گزارشی از برخورد نامناسب کادر درمانی با بیماران و همراهانش
حرمت بیمار قربانی سلامت!
تهران (پانا) - بیماران ناراضیاند، آنها از خطاهای پزشکی، از تشخیصهای نادرست، از تعرفههایی که به دلخواه برخی پزشکان بالا و پایین میشود ناراضیاند و گله دارند اما نحوه برخورد پزشکان و پرستاران در خط اول این نارضایتیها قرار دارد.
به گزارش ایران، بررسیهای دفتر ارزیابی عملکرد، بازرسی و پاسخگویی به شکایات وزارت بهداشت نشان میدهد؛ ارتباط پزشکان با بیماران خوب نیست بهطوری که نحوه برخورد پزشکان و پرستاران با بیماران رتبه دوم شکایات مردمی را دارد.
بیماران برخورد پزشکان را قبول ندارند، میگویند پزشک معالجشان برایشان وقت نمیگذارد، درباره بیماریشان با آنها حرف نمیزند و سؤالاتشان را بیپاسخ میگذارند. در کنارشان، گروهی هستند که شاید بیمار نباشند و بیمارستان هم نروند و با مراکز درمانی درگیری مالی نداشته باشند ،اما به کادر درمان بدبین شدهاند. بدبینی آنها به قشری است که دردشان را درمان میکنند، اما حالا همین گروه را بشدت به باد انتقاد میگیرند و از عوارض دارویی گرفته تا عدم دسترسی به دارو و تجهیزات پزشکی را به پای پزشکان مینویسند.
حالا صدای اعتراض مردم از نحوه برخورد پزشکان با گسترش شبکههای اجتماعی بیشتر از قبل شنیده میشود. با این همه پزشکان که در مقابل این انتقادات قرار میگیرند، آنها هم ناراضیاند و در عین حال معترض. پزشکان میگویند بیش از یک سال است کارانههایشان پرداخت نشده است، شلوغی و تراکمی که در بیمارستانها حاکم است نمیگذارد آنها بیماران را با تمرکز و دقت بیشتر معاینه کنند، زمان ویزیت اندک است و با تعداد بیمار نمیخواند، وجود سهمیههای پزشکی مانع انتخاب رشته دلخواهشان در دوره تخصصی شده است. همه اینها در کنار هم به خدشه دار شدن رابطه بیمار و پزشک دامن زده است.
بیماران، آنهایی که هر روز با پزشک و مرکز درمانی سر و کار دارند دلایل مختلف زیادی را برای نارضایتیشان از نحوه برخورد پزشکان بیان میکنند. یکی از بیماران در بیمارستان شلوغ در مرکز شهر میگوید: «چند وقتی است مشکل گوارشی پیدا کردم. یک ماه است به این بیمارستان رفت و آمد میکنم اما تا حالا نشده یک بار پزشک خداشناسی پیدا شود و بگوید که دقیقاً مشکلم چیست؟ دکتر بلافاصله بعد از ویزیت برایم دارو مینویسد یا اینکه آزمایش تجویز میکند بدون آنکه من را در جریان بیماریام قرار دهد؟»
او در ادامه صحبتهایش پرسشهایی را مطرح میکند: «اینکه چرا پزشکان شرح حال کامل بیمار را جویا نمیشوند؟ پاسخ سؤالات بیمارانشان را نمیدهند؟ آنها خوششان میآید بیمار دنبالشان راه بیفتد و مدام سؤالاتش را در گوش پزشک بخواند؟ یا اینکه وقت و زمان کافی برای مشاوره با بیماران را ندارند؟ یا اینکه پزشکان دلشان از جای دیگری پر است و سر ما بیماران خالی میکنند؟»
همراه بیمار دیگری که حدود دو ماه پدرش را بهدلیل شکستگی استخوان لگن در بیمارستان بستری کرده است، به ما میگوید: پدرم بهخاطر زمین خوردگی دچار شکستگی استخوان لگن شد دکتر بدون آنکه با ما مشورت کند پدرم را اتاق عمل برد و برایش پروتز جا گذاشت. الان استخوانش بهم پیوند نخورده است و دردسر جدیدی داریم. در حالی که پزشک دومی به ما گفت برای سن بالای ۷۰ سال نباید پروتز میگذاشتند استخوان جوش نمیخورد. «او در ادامه حرفهایش این سؤال را مطرح میکند چرا پزشک نوع روش درمان بیماری را برای بیمار و خانوادهاش روشن نمیکند و آنها را در تصمیمگیری دخیل نمیکند؟در همه جای دنیا تیم پزشکی بیمار و خانوادهاش را در جریان کوچکترین تصمیم پزشکی قرار میدهند و با همفکری و مشاوره درست روند درمان را انتخاب میکنند اینجا یک رضایتنامه دست ما میدهند و مینویسند با امضای این رضایتنامه، عواقب جراحی به پای خانواده بیمار است و البته بدون این رضایتنامه سوری بیمار را اتاق عمل نمیبرند.»
بیماران و همراهانشان در گزارشهای میدانی به ما میگویند؛ پزشکان برای درمان بیمارانشان بر مبنای روابط دو انسان رفتار نمیکنند، آنها تنها به عکس و آزمایش توجه دارند و همینها را هم مبنای قضاوت و تصمیمگیری قرار میدهند و بههمین علت هم به حرف بیمارشان گوش نمیدهند. اگرچه بیماران و کسانی که با مرکز درمانی سر و کار دارند به شکل اغراق شدهای از رفتار پزشکان با بیماران صحبت میکنند، اما با این همه دکتر احسان شمسی کوشکی رئیس کمیسیون مرکزی اخلاق پزشکی سازمان نظام پزشکی کشور معتقد است: جامعه پزشکی از این همه بیمهریها خسته است و در چنین وضعیتی چه انتظاری از یک جامعه خسته میتوان داشت؟
او در عین حال بر این مسأله تأکید دارد که رابطه بین پزشک و بیمار در وضعیت فعلی جامعه دچار اختلال شده است که البته دلیل هم دارد. پزشک و بیمار از شرایط پیش رو درک متقابلی ندارند به عبارتی در درک طرفین اشکال ایجاد شده است.
شمسی کوشکی در ادامه میافزاید: به نظر میرسد جامعه پزشکی بهدرستی تغییرات اجتماعی و سطح انتظارات و مطالبات مردم را هضم نکرده است بهطوری که در عمل شاهدیم پزشکان انتظارات و مطالبات مردم را در عملکرد روزانهشان تأثیر نمیدهند و گاهی نادیده میگیرند.
او میگوید: تا همین چند سال پیش بیمار وقتی وارد بیمارستان میشد، خودش را در اختیار تیم پزشکی قرار میداد و اطلاعات بیشتری نمیخواست و تنها اجراکننده دستورات پزشکی بود اما امروز همان بیمار به دلایل متعدد مطالباتی از تیم پزشکیاش دارد.
از طرفی به نظر میرسد، در سالهای اخیر مردم به دلایل اخبار رسیده که البته اغلبشان دقیق هم نیست میزان اعتمادشان به گروههای مرجع از جمله گروه پزشکی کاهش پیدا کرده است همین موضوع نیز میزان مطالبات مردم از جامعه پزشکی را تشدید میکند اینکه آدمها میخواهند بدانند دقیقاً در محیطهای بیمارستانی چه کارهایی انجام میشود و چه عواقبی دارد.
خطای پزشکی هیچ گاه صفر نمیشود
بررسیهای میدانی از بیمارستانها و مراکز درمان وضعیت خوبی از پاسخگویی پزشکان را نشان نمیدهد در واقع بیماران از وجود رابطه بر مبنای سلطه پزشک بر بیمار گلایهمندند. آنها بر این نکته تأکید دارند که پزشکان پاسخگوی بیمار و خانوادهشان نیستند ضمن اینکه ضرورتی برای شنیدن صحبتهای بیمار نمیبینند. در حالی که بهنظر میرسد این روزها مطرح شدن مواردی از قبیل پزشکان نجومی بگیر، خطا و قصور پزشکی، نقد پذیر نبودن جامعه پزشکی و... منجربه افزایش بیاعتمادی به جامعه پزشکی شده است اما جامعه شناسان حوزه پزشکی معتقدند عدم گشاده رویی پزشک در برخورد با بیماران و خانواده آنها و روابط آمرانه از جمله مهمترین عوامل بروز بیاعتمادی به جامعه پزشکی است.
شمسی کوشکی در همین زمینه تأکید دارد که واقعیات رشته پزشکی برای مردم بخوبی شناخته شده نیست. برای مثال مردم نمیدانند خطای پزشکی واقعیتی است که در همه جای دنیا وجود دارد و پزشکان نیز همچون حرفههای دیگر دچار خطا میشوند. از همین رو اگر رسانهها از خطای پزشکی حرف میزنند نباید این مسأله را به همه جامعه پزشکی تعمیم دهیم. در هر حال خطای پزشکی هیچگاه به صفر نخواهد رسید.
او ادامه میدهد: بسیاری از مردم از محدودیتهای پزشکان و پرستاران مطلع نیستند برای نمونه یکی از مهمترین دلایلی که پزشکان، دستیاران و کادر درمان در بیمارستانهای دولتی و دانشگاهی فرصت صحبت مفصل با بیماران را پیدا نمیکنند ناشی از ادحام زیاد بیماران و شلوغی درمانگاهها و کمبود تعداد پرسنل درمان است.
رئیس کمیسیون مرکزی اخلاق پزشکی مجموعهای از عوامل را بر میشمرد که در ایجاد تنشهای رفتاری در پزشکان تأثیرگذار است. او به وضعیت تحصیل در رشته پزشکی اشاره میکند و میگوید: مردم شاید ندانند یک پزشک با عنوان انترن، دستیار تخصص و فوق تخصص سالها در بیمارستانها برای مردم رایگان خدمت ارائه میدهند بعد از آن برای گذراندن طرح اجباری به اجبار به نقاطی فرستاده میشوند در نتیجه زندگی پزشکان بشدت تحت تأثیر طرحهای اجباری قرار میگیرد بهطوری که حتی در مورد پزشکان زن امکان تبعیتشان از همسر موجود نیست. یعنی زن و شوهری که پزشکاند به اجبار به روستا فرستاده میشوند و تا سالها از هم دور هستند این ویژگی تقریباً در هیچ رشتهای وجود ندارد.
اگر همه این مشکلات را در کنار موضوعاتی از جمله تأخیر در پرداخت کارانهها بگذاریم میبینیم به ایجاد تنش رفتاری در افراد کمک میکند. هر چند این دلایل منجربه بیتوجهی و برخورد نامناسب پزشک با بیماران نمیشود، اما زمینه بروز چنین رفتارهایی را تشدید میکند. مردم همانطور که خستگی یک کارمند بانک را بعد از ۸ ساعت کار مستمر درک میکنند خستگی پزشک را هم باید درک کنند.
او درباره اینکه آیا درآمد بالای جامعه پزشکی منجربه بدبینی مردم به پزشکان شده است؟ توضیح میدهد: در همه جای دنیا پزشکان افراد پردرآمداند علت این است که جامعه این پوزیشن را برای آنها داده است. تصور اینکه فردی درگیر معاش روزمرهاش باشد و بر بالین بیمار برود تصور سختی است. فرض کنید فردی که تا ۴۰ سالگی رایگان برای جامعه خدمت کرده است وقتی به سن ۴۰ سال میرسد بهدلیل آنکه مرتب غرق کار و جراحی است نمیتواند از درآمدش استفاده کند بنابراین این حقوقی که به پزشکان داده میشود حقوق فرد نیست در واقع جامعه به یک موقعیت اجتماعی به نسبت حساسیتش حقوق میدهد.
به باور این متخصص اخلاق پزشکی، جایگاهی که جامعه به پزشک داده یک مسأله تاریخی است. مردم در طول تاریخ به افراد خاص اعتماد کردهاند، انتظارات از این کسوت بالا است به همین دلیل سازمان نظام پزشکی کشو ر به منظور تضمین بالاتر بردن رعایت استاندارهای اخلاقی در بین اعضای حرفه نسبت به سطح متوسط جامعه شکل گرفت.
برای مثال اگر امروز فرد عادی راز یک نفر را افشا کند مشمول مجازات نمیشود، ولی اگر پزشک اطلاعات بیمار را فاش کند، دچار مجازاتکیفری میشود. به همین دلیل نظام پزشکی استانداردهای اخیرش را با جزئیات زیاد استاندارد اخلاق پزشکی تعریف کرده است. این استانداردها ۶۰ سال بعد از تأسیس سازمان نظام پزشکی تصویب، ابلاغ و لازم الاجرا است.
مطابق ماده ۷ راهنمای عمومی اخلاق حرفهای شاغلین حرف پزشکی لازم است در برخورد با بیماران، همراهان و همکاران در ردههای مختلف و اظهار نظر در مورد افراد، قومیتها و گروههای اجتماعی ضمن احترام کامل به شأن، منزلت و کرامت انسانی افراد آداب اجتماعی و عمومی رعایت شود و از هر گونه عمل در بردارنده توهین، تحقیر و برچسب زنی خودداری شود. یعنی نه تنها پزشکان نسبت به رفتار خود بلکه نسبت به افراد زیر دستشان مسئولیت دارند.
ماده ۹ این آیین نامه همچنین تأکید دارد که اگر پزشک فکر کند هنگام عصبانیت کنترل خودش را از دست میدهد لازم است اقدامات پیشگیریکننده انجام دهد و در پاسخ به هتاکی و توهین زبانی رفتار قهرآمیز از خودش بروز ندهد مگر در مواردی که تابع مقررات و دفاع مشروع باشد.
عدم پذیرش پزشکان در رشتههای تخصصی مورد دلخواهشان بهدلیل وجود دانشجویان سهمیهای به ایجاد احساس بیعدالتی و سرخوردگی در جامعه پزشکی دامن زده است. همین مسأله به بحران مهاجرت پزشکان نیز انجامیده مسألهای که به گفته متخصصان اخلاق پزشکی منجربه تنگ شدن عرصه بر جامعه پزشکی شده است و چنانچه این سیکل منفی ادامه یابد ضررش را مردم میبینند. از سوی دیگر بیاعتمادی به جامعه پزشکی موجب میشود مردم به جای مراجعه به یک پزشک به ۵ پزشک مراجعه کنند آن هم فقط پزشکانی که تبلیغات خاصی انجام میدهند.
به اعتقاد رئیس کمیسیون اخلاقپزشکی نماینده حاکمیت نظام سلامت نقش مهمی در ترمیم رابطه بین پزشک و بیمار دارد. در حال حاضر جامعه پزشکی چند هزار میلیارد تومان مطالبات انباشته دارد که تأمین اجتماعی پرداخت نمیکند. البته دولت هم بهدلیل وضعیت صادرات نفت مشکل دارد همین مشکلات و گرفتاریها در نقطه اتصال مردم به خدمات بروز پیدا میکند.
وقتی جمیع این شرایط را میبینیم باید منصفانه برخورد کنیم ضمن اینکه برخوردهای نامحترمانه و بیادبانه با هیچ بهانهای قابل پذیرش نیست. رسانهها باید گفتوگوی مدام بین مردم و جامعه پزشکی را آغاز کنند مطالبه اجتماعی تا حد زیادی به بهبود این روابط کمک میکند از طرفی وزارت بهداشت با تصویب منشور حقوق بیمار و سازمان نظام پزشکی با تصویب راهنمای عمومی اخلاق پزشکی استانداردها را اعلام کردهاند اما اینکه در عمل چه اتفاقی بین رابطه پزشک و بیمار میافتد پیچیده است و مردم باید حقوقشان را مطالبه کنند و این حقوق استیفا شود.
ارسال دیدگاه