وصفنامهای برای«ماه درخشان اهل بیت»؛ اندیشمندان مذهبی فاطمه زهرا را چگونه توصیف کردهاند
تهران (پانا) –- حضرت فاطمه سلام الله علیها، دختر پیامبر اکرم (ص) و محبوبترین فرد نزد رسول خدا بود. بسیاری از اندیشمندان در ستایش و کرامات اخلاقی ایشان قلم زدهاند.
حضرت فاطمه سلام الله علیها در دین اسلام جایگاه بسیاری رفیعی دارد و به ویژگیهای متعددی ممتاز است و ۱۲ امام شیعه از نسل آن حضرت هستند. سوره و آیاتی از قرآن همچون سوره کوثر، سوره انسان، آیه تطهیر و آیه مودت در حق آن حضرت و همسر و فرزندانش نازل شده است و دوستی و دشمنی با آن حضرت به منزله دوستی و دشمنی با پیامبر است. همچنین مطابق با روایتی از پیامبر اکرم (ص) آن حضرت سیدة نساء العالمین (بزرگ بانوی زنان جهانیان) است.
القاب و نامها
نویسندگان سیره و محدثان اسلامی برای حضرت فاطمه علیها السلام لقبهایی چند نوشته اند: زهرا، صدیقه، طاهره، راضیه، مرضیه، مبارکه، بتول و لقب های دیگر. از این جمله لقب زهرا از شهرت بیشتری برخوردار است، و گاه با نام او همراه می آید (فاطمه زهرا) و یا بصورت ترکیب عربی (فاطمه الزهرا). مشهورترین لقب آن حضرت «زهرا» است. زهرا مونث أَزْهَراست به معانی روشن، آنکه چهره درخشان دارد، آنکه رنگ پاک و سفید دارد، ماه درخشان. کنیه ایشان امابیها بوده همچنین آن حضرت، دختر معصوم، همسر معصوم و مادر معصوم نیز هست.
در مورد تاریخ ولادت آن حضرت در بین سیره نویسان اختلاف وجود دارد. تاریخ ولادت آن حضرت در بیشتر منابع اهل سنت ۵ سال پیش از بعثت و در زمانی که قریش مشغول مرمت خانه کعبه بودند، ذکر شده است؛ ولی در بیشتر منابع شیعی، سال ولادت ایشان ۵ سال پس از بعثت ذکر شده است. ایشان پیش از هجرت در مکه مکرمه چشم به جهان گشود و همچنین دو تاریخ برای شهادت فاطمه زهرا(س) وجود دارد، ایام فاطمیه اول از ۱۳ تا ۱۵ جمادیالاول است و فاطمیه دوم از سوم تا پنجم جمادیالثانی میباشد که شیعیان به عزاداری برای شهادت حضرت فاطمه دختر پیامبر اسلام(ص) میپردازند.
زندگی حضرت زهرا(س)
حضرت زهرا(س) در کودکی زیر نظر پدر و مادرش رشد یافت و جوانی ایشان مصادف با ترویج رسالت پیامبر اسلام(ص) برای نشر اسلام بود، بنا به نقلی، ایشان در محاصره شعب ابیطالب مادرش را از دست داد. پس از هجرت به مدینه، در سال دوم هجری با حضرت علی بن ابیطالب(ع) ازدواج کرد.
حضرت فاطمه(س) یکی از چهارده معصوم به شمار می آید که دارای مقام های ویژه معنوی مانند عصمت است، ایشان همچنین از اهل بیت پیامبر(ص) و یکی از پنج تن آل عباست، براساس احادیث و روایات اهل سنت و شیعه، برخی آیه های قرآن کریم درباره حضرت فاطمه زهرا(س) است.
آن حضرت در سال دوم یا سوم هجری با امام علی علیه اسلام ازدواج کرد. در آیاتی از قرآن آن حضرت به همراه همسر و دو پسرش به عنوان اهل بیت پیامبر اکرم (ص) خوانده شدند و به شدت مورد عنایت پیامبر اسلام (ص) بودند.
حضرت فاطمه سلام الله علیها پس از وفات پیامبر اسلام از حق خلافت همسرش که به تعیین الهی بود به شدت دفاع کرد و در جریان هجوم عمر بن خطاب به خانهاش (به هواداری از خلافت ابوبکر)، به شهادت رسید.
فرزندان
بی شک هیج زندگی در عالم، ثمره اش پربارتر و گرانبهاتر از زندگی این دو بزرگوار نیست. ثمره این زندگی درخت امامت است. امیرالمؤمنین و حضرت زهرا(س) صاحب سه پسر و دو دختر شدند. فرزندان این دو بزرگوار عبارتند از:
امام حسن(ع) دومین امام شعیان که در سال سوم هجرت به دنیا آمدند.
امام حسین(ع) سومین امام شعیان که در سال چهارم هجرت به دنیا آمدند.
حضرت زینب (س) که در سال پنجم هجری به دینا آمدند.
حضرت ام کلثوم (س)
حضرت محسن (ع) اولین شهید راه ولایت که بر دلیل ضربه که به حضرت زهرا(س) وارد شد، ایشان در شکم مادرشان سقط شدند و به شهادت رسیدند.
آثار برجای مانده از حضرت
مصحف فاطمه، خطبههای «فدکیه» و «عیادت»، «حدیث لوح فاطمه» و «دعای نور» از آثار بهجایمانده از این بانوی بزرگ اسلام است.
از حضرت زهرا علیها السلام حدیث نقل کرده اند که علاوه بر امیرمؤمنان، امام حسن، امام حسین، حضرت زینب و ام کلثوم عده نسبتا زیادی حدیث نقل نموده اند که نشان مرجعیت علمی آن حضرت برای اصحاب دارد.
شهادت
حضرت فاطمه سلام الله علیها بر اثر ضربه وارده به آن حضرت در هجوم به خانه شان، پس از چند روز از این واقعه، به شهادت رسیدند. درباره روز شهادت حضرت زهرا(س) در میان کتاب های تاریخی چند نظر وجود دارد. بعضی از مورخین این زمان را چهل روز و کسانی این مدت را شش ماه بعد از وفات پیامبر (ص) ذکر کرده اند. همچنین در روایاتی که از ائمه (ع) به ما رسیده است دو تاریخ ذکر شده است که بسیاری از علماء شیعه تاریخ ۹۵ روز بعد از رحلت پیامبر را معتبر تر می دانند. مطابق با این نقل شهادت آن حضرت در ۳ جمادی الاخر سال ۱۱ هجری رخ داد.
آیت الله عبدالله جوادی آملی در درباره فضائل حضرت فاطمه زهرا(س) و چگونگی زندگی قرآن ایشان می گوید: اصرار صدیقه کبرا(س) این بود که قرآنی زندگی کند؛ حالا آن مقاماتی که در آیه «تطهیر» و «مباهله» هست جای خود دارد. یک وقت است کسی «سبحان الله» میگوید و ذکر میگوید تا ثواب ببرد، این یک عبادت است؛ اما یک وقت است در همین زندگی روزانهاش آیه را تفسیر میکند، حدیث را تفسیر میکند و فرزندش را با توحید آشنا میکند.
محمد(ص) پسران خود را از دست داد
امام موسى صدر در مقدمه ای که بر کتاب «فاطمه زهرا(س) وتر فى غِمد»، نوشته سلیمان کتانى، نویسنده مسیحی لبنانی نوشته به بررسی شخصیت این بانو پرداخته است. در بخشی از این نوشته درباره مفهوم کوثر آمده است: در سال دوم هجرت ابراهیم، آخرین پسر رسولخدا (ص)T درگذشت. بدین لحاظ، برحسب منطق جاهلی، پیامبر بدون نسل باقی ماند. ملامتگرانِ منافق بنای شماتت گذاشتند. از این بابت خوشحالیها میکردند و با مرگ محمد(ص) مرگ رسالت او را نیز انتظار میکشیدند، زیرا در نظر آنان رسالت وسیله و سلطنتی موروثی و فرزند پسر ادامه شخصیت پدر و متضمن بقا و یادآور نام او بود. محمد(ص) پسران خود را از دست داده و سن او نیز از پنجاه فراتر رفته بود. اما وحی الهی اشتباه و پوچی منطق مشرکان را نشان داد و اعلام کرد: «إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ. فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ. إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَر.ُ پس رسالت پابرجا و اسلام جاوید خواهد ماند و مجد و عظمت محمد(ص) با مجد خداوند در میپیوندد و نام محمد(ص) سراسر زمین را تا ابد فرا میگیرد. نسل او حافظان رسالت و نشانههای هدایتاند و دشمنِ ملامتگرِ منافق خود ابتر است.
فاطمه(س) تبلور همین کوثـر بود. نسل پیامبر(ص) از او ادامه یـافت و فرزندانش همان ائمه معصوم و دومین ثَقَلین هستند که محمد(ص) آنان را پس از وفاتش در میان امت اسلام برجای نهاد و فرمود که هرگز از آنان و نخستینِ ثقلین، قرآن، جدا نمیشوند. این نسل از قرآن نگاهبانی میکنند و در راه آن فداکاریهای بزرگی از خود نشان میدهند.
فاطمه فاطمه است
دکتر علی شریعتی در پایان کتاب معروف خود «فاطمه فاطمه است» در وصف بانوی جهان اسلام اینطور میگوید:
وی در همه ابعاد گوناگون "زن بودن" نمونه شده بود. مظهر یک "دختر"، در برابر پدرش. مظهر یک "همسر"، در برابر شویش. مظهر یک "مادر" ، در برابر فرزندانش. مظهر یک "زن مبارز و مسئول"، در برابر زمانش و سرنوشت جامعهاش. وی خود یک "امام" است. یعنی یک نمونه مثالی، یک تیپ ایده آل برای، یک "اُسوه" یک "شاهد" برای هر زنی که میخواهد "شدن خویش" را خود انتخاب کند.
او با طفولیت شگفتش، با مبارزه مدامش در دو جبهه خارجی و داخلی در خانه پدرش، خانه همسرش، در جامعهاش، در اندیشه و رفتار و زندگیش، "چگونه بودن" را به زن پاسخ میداد. نمیدانم از او چه بگویم؟ چگونه بگویم؟
خواستم از "بوسوئه" تقلید کنم، خطیب نامور فرانسه که روزی در مجلسی با حضور لوئی، از "مریم" سخن میگفت. گفت، هزار و هفتصد سال است که همه سخنوران عالم درباره مریم داد سخن دادهاند. هزار و هفتصد سال است که همه فیلسوفان و متفکران ملتها در شرق و غرب، ارزشهای مریم را بیان کردهاند. هزار و هفتصد سال است که شاعران جهان، در ستایش مریم همه ذوق و قدرت خلاقهشان را بکار گرفتهاند. هزار و هفتصد سال است که همه هنرمندان، چهره نگاران، پیکره سازان بشر، در نشان دادن سیما و حالات مریم هنرمندیهای اعجازگر کردهاند. اما مجموعه گفتهها و اندیشهها و کوششها و هنرمندیهای همه در طول این قرنهای بسیار، به اندازه این یک کلمه نتوانستهاند عظمتهای مریم را باز گویند که:
"مریم مادر عیسی است".
و من خواستم با چنین شیوهای از فاطمه بگویم، باز درماندم
خواستم بگویم: فاطمه دختر خدیجه بزرگ است دیدم که فاطمه نیست.
خواستم بگویم که: فاطمه دختر محمدۖ است دیدم که فاطمه نیست.
خواستم بگویم که: فاطمه همسر علی است دیدم که فاطمه نیست.
خواستم بگویم که: فاطمه مادر حسنین است. دیدم که فاطمه نیست.
خواستم بگویم که: فاطمه مادر زینب است. باز دیدم که فاطمه نیست.
نه، اینها همه هست و این همه فاطمه نیست.
فاطمه، فاطمه است...
ارسال دیدگاه