دانشآموز برگزیده کشوری: سطح سواد فرهنگی عموم مردم نسبت به هنر پایین است
شیراز(پانا)_ دانشآموز برگزیده سی و هفتمین دوره از جشنواره فرهنگی و هنری در رشته داستاننویسی، تلاش نکردن در زندگی را مانند قفسی میداند که سبب کوتاه فکری در افراد می شود؛ امید کامگاری، شناخت فردی انسان از خود و شناخت علایق و پیگییری آنان را بهترین انگیزه برای تلاش کردن میداند و هم سالان خود، نوجوانان و جوانان را به تفکر و پیگیری استعدادهایشان توصیه میکند.
او که دو مقام برتر کشوری در زمینه داستان نویسی از مسابقات فرهنگی و هنری را در کارنامه خود دارد امسال تحصیل در پایه یازدهم رشته کامپیوتر را شروع میکند؛ مقام برگزیده کشوری در سی و هفتمین دوره از مسابقات فرهنگی و هنری و مقام سوم سی و ششمین دوره از این مسابقات از جمله موفقیتهای اخیر اوست.
کامگاری در گفتوگو با پانا، در پاسخ به اینکه چطور به رشته داستاننویسی علاقمند شدهاست، گفت: همیشه انشاهایی که مینوشتم از سطح کلاس و مدرسه بالاتر بود به طوریکه یکبار مجبور شدم برای معلم انشا پایه دهم، قسم یاد کنم که انشایم را خودم نوشتهام.
او ادامه میدهد این در حالی بود که معلم ادبیات پایه هفتم، وقتی ذوق ادبی من را در نوشتن دید، من را به سمت حضور در این جشنواره سوق داد؛ امید به نحوی در رشته داستاننویسی پیشرفت میکند که در همان سال هفتم تحصیل موفق به کسب دو مقام دوم وسوم از جشنوارهها میشود.
او تفاوت خود را با هم سالانش در تفکر بیشتر میداند و میگوید: من به آینده زیاد فکر میکنم و همیشه به دنبال موفقیت و استفاده مفید از زمان حال هستم استفادهای که زمینهساز آینده باشد.
او بیشتر داستانهای خود را برمبنای "نقد اجتماعی" مینویسد و هدف از نوشتن و انتخاب این حرفهی هنرمندانه را بیدار کردن جامعه و انسانها بیان میکند.
او عامل موفقیت خود را خانواده و به ویژه پدر خود میداند به طوریکه میگوید: من در دیدن فیلمها همیشه به داستان فیلم توجه میکنم و فیلمهای زیادی را به کمک پدرم نقد کردهام که همه اینها موجب موفقیت من در نوشتن شدهاست و پدرم همیشه داستانهای مرا نیز نقد میکند.
این دانشآموز برگزیده ، علایق خود را علاوه بر داستاننویسی در زمینه کامپیوتر و سایر فعالیتهای علمی، نیز دنبال کرده به طوریکه به گفتهی خود او در پیشدبستانی در مسابقات علمی ماکتسازی، حائز مقام سوم شده و در مسابقات المپیاد کامپیوتر و مسابقات جابرابنحیان نیز مقامهایی را به دست آورده است.
او پایین بودن سطح سواد فرهنگی عموم مردم را از جمله موانع فرهنگی موجود در اجتماع میداند و میگوید: تا زمانیکه نگاه مردم به هنر به عنوان یک شغل نباشد هنر جایگاهی در جامعه پیدا نمیکند.
"بالاخره مادرم از شدت گریه خوابش برد از توی رختخواب بلند شدم و اون آلبوم عکس رو از بالای سرش برداشتم و اون شب توی حیاط یک آتیش درست کردم و داشتم تک تک عکس ها رو می سوزوندم." این بخشی از داستان امید کامگاری با عنوان "روزی که فرشتگان خدا سوختند است و برای مطالعه ادامه داستان میتوانید اینجا کلیک کنید.
خبرنگار: محمد فروتن
ارسال دیدگاه