عبدالرضا هاشمزایی*
گفتوگوی مبارک شورای نگهبان با اصلاحطلبان
به روشنی میتوان گفت که گفتوگو جوهر اصلی گمشده در فضای سیاسی ایران است. جوهری که در خلأ آن رقابتهای طبیعی سیاسی تبدیل به منازعه و عملیاتهای حذفی میشود. در واقع فقدان همین گفتوگو است که سبب شده در داخل قدم به قدم از درک متقابل همدیگر و همذاتپنداری لازم برای یک همزیستی و همکاری سازنده فاصله گرفتهایم.
در چنین فضایی خبر گفتوگوی بین شورای نگهبان بهعنوان نهادی مورد انتقاد اصلاحطلبان با برخی از چهرههای این جریان یک خبر میمون و خوشحالکننده است.
عدماتکا به عنصر گفتوگو در داخل، خصوصاً طی سالهای اخیر نهتنها دو جریان اصلی کشور را از همدیگر دور کرده که حتی باعث بروز کدورتها، اختلافات و عداوتهایی هم در داخل هر کدام از این دو جریان شده است بهنوعی که اکنون سطح منازعات داخلی هر کدام از این جریانها قابل مقایسه با سطح منازعه دو یا سه دهه پیش همین دو جریان در تقابل با همدیگر است.
گفتوگوی بین چهرههایی از جریان اصلاحات با نهادی چون شورای نگهبان به خودی خود میتواند منادی احیای فرهنگ گفتوگو و تعامل باشد و با تسری به دیگر بخشها و حوزهها قدری از دامنه اختلافات و فاصلهها بکاهد.
اما بهجز این و در چارچوب مناسبات خود اصلاحطلبان و شورای نگهبان نیز این گفتوگوها میتوانند بسیار حائز اهمیت و با نتایج مثبت باشند.
واقعیت روشن این است که جریان اصلاحات سالهاست که به عملکرد شورای نگهبان، خصوصاً در دو محور انتقاداتی اساسی دارد؛ اول خوانش خاص و نحوه اجرای نظارت استصوابی توسط این نهاد که عملاً منجر به حذف یا حداقل تضعیف یک جریان در انتخابات میشود و دوم ادعای گرایش سیاسی در این نهاد بهشکل مشهودی به جریان اصولگرا.
اصلاحطلبان سالهاست که بسیاری از ناکامیهای خود را به این دو مورد در شورای نگهبان نسبت میدهند و شورای نگهبان نیز در تمام این سالها با رد این موارد، این جریان را به عبور از مرزهای قانون متهم میکند. در این بین اما چیزی که تاکنون رخ نداده و بهنظر میرسد هماکنون در شرف انجام است، برقراری گفتوگویی بر سر این انتقادات و اعتراضات دوطرفه است.
چنین گفتوگویی قطعاً نه در کوتاهمدت میتواند به تجدید دیدگاهها یا اصلاح رفتار دو طرف بینجامد و نه در نهایت باعث خواهد شد که تمام این انتقادات از بین بروند. چرا که وجود و بروز اختلاف نظر و بهتبع آن طرح انتقاد و اعتراض یک اتفاق طبیعی در زیست اجتماعی آدمی و نهادهای ساخته دست بشر است. اما اتفاق اصلی این است که فاصلهها و اختلاف نظرها تحت تأثیر چنین گفتوگویی متعادل شده و به حالتی غیر تأثیرگذار و یا حداقل غیرتعیین کننده میرسد.
این بهعبارت دقیقتر پایان و یا تعدیل دوقطبی است. واقعیت این است که ما هماکنون در شرایطی بهسر میبریم که جامعه و نهادهای سیاسی ما حالتی قطبی شده بهخود گرفتهاند و کارکرد و خروجی گفتوگو باید تعدیل این دوقطبی یا چندقطبیها باشد.
حالتی که در آن برای رقابتهای سیاسی نه مواضع و دیدگاههای سلبی بلکه برنامههای ایجابی اضلاع رقابت تعیینکننده شوند. با فاصلههای فعلی متأسفانه تاکتیک اصلی گروهها، جریانها و حتی نهادهای سیاسی برای ساخت شخصیت خود در افکار عمومی بر پایه نوعی نفی طرفهای مقابل بنا نهاده شده که نمیتواند فضایی سازنده و پیشبرنده باشد.
خلاصه سخن اینکه اگر امروز گفتوگویی محدود بین اصلاحطلبان و شورای نگهبان شکل گرفته اولاً باید این گفتوگو تعمیق و تقویت شود و ثانیاً تلاشی مستمر برای توسعه و بسط آن به دیگر حوزهها و چارچوبها در کشور هم آغاز شود تا زمینهساز افزایش سطح همفکری، همگرایی و همکاری داخلی در شرایط فشار خارجی گردد.
*عضو فراکسیون امید مجلس
منبع: روزنامه ایران
ارسال دیدگاه