نوروز ۹۸میهمان آذربایجان شرقی باشید
از آرامش کویرقومتپه تا سرسبزی ارسباران؛ استانی که همه جای آن دیدنی است
تبریز (پانا) - می خواهیم شما را به یک جای متفاوت ببریم؛ جایی که می توانید بدون اینکه ترافیک جاده های پیچ درپیچ شمال را تحمل کنید، سبزی و طراوت رؤیاییاش را لمس کنید. جایی که می توانید بدون اینکه گرمای کلافهکنندهای را به جان بخرید، آرامش کویر را مثل ستارههای روشنی که در آسمانش دیده می شوند در قوم تپه صوفیان بچینید.
با ما همراه باشید تا در مورد جایی حرف بزنیم که تاریخ بلندی از ایران را در دستانش پرورانده، گرمی جنوب را در جلفایش، سرسبزی شمال را در عمق جنگلهای ارسبارانش، صلابت دماوند را در سهند و تاریخ را در خانه ها و بازار تاریخی اش نگه داشته؛ درباره استان آذربایجان شرقی صحبت می کنیم.
آذربایجان شرقی از آن دسته استانهای ایران هاست که همیشه به خاطر تاریخ عمیق، زیبایی و پاکیزگی، فرهنگ و هنر اصیل و مردم مهماننوازش در مجامع ملی و بینالمللی مطرح بوده است و اگر بخواهیم متنی برای ثابت کردن زیبایی و دیدنی بودن این استان بنویسیم، بی شک مهر و امضای مکان های دیدنی زیاد، صنایع دستی فراوان و خوراکیهای خوشمزه گواه و شاهد صحبتهای ما خواهند بود.
تاریخی که در شاهرگ های تبریز جریان دارد
به تبریز که رسیدید، از هرکسی آدرس بپرسید که میخواهیم برویم به یک جای دیدنی و توریستی، با انگشتش مرکز شهر را نشانتان می دهد. در مرکز شهر هم که دیگر لازم نیست از کسی چیزی بپرسید، هر جا دیدید در و دروازه بزرگی سمت تاریخ بازشده، داخل شوید؛ چون آنجا بازار سرپوشیده تبریز است.
دالانها و کوچه هایش، شاهرگهای شهر تبریز هستند. بازاری که به اندازه تاریخ تجارت این سرزمین، طولانی و بزرگ است و میشود گذر قرنها را در آن با وضوح دوربینهای امروزی دید. بازار سرپوشیده تبریز که مدتها پیش به عنوان بزرگ ترین بازار مسقف دنیا، در سازمان یونسکو ثبت جهانی شده، پر از آدمهایی است که بیشتر از مغازههایشان جذابیت دارند.
با اینکه هنوز مغازهها، تیمچهها و راستههای این بازار رنگ و بوی قدیمالایام را دارند ولی تنوعی که در محصولات فروشی مغازههای آن است، زیاد است و کسی که وارد بازار شود، محال است دست خالی برگردد. سفر طولانی در بازار تاریخی تبریز، آدم را بدجور گرسنه می کند و بعدش راهی یکی از غذاخوریهای سنتی آن.
تبریز، شهر موزهها و خانهای تاریخی
بیانصافی است کسی درباره تاریخ تبریز صحبت کند ولی وارد بحث شیرین موزهها و خانههای تاریخی آن نشود. موزهها و خانههایی که آنها را میشود به عنوان محکمترین دلایل برای اثبات پنج دوره پایتختی تبریز به کار برد. تعداد خانههایی که به عنوان خانه تاریخی در تبریز شناخته میشوند به ۵۰ باب میرسد. اما طبیعتاً بین آنها چندتایی خیلی معروفند و دیدن از آنها برای درک تاریخ این سرزمین لازم هستند.
اگر گذرتان به تبریز افتاد و از تبریزیها آدرس یک موزه خوب را خواستید، مطمئن باشید آدرسی که دریافت میکنید شما را به جایی در مرکز شهر به اسم موزه قاجار یا خانه امیرنظام گروسی خواهد برد. این خانه تاریخی که بعدها تبدیل به موزه شده، با ساخت و معماری کمنظیرش، یکی از بهترین عمارتهای تاریخی ایران حساب میشود که راوی یک دوره مهم از تاریخ یعنی دوره قاجار است.
اگر کسی در کتابها یا فیلمها درباره دوران قاجار مطالعه نداشته باشد، با یک گشت کوچک در این موزه، حتی به جزئیات زندگی آدمها و اهالی دربارهای قاجاری هم پی میبرد. این موزه تازگیها با وسیعتر شدن حیاطش، به یک پارک موزه بینظیر تبدیل شده است.
در واقع موزه قاجار یک مقدمه کوچک بود تا بتوانیم وارد این بحث شویم که تبریز شهری پر از موزههای تخصصی است که هرکدام به دوره یا به شاخهای از تاریخ این سرزمین میپردازند. موزه مشروطه، موزه سنجش، موزه قرآن و کتابت، موزه محرم، موزه ادبی شهریار، موزه شهدای ۲۷ دی، موزه ارامنه و... همانطور که از اسمشان هم پیداست هرکدام به تاریخ یک مقطع یا پدیده پرداختهاند که در مجموع تبریز را به راوی صادق تاریخ تبدیل می کنند.
فیروزه جهان اسلام
حتماً بارها عبارت «فیروزه جهان اسلام» به گوشتان خورده است. ریشه این عبارت هم به تبریز برمی گردد؛ یعنی دقیقاً به مسجد کبود.
این مسجد علاوه بر اینکه یک رابطه معنوی عمیق با اسلام دارد، از یک رابطه ظاهری زیبا هم بهره برده و گواه آن گچکاریها و کاشیکاریهای زیبایش است. مسجد کبود مسجدی است که بیشترین زلزلههای تبریز را با چشم خودش دیده و همراه با آنها لرزیده اما همچنان پابرجاست و در خیابانی اصیل و قدیمی به زندگی فیروزهای خودش ادامه می دهد.
ائل گلی، یکی از نمادهای تبریز در کتب درسی
اسمش هم جوری است که همه میشناسندش: «ائل گلی». حتی شاید اولین مقصد مسافران تبریز همین ائل گلی باشد و به خاطر اینکه گل یا همان استخر وسط این باغ زیبا مدتهاست در کتابهای مختلف به عنوان نماد تبریز استفاده میشود.
در این گزارش مجال این نیست که از تمام زیباییهای تبریز صحبت کنیم؛ از مقبره الشعرا که ۴۰۰ شاعر بزرگ شعر مرگ را آنجا سرودهاند، از کوه «عینالی» یا «عون بن علی» که تبریزیها عادت دارند هر جمعه دلتنگیهایشان را از بالاترین نقطه آن به زمین پرتاب کنند و خیلی جاهای دیگر.
کندوان، روستایی دیدنی
از تبریز کمی دور میشویم و به کندوان میرسیم. پا به کندوان که می گذاریم، خانههای یک شکل و یکرنگی به چشم میخورند که در دل کوه، درست مثل کندوهای عسل، لانه شدهاند برای زندگی انسانهای غریب دوست و مهربان. کندوان که در حوالی اسکو قرار دارد، نه تنها دیدنی، بلکه فهمیدنی است. باید فهمید که اگر انسان بخواهد میتواند حتی کوه ها را برای خودش پناهگاه قرار بدهد و زندگی کند.
کمی آن طرفتر به جلفا و منطقه آزاد ارس میرسیم. جایی که نه فقط مسافران تبریز به آن سر میزنند، بلکه دیگر مسافران ارس موقع گذر، تبریز را هم دیدن میکنند. بله آسیاب خرابه و کلیسای سنت استپانوس از جاذبههای کهن جلفا هست ولی کسی که به منطقه آزاد ارس سفر میکند، ممکن نیست چشمش را روی بازارهای مدرن و پیشرفته و گردشگرطلب آن ببندد.
یک شمال کوچک در آذربایجان شرقی
اول گزارش هم اشاره کردیم که استان ما یک شمال کوچک در دل خودش دارد: «کلیبر». در مورد این شهرستان سبز و بهشتی آذربایجان شرقی کافی است که به نظر یک گردشگر خارجی گوش کنیم.
یک گردشگر کانادایی کلیبر را این گونه توصیف می کند: «شهری دورافتاده و خوابآلود در میان کوههای سر به فلک کشیدهای که قلههایشان در زیر مه غلیظ از دیده پنهان شدهاند... مکانی است عالی؛ به طراوت و سر سبزی انگلیس و ورای ذهنیت ما از طبیعت کویری و خشک ایران. »
وقتی قصد دارید به همراه خانواده به آذربایجان شرقی سفر کنید، می توانید با خیال راحت شکمتان را هم صابون بزنید.
آذربایجان شرقی استانی است که در حوزه تغذیه و محصولات خوراکی، صاحب برندهای زیاد است. البته منظورمان از برند، مارکهای تجاری شرکتها یا کارخانهها نیست. ما از خوراکیهایی صحبت میکنیم که می شود با آن ها تبریز را معرفی کرد یا با تبریز آن ها را شناخت.
هرچند همه جا آجیل پیدا میشود اما آجیل تبریز یک چیز دیگر است. چیزی که باعث می شود آجیل در تبریز خوشمزه تر شود، فقط نحوه تهیه آن هست. اصلاً خوراکیهای آذربایجان شرقی واقعاً آن قدر زیاد هستند که نمی دانیم درباره کدامشان صحبت کنیم، درباره «نوقا»، «ریس» یا «باقلوا» که همهشان سبد سوغاتیهای استان را تکمیل میکنند.
برندهای خوراکی آذربایجان شرقی
محصولی که در برند بودن آن هیچ شبههای وجود ندارد «پنیر لیقوان» آذربایجان هست. پنیر لیقوان طعم ترد و شوری دارد و از شیر تازه گوسفند تهیه میشود. این پنیر که به عنوان پنیر سفید در همه دنیا شناخته شده، طرفدار زیادی دارد و بیش تر به خاطر اینکه بویی شبیه سایر پنیرهای طبیعی ندارد بین مردم شهرهای مختلف ایران محبوب است و صبحانه همراه با نان صرف می شود.
اگر راه تان به یکی از مجالس رسمی و شیک تبریز افتاد، محال است که در ظرف شیرینی «قرابیه» را نبینید. قرابیه نوعی شیرینی است که در تبریز، زنجان، قزوین، ترکیه و جمهوری آذربایجان پخته میشود ولی به عنوان سوغات مخصوص تبریز شناخته شده است.
شیشلیک، دلمه، کوفته، قویماق، شیله عدسی و بسیاری از غذاهایی که روزانه میل میکنید و از اسم شان هم پیداست ریشه آذری دارند. غذاهای استان آذربایجان شرقی را نه میتوانیم توصیف کنیم و نه دوست داریم توصیف کنیم، فقط طعم و ترکیب بینظیر آنها رو با چشیدن شان میشود، فهمید.
ما داریم استانی را به شما معرفی میکنیم که با تمام حواستان سروکار دارد و طبیعتاً بعد از دیدنیها و چشیدنیها، می رسیم به پوشیدنیها یا پوشاندنیها. در مورد پوشیدنی ها که اصلاً لازم به توضیح نیست که کیف و کفش های چرم تبریز از قدیم الایام مشهور و محبوب است و اولین کارخانه چرمسازی هم مثل اولینهای دیگر، در این استان و در تبریز بنا شده است.
اما منظور از پوشاندنیها چیست؟ همان هایی که لباس خانهمان می شوند؛ فرشها و تابلوفرش ها. اینکه تبریز شهر جهانی بافت فرش است، عنوانی است که هم مردم جهان به تبریز میدهند و هم شورای جهانی صنایع دستی.
فرش تبریز به قول جوانهای امروزی دیگر از کالاهای لاکچری و گرانقیمت حساب میشود و باید هم این طوری باشد چون هزاران گره در طول ماهها و شاید سالها یک فرش اصیل تبریز را به وجود میآورند؛ اما اگر دنبال فرش هایی با قیمت پایینتر بودید که کیفیت بالایی هم داشته باشند، روی فرش شهرستانها و روستاهای اطراف تبریز هم حساب کنید.
یک سفر تمام و کمال به آذربایجان شرقی، علاوه بر حس دیداری و شنیداری و چشایی و... به یک حس گرفتاری هم مبتلا میکند شما را! مهماننوازی اهالی آذربایجان شرقی شاید بین تمام مراسمها و آداب و رسومی که برای جشن و شادی یا غم و عزاداری دارند، بهترین رسم باشد که هر مسافری را گرفتار و ماندگار میکند.
خلاصه همه اینهایی که گفتیم مربوط به یک استان میشوند. البته نتوانستیم همه آنهایی که لازم است را بگوییم. اما حالا تصور کنید این داشتههای دیدنی، چشیدنی، پوشیدنی و دوستداشتنی را ضرب در ۳۱ استان کشور کنیم چراکه هر یک از استانهای این سرزمین لبریز از زیباییها هستند و آن موقع است که واقعاً به وسعت داشتههای تاریخی و فرهنگی ایران عزیزمان پی میبریم.
گزارش: بهنام عبداللهی
ارسال دیدگاه