کودکآزاری واقعی در فضای مجازی
تهران (پانا) ـ همنسلهای من و قدیمیترها که سال تولدشان به بیش از دو، سه دهه قبل برمیگردد، یادگاریهای تصویری زیادی از کودکیشان ندارند؛ فوقش چندتا عکس پای تلفن و لب باغچه و درحال بغل کردن خواهر، برادر کوچک تر.
به گزارش روزنامه خراسان، ما از کل دوره کودکیمان آنقدر عکس نداریم که بچههای امروزی از تولد تا جشن دو ماهگیشان. حالا همه لحظات مهم و غیرمهم زندگی بچهها ماندگار میشود اما این یکروی ماجراست؛ روی قشنگاش. وجه دیگری هم در کار است؛ عکاسی از فرزند، مدتی است به مد و رقابت بین والدین تبدیل شدهاست. پای آرایشگاه، آتلیه و مزون مخصوص کودک به میان آمده و یک عکاسی ساده با هدف ثبت خاطره و لحظه، تبدیل شده به فرایندی آزاردهنده برای بچهها که هدف اصلیاش هم فراموش شده است. پدر و مادرهای بیتجربه از سر ناآگاهی ممکن است در جریان این رقابت، بیآنکه بدانند به فرزندشان آسیب برسانند. از آنجایی که عکاسی آسیبرسان از کودکان شامل ژستهای نامتعارف و نیمه برهنه، فرایند پرزحمت عکاسی و منتشرکردنِ عکسهای کودک در فضایمجازی، در حال فراگیر شدن است، پرونده امروز را به این موضوع اختصاص داده و ماجرا را از جنبه تربیتی و حقوقی بررسی کردهایم. یک روانشناس و یک حقوقدان، از پیامدهای نوع خاصی از عکاسی کودکان و انتشار عکس آنها میگویند.
قانون، چطور از کودکان حمایت میکند؟
جرقه نوشتن این پرونده را مدیون «شاهین صمدپور»، گزارشگر و مستندساز هستیم. او در یکی از پستهای اخیر اینستاگرامش، عکسهای ماتشدهای از چند دختربچه گذاشته است که ژست و لباسهایشان هیچ ربطی به سنوسالشان ندارد. او پای این عکسهای عجیب که یادآور مدلهای نیمه برهنه و تبلیغاتی خارجی است، نوشته است: «وکلای موسسه خیریه [...] از هر عکاس یا آتلیهای که از کودکان استفاده ابزاری و عکسهای نامتعارف آنها را در فضای مجازی پخش کند، شکایت خواهدکرد. این واحد حقوقی همچنین از هر گروه ویدئوسازی که از کودکان در ویدئوهای با شائبه شوخیهای جنسی استفاده کند، بهطور رسمی شکایت میکند». با یکی از اعضای کانون وکلای خیریه تماس گرفتیم تا بگوید چطور میشود استفاده ابزاری از کودکان بهویژه در فضای مجازی را از طریق قانونی پیگیری کرد و قانون با والدینی که آگاهانه یا ناآگاهانه موجبات این سوءاستفاده را فراهم میکنند، چه برخوردی دارد. ایشان توضیح داد که فعلا تا طی نشدن فرایند رسمی کار، اجازه رسانهای کردن آن را ندارند. بنابراین سراغ انجمن حمایت از حقوق کودکان رفتیم تا جواب سوالاتمان را بیابیم.
کودکان کار مجازی!
داستان از جایی شروع میشود که پدر و مادر، خوشحال و خندان دست فرزندشان را میگیرند و به بهانه ثبت خاطره به عکاسی میروند. مادر تلفن همراهش را از کیف بیرون میآورد و بعد از کلی گشتن در گالری عکسها، رو به عکاس میگوید این عکس را میبینی؟ دوست دارم از دخترم چنین عکسهایی بگیری. عکاس هم برای این که در کسادی بازار، مشتری را از دست ندهد، تن به چنین کاری میدهد و حاصل آن میشود عکسها و ژستهای تاسف برانگیزی که با نگاه کردن به آنها حال بدی به انسان دست میدهد. دنیای امروز گاهی ترسناک میشود. تا چند سال گذشته با ذوق و شوق عکسهایمان را چاپ میکردیم و بعد از چندبار با دل سیر نگاه کردنشان، در آلبومها میگذاشتیم اما این روزها فقط عکسها را به چشم وسیلهای برای جلب توجه و گرفتن لایک و کامنت میبینیم. گاهی آنقدر در این کار غرق میشویم که یادمان میرود پدر و مادری هستیم که اولین وظیفهمان حفظ و صیانت از کودکمان است. آنقدر کور میشویم که یادمان میرود کودکمان مدل یا سوپراستار معروف آن طرف آبها نیست و لازم نیست چنین ژستهای زننده ای بگیرد و از کوچکترین و بیاهمیتترین کارهایش در صفحه مجازیمان فیلم و عکس بگذاریم. هیچ فکر کردهایم که شاید چند سال دیگر زمانی که کودکمان بزرگ شد، برای این کار ما را مواخذه خواهد کرد؟ میپرسد چه دلیلی داشت از ریختوپاشهای اتاق من فیلم بگیری؟ از اینکه چطور من را از پوشک گرفتی، ویدئو بگذاری؟ و راز موفقیتات را برای اینکه شبادراریام قطع شود به عالم و آدم بگویی؟ گاهی فکر میکنم تا قبل از باب شدن صفحات مجازی، مادرها چگونه شیرینکاریهای بچههایشان را به نمایش میگذاشتند؟ این میزان از صفحات اینستاگرامی که توسط والدین کودکان ایجاد شده، تأملبرانگیز است. به بهانه لایک، فالوئر و بازدید بیشتر، از تمام لحظات خصوصی کودک پست میگذارند و به این واسطه، برای خودشان سفارش آگهی و تبلیغات میگیرند. اینگونه است که نوعی کودک کار مجازی را شاهد هستیم؛ وسیلهای برای درآمدزایی والدین. فقط لحظهای به این فکر کنید که کودک کمی بزرگ شود و جذابیت و شیرین زبانی سابق را نداشتهباشد و دیگر به این شدت در معرض توجه نباشد، واقعا چه بلایی سرش میآید؟ به هر دری میزند تا جلب توجه کند. آن وقت است که آسیبهای آن دامنگیر خانواده میشود و زمانی این اشتباه فهمیده میشود که دیر است، خیلی دیر.
استفاده ابزاری از کودکان، جرم است
«هادی شریعتی»، نایبرئیس انجمن حمایت از حقوق کودکان و حقوقدان، سوالات و ابهامهای حقوق کودکان در فضایمجازی را پاسخ میدهد.
مفهوم حریمخصوصی در تصور عموم، حقی بزرگ سالانه تلقی میشود. شاید به همین دلیل است که والدین، بیتوجه به این موضوع، زندگی فرزندشان را در فضایمجازی با دیگران به مشارکت میگذارند. حریم خصوصی کودکان، جایی و تعریفی در قانون دارد؟
ماده ۱۶ کنوانسیون حقوق کودک که دولت ایران نیز به آن پیوسته درباره حریم خصوصی کودکان است؛ در این ماده عنوان شده است که در امور خصوصی، خانوادگی یا مکاتبات ـ کودک نباید مداخله خودسرانه کرد یا به عزت و آبروی او تعرض کرد. همانطور که مشخص است این ممنوعیت در مداخله، شامل والدین هم میشود. انتشار زندگی روزمره و خصوصی کودکان از سوی والدین آنها که این روزها فراگیر شده، نمونه بارز نادیده گرفتن این حق اساسی است.
افزون بر تعرض به حریمخصوصی کودکان، مسئله استفاده ابزاری از آنها هم مطرح میشود؛ به هر حال پای نفع و هدفی (مادی یا غیر آن) در میان است و کودک، قدرت انتخاب و تصمیمگیری هم ندارد.
استفاده ابزاری از کودکان در شبکههای مجازی چه برای درآمدزایی باشد چه به هدفهای دیگری مثل شهرت و محبوبیت، شکلی از کودکآزاری است. سوءاستفاده از کودکان از سوی هر فردی که رخ دهد، جرم است؛ این سوءاستفاده میتواند جنسی یا اقتصادی باشد. در این باره ماده ۱۹ کنوانسیون حقوق کودک از دولتهای عضو خواستهاست که کلیه اقدامات قانونی و اجرایی را در برابر سوءاستفاده و بهرهکشی از کودکان به کار گیرند. ماده ۲ قانون حمایت از کودکان و نوجوانان مصوب سال ۸۱ هم به صراحت بیان میکند: «هر نوع اذیت و آزار کودکان که موجب صدمه جسمانی، روانی یا اخلاقی شود و سلامت جسم و روان آنها را به مخاطره اندازد، ممنوع است»، در مواد بعدی این قانون، مجازاتی برای آن تعریف شدهاست. اغلب کودکانی که در فضای مجازی تبدیل به راهکاری برای تبلیغ و درآمدزایی شدهاند، دایم درحال تجربه آزارهای متعدد جسمی و روانی هستند؛ آنها باید ساعتهای طولانی مقابل لنز دوربین باشند تا عکسهای متفاوت و خاصی ازشان تهیه شود و همچنین گریمهای سنگین و آزاردهندهای را تحمل میکنند که مصداق بارز کودکآزاری مطابق ماده ۳ قانون حمایت از کودکان و نوجوانان است.
انتشار عکسهای کودکان بهدلایل مختلف، از ناآگاهی والدین ریشه میگیرد و به آموزش نیاز دارد. درموارد خاصی مثل سوژه این پرونده کودکآزاری آنقدر محرز است که بیش از آموزش، دخالت قانون را میطلبد. کاربران فضای مجازی در چنین مواردی میتوانند بهصورت قانونی ماجرا را پیگیری کنند؟
عکسهایمنتشر شده از کودکان، غیر از مشکلاتی که برای خود آنها بهوجود میآورد، میتواند زمینهساز آسیبهای دیگری نیز شود؛ آسیبهایی که والدین این کودکان از آن غافلاند و یکی از آنها ایجاد فضای جرم برای پدوفیلهاست؛ موضوع بسیار مهمی که اگر با این شکل از رفتارها برخورد نشود، فضای جامعه برای همه کودکان ناامن خواهدشد. همانطور که در جواب سوال قبل گفتم این نوع سوءاستفاده از کودکان شکلی از کودکآزاری است که قانون حمایت از کودکان و نوجوانان آن را تعریف کردهاست. طبق ماده ۵ همین قانون، کودکآزاری جرم عمومی است و نیاز به شاکی خصوصی ندارد پس هر شهروند یا کاربری میتواند شکایت خود را با عنوان کودکآزاری از طریق مراجع قضایی و انتظامی مطرح کند. همچنین دو شماره ۱۲۳ (اورژانس اجتماعی) و ۴۲۱۵۲ -۰۲۱ (صدای یارا ـ انجمن حمایت از حقوق کودکان) سامانههای تلفنی پیگیری کودکآزاری هستند. نکته مهم آنکه هرچند ما قانونی تحت عنوان جرایم رایانهای در کشور داریم اما با توجه به فراگیر شدن سوءاستفاده از کودکان در فضای مجازی، تدوین قوانین خاصی در این زمینه ضروری بهنظر میرسد.
چرا عکس می گیریم؟
یادگاریهای ساختگی!
کارکرد عکس یادگاری به آن شکل که نسل پیش تجربه میکردند، از بین رفته است. قبلا تکوتوک عکسهایی که از بچهها گرفته میشد، هدفش ثبت لحظه و خاطره بود و اگرچه ساده و بیکیفیت ولی دقیقا مطابق هدفش عمل میکرد. اصلا دوربین عکاسی به خانهها آمد تا عکس گرفتن، کاری عمومی و دردسترس شود. حالا دکور آتلیه یادآور کدام خاطره خاص است؟ عکسی که از بین صد تا ژست انتخاب شده، کدام لحظه منحصربهفرد را ماندنی کردهاست؟ باید قبول کنیم کاری که الان با دوربین انجام میدهیم، ساختن لحظههاست نه ثبت آنها و چیزی که از آلبومهای امروز به آینده بچهها راه می یابد، یکسره تصنعی است؛ والدین، صحنهها و اتفاقها را کارگردانی کردهاند و بچههای بزکشده، بازی. این روش تازه، پشت ظاهر آراستهاش، پیامی هم برای بچه دارد که شاید پدرومادر به آن آگاه نباشند ولی او حتما دریافتش میکند؛ «زیبایی و خودنمایی، مهمترین ارزش است». نمیشود بچه را مرتب از این آتلیه به آن آتلیه ببریم؛ از این فروشگاه به آن یکی، از این آرایشگاه به سالنی دیگر و مدام او را جلوی دوربین بنشانیم و هی ازش بخواهیم ژستهای بهتری بگیرد و در پس همه اینها، به او نگوییم تو دقیقا همین چیزها هستی. بهویژه وقتی عکسهایش را با دیگران به اشتراک میگذاریم و آنها هم دست بگذارند روی قشنگی رنگ چشمها و حالت موها و برند لباسهایش. پیامدهای گیرانداختن بچهها در فرایند پرزحمت و بعضا مضر عکاسی، ربطی به نیت و انگیزه والدین ندارد. فرقی ندارد والد، عکسهای فرزندش را برای عقب نماندن او از قافله همسالانش منتشر میکند یا جا نماندن خودش از مد؛ درآمدی را که از عکسهای بچهاش به دست میآورد، خرج خودش کند یا برای او پسانداز کند؛ دنبال استفاده از همه امکانات موجود برای فرزندش باشد یا توجه خریدن برای خودش؛ آسیبی که عقل، قانون و روانشناسی پیشبینی میکند، ناگزیر است. اگرچه در این پرونده، از حقوق کودکان و وظیفه والدین گفتیم اما مخاطبمان فقط والدین نبودهاند. در بحث حقوقی ماجرا گفتیم بهعنوان شهروند یا کاربر فضایمجازی، اگر احتمال کودکآزاری میدهیم لازم است به مراجع قانونی اطلاع بدهیم. به علاوه، لازم است بدانیم با دنبال کردن صفحاتی که برای بچههای خوشسروزبان و خوشتیپ ساخته شدهاست، در تعرض به حقوق آنها سهیم هستیم؛ نگاه و تعریف و تمجیدهای ما بهمعنای تایید رفتار اشتباه والدین و درحکم مشوقی برای آنهاست.
ارسال دیدگاه