهران (پانا)- کارگردان فیلم «اقیانوس پشت پنجره» عقیده دارد، فیلمسازان سینمای کودک باید به فکر زمان آثارشان باشند تا بتواند مفاهیم بزرگ را در زمان کوتاهتر و در شکلی تازهتر ارائه دهند.
بابک نبیزاده، کارگردان فیلم «اقیانوس پشت پنجره» تازهترین تولید سینمایی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان که برنده پروانه زرین بهترین فیلم نوجوان، جایزه اصلی یونیسف (صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد) و دیپلم افتخار بهترین بازیگری در بخش سینمای ایران شد، در گفتوگو با خبرنگار پانا درباره اهمیت سینمای کودک و نوجوان در پرورش نسل آیندهساز جامعه گفت: «متاسفانه در کشور ما این دوره خاص و حساس نوجوانی، به لحاظ اهمیت، از مناظر گوناگون مورد غفلت قرار گرفته است. از اینرو، وظیفه خودم دانستم که گامی در این راه بردارم و دربارهی نوجوانان، فیلم بسازم.»
وی درباره دایره مخاطبان فیلم «اقیانوس پشت پنجره» اظهار کرد: «میگویند فیلم کودک باید برای کودکان باشد، نه درباره آنان. در صورتیکه بنده با چنین نظری که اینقدر قاطعانه حکم صادر میکند موافق نیستم. واقعیت این است که در دنیای امروز همه چیز در حال دگرگونی و تغییر است. روحیات کودکان و نوجوانان امروز به گونهای نیست که نود دقیقه را در یک سالن تاریک تاب بیاورند، حتی اگر از همان ابتدا قرار باشد بخندند و سروصدا کنند. امروزه مساله زمان بسیار مهمتر از هر دوران دیگری است. سینمای کودک و بانیان این نوع سینما باید به فکر زمان کنسروشده و الزاماً ترکیبشدهای باشند که بتواند مفاهیم بزرگ را در تایم کوتاهتر و در شکلی تازهتر ارائه دهد.»
این فیلمساز ادامه داد: «البته تحمل بزرگسالان بیشتر است. همان پدرو مادر که قرار است کودکانی را به این دنیا بیاورند و تربیتشان کنند نیاز به آثاری دارند که درباره مفاهیم ارزشی باشد. به نظرم امروز سینمای کودک برای این قشر افراد است؛ از این رو بسیار معتقدم به اینکه موضوعات سینمای بلند باید موضوعاتی درباه کودکان و نوجوانان باشد. در « اقیانوس پشت پنجره» نیز هدف ما از ابتدا همین بود.»
نبیزاده درباره نحوه آشنایی با سیدجلال چاوشیان و آغاز همکاری در تولید این اثر سینمایی گفت: «در این وانفسای معنا و معرفت، انگار که الماسی را در دل کویری یافته باشید، من نیز پس از حدود پنج سال سر زدن به دفترهای سینمایی مختلف و مراجعه به تهیهکنندگان محترمی که در سالهای تجربه دستیاری میشناختمشان، بالاخره از طریق دوست عزیزی به اسم مهدی مددکار با جناب آقای سیدجلال چاوشیان آشنا شدم؛ مردی بزرگ، و اهل دانایی و ادراک و معرفت. ایشان فیلمنامه را خواند و پیشنهاد کرد که تا پیدا شدن پول بنشینیم آن را بازنویسی کنیم. توصیهها و راهکارهای ایشان در طول مدت یک و سال و نیم به امتیازات فیلمنامه افزود و بالاخره با کمک کانون پرورشی ساخت فیلم را آغاز کردیم.»
وی ادامه داد: «پس از روزهای اول و دوم فیلمبرداری از من خواستند که عکسهایی از صحنه و پشت صحنه را برایشان بفرستم و در روز سوم فیلمبرداری آقای چاوشیان تماسی با من گرفتند و در کمال تعجب به من گفتند در طول این روزها و از این پس شما از هیچ چیزی کوتاه نیا و افراد را مجاب کن که در جهت فیلمنامه پیش بروند و تمام امکانات را به بهترین شکل برایت فراهم کنند. اگر چیزی غیر از این شد، فیلمبرداری را ادامه نده و با من تماس بگیر. این تماس برای من که میخواستم اولین فیلمم را بسازم مثل یک معجزه بود. البته بیش از اینکه خوشحال باشم، مضطرب شدم و فهمیدم که مسئولیتم بسیار سنگینتر از پیش است. بههرحال عملکرد چنین تهیهکنندگانی در سینمای ایران بسیار ستودنی است. من بسیاری از موفقیتهای این فیلم را مرهون حضور بزرگواری مثل چاوشیان می دانم و به راستی که جایزهای اگر باشد مربوط و از آن ایشان است.»
در سی و دومین جشنواره فیلم کودکان و نوجوانان، در بخش جلوگاه امید، فیلم برنده جایزه بهترین فیلم از مرجع ملی کنوانسیون حقوق کودکان شد که این جایزه به سیدجلال چاوشیان تهیهکننده و بابک نبیزاده کارگردان فیلم اهدا شد.
گفتوگو: عاطفه بزرگنیا
ارسال دیدگاه