وحید شقاقی*
بازار ارز، چشم انتظار ثبات
بازار ارز در ایران معمولا از دو عامل کاملا متفاوت تاثیر میپذیرد که هرچند یکی از این دو عامل میتواند در مسیر دیگری تعریف شود، اما در علم اقتصاد نمیتوان اثرات آنها را یکسان تلقی کرد. عامل نخست موضوعات روانی و جو موجود در بازار است.
از روزهای ابتدایی هفته جاری و به دنبال تقویت احتمال مذاکره برای کاهش تحریمها که با سفر دکتر ظریف به فرانسه تشدید شد، یک جو روانی مثبت را در بازار آغاز کرده که کاهشی شدن نرخ دلار و حتی ورود آن به کانال ۱۰ هزار تومان نشانهای از این اتفاق است.
ازار همواره اتفاقات کلان سیاسی را رصد میکند و در صورتی که احتمال بهبود شرایط به وجودآید، این موضوع خود را در نرخهای موجود نشان میدهد. این روندها معمولا چند روزه و کوتاهمدت هستند اما در صورت حفظ شرایط امیدواری، میتوانند برای مدت طولانیتری نیز ادامه پیدا کنند.
در تحلیل شرایط فعلی آنچه که باید در نظر داشت تاکید بر بیپشتوانه بودن این تغییرات است. آنچه در بازار رخ داده تنها اثرات یک جو روانی را نشان میدهد و در عمل تغییری در واقعیتهای اقتصادی رخ نداده است. چیزی که در عمل این تغییرات را ایجاد خواهد کرد، تبدیل این جو روانی مثبت به نتایج قطعی و دایمی است. یعنی اگر امید به مذاکره یا بهبود شرایط ایجاد شده، این امید به واقعیت تبدیل شود و در عمل اتفاقات جدیدی رخ دهد.
نرخ قطعی ارز را تراز ارزی کشور مشخص میکند. این تراز در نتیجه عملکرد کشور در سه حوزه به وجود میآید؛ صادرات نفتی، صادرات غیرنفتی و واردات. وقتی صادرات کشور به یک رقم مشخصی برسد و ارز حاصل از آن به کشور بازگردد، عرضه ارز به بازار بالا میرود و نتیجه آن افزایش تقاضا و افزایش آمار واردات و حتی قاچاق است. بازار آن قدر در این مسیر به حرکت خود ادامه میدهد که یک نقطه تعادل میان ارزهای حاصل از صادرات و ارزهای مورد نیاز برای واردات به وجود آید و نرخ ارز به دست آمده در این نقطه تعادل، همان نرخی است که ارتباط زیادی با واقعیتها دارد.
امروز نمیتوان بطور دقیق مشخص کرد که این نقطه تعادل در اقتصاد ایران کجاست اما آنچه مشخص است باید برای رسیدن به یک تعادل جدید، تراز تجاری را به تعادل رساند. در ماههای گذشته نشانههایی از احتمال بهبود اوضاع دیده شده و خبرها از احتمال مذاکرات جدید یا حتی خبرهایی که درباره کاهش تنش کشورهایی مانند امارات متحده عربی با ایران مطرح میشود، بخشی از این تصور مثبت است که در صورت رسیدن به نتیجهای قطعی، میتواند روی نرخ ارز اثرات جدی داشته باشد، اما تا آن زمان، آنچه در بازار رخ میدهد، بیشتر جنبه روانی دارد.
فارغ از تمام این صحبتها باید بر یک موضوع تاکید کرد. اصلیترین نیاز بازار ارز ثبات است. یعنی همانطور که افزایشهای مکرر و تمام نشدنی میتواند به ضرر بازار تمام شود، کاهشهای پی در پی نیز میتواند اثرات منفی داشته باشد. یعنی اگر دلار در کانال ۱۲ هزار تومان شرایط با ثباتی را تجربه کند، خیلی بهتر از آن است که ناگهان به کانال
۱۰ هزار تومان برسد اما چند هفته بعد به ۱۵ هزار تومان برسد. فعالان اقتصادی باید برای آینده خود تصویری شفاف داشته باشند، هرچند امید به ایجاد تغییرات مثبت میتواند جو روانی را بهتر کند اما ثبات دغدغهای بسیار جدی و حیاتی به شمار میرود. اگر تغییرات بر اساس اصول و تغییر تراز ارزی کشور به وجودآید میتوان در آن نتیجهای مثبت دید اما اگر بار روانی صرفا به تلاطم نرخ ارز منجر شود، ضررهای آن از منافعش بیشتر خواهد بود.
*عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی
منبع: روزنامه اعتماد
ارسال دیدگاه