هشدار یک استاد دانشگاه؛ اختلال بعد از حادثه را جدی بگیرید
تهران (پانا) - در پی گذشت یک ماه از جاری شدن سیل در کشور یک استاد دانشگاه به ضرورت توجه به اختلالهای پس از بحران هشدار داد.
به گزارش ایسنا دکتر امیر شعبانی پی تی اس دی یا اختلال پس از حادثه را عارضهای شایع دانست و گفت: این اختلال برای اولین بار در بازماندگان جنگهای گذشته شناسایی شد. به مرور و تحقیقات گسترده همین نوع اختلال در بازماندگان حوادث طبیعی مانند سیل، زلزله، آتش فشان و حوادث و بحرانهای غیرطبیعی همچون تصادف، تجاوز و... مشاهده شد.
وی اضطراب، اختلال در خواب، استرس،کابوس و.. را از نشانههای این اختلال توصیف و اظهارکرد: بسیاری از مردم قادر نیستند احساسات خود را بروز دهند چون از قضاوت دیگران، نصیحتهای بی دلیل و فشارهای اجتماعی هراس دارند بنابراین ترجیح میدهند در مورد احساسات و مشکلات خود سکوت کنند.
این روانپزشک تاکید کرد: در مواردی مانند حوادث طبیعی و از دست دادن خانه و کاشانه راحتتر حرف میزنند ولی در بحرانهایی همچون تعرضات جنسی گاهی فرد تا زمان مرگ سکوت می کند، در حالی که این حادثه تمام زندگی فرد را تحت تاثیر قرار میدهد.
وی سوگواری را یکی از مراحل گذار از بحران دانست و گفت: سوگواری اشکال مختلفی دارد. گاهی فرد در سوگ از دست دادن عزیزی است و یا فرد بر اثر نقص عضو خود یا یکی از نزدیکانش سوگوار میشود. این دوره از اختلال بعد از سانحه را باید شناخت و از کمکهای درمانی بهره برد.
این روانپزشک آموزش را از اولویتهای مدیریت بحران دانست و اظهارکرد: مسئولان، مدیران و مردم عادی باید آموزش مدیریت بحران ببینند و مطالب در این زمینه آنقدر باید تکرار شود تا ملکه ذهن افراد گردد. در غیر اینصورت در زمان وقوع اتفاق فرد دچار سردرگمی و فضا متشنج میشود.
شعبانی در پاسخ به این سوال که آیا تکرار از ارزش یادگیری نمیکاهد، گفت: آموزش مدیریت بحران بدون تکرار به ارزش نمیرسد. ما بدون تکرار چیزی را یاد نمیگیریم. در زمان حادثه به خاطر نمیآوریم که چه کاری باید انجام دهیم. به دلیل تمرین و تکرار است که افراد خاص مانند مددکاران، آتشنشانها و... بهسرعت وارد عمل میشوند. در حالی که خیلی از افراد تا حدی در مورد موضوع آگاهی دارند اما از آنجا که تمرین و تمرکز کافی ندارند، در بحرانها نمیتوانند کار را مدیریت کنند.
این استاد دانشگاه تهیه و تدوین بروشورهای آموزشی در زمینه اقدامات لازم در زمان بحران را امری حیاتی توصیف و اظهارکرد: در مراحل اولیه هر سانحه باید به فکر کمکها و نیازهای ضروری بود. غذا، لباس، سرپناه، بهداشت اولین اقدام در امر امدادرسانی است. در مرحله دوم باید خانوادهها را در کنار هم قرار داد تا با حرف زدن با یکدیگر از شوک حادثه کاسته شود.
وی اطلاعرسانی صحیح و دقیق را از وظایف رسانهها در زمان وقوع سانحه دانست و گفت: در چنین وقایعی رسانهها باید تلاش کنند تا اخبار ضروری را پوشش دهند. ارسال اخبار امیدوار کننده به مخاطبان موضوعی مهم است به عنوان مثال خبر پیدا شدن مفقودان اتفاقی خوشایند برای حادثهدیدگان به شمار میرود و در شرایط سخت امیدواری را به ارمغان میآورد البته این به معنای آن نیست که واقعیات بد نادیده گرفته شود مثلا بعد از سیل اگر تندبادی در راه است باید به مردم خبر داد.
شعبانی بیان جزئیات و لحظه به لحظه در حوادث را یکی از آسیبهای رسانه های امروزی دانست و گفت: به عنوان مثال در حادثه پلاسکو، لحظه به لحظه اخبار منتشر میشد و احساسات مخاطبان مرتبا درگیر این اتفاقات ناگوار بود. امیدواری از اساسیترین موضوعاتی است که در اخبار باید به آن توجه داشت.
وی به ضرورت ارایه خدمات سلامت روان در بحرانها اشاره و اظهارکرد: خدمترسانی در زمینه سلامت روان به معنای برپایی کلینیکهای تخصصی روانپزشکی نیست. اصولا در بحرانها افراد برای دریافت کمکهای مرتبط با سلامت روان مراجعه نمیکنند بلکه باید سراغ آسیب دیدگان رفت و به آنان کمک کرد. خدماتی که ارائه میشود با روان درمانی و دارو درمانی معمول متفاوت است. در چنین مواردی تمام سیستم مدیریتی کشور اعم از استاندار، شهردار، فرماندار، مدیران ارشد ، معلم محل، روحانی محل و... باید از یک سیستم حمایتی قدرتمند برخوردار باشند.
شعبانی بهت بعد از حادثه را از اولین واکنشهای هر بحران توصیف کرد و گفت: به علت همین بهت و شوک باورهای فرد اساسا تغییر میکند. اتفاقات ناگهانی و بروز بحران تصور ما را از زندگی تغییر می کند و معادلات ما در زندگی عوض میشود.
وی بهت و شوک را مرحلهای گذرا در حوادث دانست که به نسبت میزان مقاوت افراد تفاوت دارد و اظهارکرد: عبور از شوک در هر فرد تفاوت دارد اما اصولا چند دقیقه زمان نیاز است تا فرد از شوک حادثه خارج شود و به دنبال چاره باشد. زلزله شده و باید برود و کمک کند، خانوادهاش را بررسی کند و یا افرادی که زیر آوار ماندهاند را نجات دهد. در مرحله بعدی بسیاری از افراد بهشدت فعال، تحریک پذیر و پرخاشگر میشوند، پس نباید سربه سرشان گذاشت و یا درکارشان دخالت کرد.
شعبانی مرحله امدادرسانی را نقطه امیدی برای آسیب دیدگان دانست و گفت: در صورتی که امدادرسانی با وقفه و مشکل همراه شود عملگرایی فرد کاهش مییابد و حتی در مواردی صدمه زدن به خود و عزیزان را درپی دارد. تا زمانی که فرد احساس حمایت شدن داشته باشد زندگی روال عادی دارد. مثل کسی که عزیزی را از دست داده مادام که اقوام و نزدیکان حضور دارند، مصیبت دیده آرامتر است ولی بعد از پراکنده شدن نزدیکان شخص احساس تنهایی شدیدی میکند.
وی عبور از مرحله کمکرسانی را امری محتمل دانست و اظهارکرد: کاهش امدادرسانی امری حتمی است چرا که زندگی در حال گذر است و باید مردم به زندگی عادی بازگردند. همیشه نمیتوان در سطح بالایی از کمکرسانی قرار گرفت بنابراین باید با آموزش افراد منطقه، توانمندسازی و تقویت انگیزه و اعتماد به نفس آنها کار را به خودشان سپرد. در واقع مدیریت یک بحران از بهت آغاز شده است و به به سازماندهی مجدد می انجامد.
این استاد دانشگاه توجه به افراد آسیبپذیر را از مهمترین اقدامات در مدیریت بحران توصیف کرد و گفت: در شرایط بحران توجه به کودکان، سالمندان، زنان باردار، افراد معلول و بیماران خاص باید در اولویت قرار گیرد. مسلما در بحرانها نمیتوان سرویس حداکثری داد بنابراین مسئولان و امدادرسانها باید خود را برای شنیدن هر نوع انتقادی آماده کنند و مهارت همدلی را بیاموزند؛ مهارتی که به فرد آموزش می دهد تا خود را به جای آسیب دیدگان قرار دهد و احساسات آنها را درک کند.
وی آموزش شیوههای علمی در مدیریت بحران را از راهکارهای موثر دانست و اظهارکرد: آموزش مهارت ارتباط و همدلی، کنترل خشم، کنترل پرسنل امدادرسان و جلوگیری از سوانح ثانویه از نیازهای اساسی مدیریت بحران به شمار میرود که در طول سالها و با تکرار و آموزش به نتیجه خواهد رسید.
شعبانی در مورد سوانح ثانویه توضیح داد: ضربههای ثانویه بعد از تروما ابعاد گوناگونی دارد. به عنوان مثال افراد درمانگر و خدمترسان، مددکاران، پرسنل اورژانس، امدادگران و پزشکانی که مدت طولانی در یک محل قرار دارند و با مشکلات افراد مرتبط میشوند بعد از حادثه دچار صدماتی میشوند. وقتی با مردم مصیبتزده همراه میشوید، شما هم مصیبتزده میشوید و دچار اختلالات پس از حادثه می شوید و ممکن است بعد از چند روز کارایی خود را از دست بدهید. پس یک مدیر خوب باید زمان حضور افراد و نحوه ورود به امدادرسانی را در نظر داشته باشد. در آتشسوزی پلاسکو نیز بارها شاهد فوران احساسات در میان آتش نشانان بودیم.
وی اولویت بندی در زمینه امدادرسانی را از نکات دیگر مدیریت بحران دانست و گفت: به عنوان مثال کودکان اولویت اول امدادرسانی هستند. شناخت و احساسات کودکان نسبت به جهان اطراف، خطر، مرگ، ناامنی و... تفاوت دارد. در برخی سنین هنوز این احساسات شکل نگرفته است. آنان به کمک بیشتری نیاز دارند. باید به سرعت شناسایی و به آغوش والدین و نزدیکانشان سپرده شوند و اطمینان پیدا کنند که تحت مراقبت هستند. همواره از دروغ گفتن به کودکان باید پرهیز کرد و به آنان اطمینان داد که این شرایط گذراست.
وی طیف گسترده ای از افراد آسیب پذیر اعم از افراد معلول، بیماران اوتیسم، قلبی، تنفسی و حتی معتادان را نام برد که در شرایط بحران آسیبپذیرتر از گذشته هستند و اظهارکرد: شناسایی این اشخاص و امدادرسانی در زمینههای پزشکی اولویت دیگری است که باید در زمان بحران مدیریت شود.
شعبانی در خاتمه تاکید کرد: در بحرانها همه مردم شرایط ناپایداری را تجربه میکنند ولی کسانی که دارو مصرف میکنند، افرادی که ناراحتی قلبی و آسم دارند و حتی معتادان شرایط ناپایدارتری را تجربه میکنند پس باید در اولویت امدادرسانی قرار داده شوند.
ارسال دیدگاه