در گفت و گو با پانا
کارگردان «دیدن این فیلم جرم است»:اصلاً امیدی به ساختهشدنِ این فیلم نداشتم
نابازیگران ستارههای درخشان این فیلم هستند
تهران (پانا) - رضا زهتابچیان کارگردان «دیدن این فیلم جرم است» از سختیهای ساخت این فیلم گفت و از نابازیگران به عنوان ستارههای درخشان این فیلم یاد کرد.
رضا زهتابچیان که با فیلم «دیدن این فیلم جرم است» در بخش «نگاه نو» (مسابقه فیلم های اول) سی و هفتمین دوره جشنواره ملی فیلم فجر حضور دارد در گفتوگو با خبرنگار پانا از ایده شکلگیری داستان، سختیهای مسیر تولید و پیشبینی خود از استقبال مخاطبان سخن گفت.
«دیدن این فیلم جرم است» فیلمی در ژانر سیاسی و محصول سازمان سینمایی سوره حوزه هنری است که به ماجرای یک گروگانگیری می پردازد. فیلمبرداری این فیلم به دلیل موضوع حساس و امنیتی اش در سکوت خبری طی شد.
این کارگردان که نویسندگی فیلمنامه را نیز برعهده داشته است، درباره شکلگیری داستان فیلم میگوید: ذهنم در جستجوی قصهای بود که هم جذاب و هم از نظر مضمونی ارزشمند باشد. سال ۸۴ یا ۸۵ بود، آخر شبی در خیابان، که ناگهان تصویری در موقعیتی خاص، به ذهنم خطور کرد آن موقعیت دراماتیکِ میانی، خیلی سریع، قبل و بعد خودش را در گوشم زمزمه کرد و این قصه، شکل گرفت.
خیلی از بازیگران از حضور در این فیلم ترسیدند!
زهتابچیان درباره ترکیب بازیگران و عوامل فیلم گفت: کار به سختی انجام شد ! مهمترین بخش بازیگران برای من، بازیگران غیرچهره بودند، که ایجاد اتمسفر فیلم، به شکل تعیینکنندهای، توسط آنها باید انجام میگرفت .این چند بازیگر غیرچهره، از میان حدوداً ۵۰۰-۶۰۰ نفر انتخاب شدند.
وی ادامه داد: با وجود سختگیربودنِ من در نزدیکشدن به آدمها و حساسیتم در گزینشِ اطرافیانم در زندگی شخصی، به تدریج، روابط بسیار دوستانه و بلکه برادرانهای با این دوستان شکل گرفت. این نابازیگران، از نظر من، ستارههای درخشان این فیلم هستند.
درباره لیندا کیانی و البته حمیدرضا پگاه باید بگویم کسی بیشتر از آنها مناسب این نقشها نبود. دربارهٔ بقیه بازیگران هم افراد انتخابشده، با توجه به مجموعه شرایط، گزینههای بهینهٔ ما بودند .ضمن اینکه بسیاری از بازیگران، به خاطر اینکه نمیدانستند این فیلم چه سمت و سویی خواهد گرفت و حاصل آن چه برچسبی خواهد خورد، با وجود ابراز علاقه به خودِ فیلمنامه و تحسینها و تعجّبهایشان، از حضور در این فیلم هراسیدند!
اما در مورد عوامل پشت دوربین، باید بگویم که اول اخلاق و فاز انرژیشان برایم مهم بود، و سپس مهارت و خبرگیشان .همیشه همینطور بودهام، بعد از این هم همین خواهم بود. نظام ارزشیابی من بر پایهٔ سه رکنِ «رفتارهای شخصی»، «تعهدات حرفهای» و «مهارتهای فنّی» است.
ما را به سختجانیِ خود، این گمان نبود!
کارگردان «دیدن این فیلم جرم است» درباره مشکلات یا اتفاقات زمان فیلمبرداری یا پیش تولید گفت: مفصل است. همینقدر بگویم که مشکلات و بحرانهایی که دامن گیر این پروژه بود، بسیار زیاد، غیرطبیعی، نامتعارف و منحصربهفرد بود. خلاصه اینکه، به قول فروغی بسطامی» :ما را به سختجانیِ خود، این گمان نبود!»
امیدی به ساختهشدنِ این متن نداشتم
از زهتابچیان میپرسم: «بیشتر کارگردانهای اول به سراغ موضوعاتی میروند که حاشیه کمتری داشته باشد اما موضوع فیلم شما سیاسی است، آیا نگران برخی پیامدهای فیلم نبودید؟ » میگوید: برای من، فیلم، فیلم است. پس اول و دوم و ان اُمش برایم فرقی نمیکرد. و اما «نگرانی»؛ خب چرا. نمیدانستم چه سرنوشتی پیدا خواهد کرد. آیا این پروژه اصلاً تا پایان خواهد رسید یا نه ؟ و حتی الان که به پایان رسیده، نمیدانم که در ادامهٔ مسیر چه اتفاقات ناخوشایندی انتظارش را میکشند. راستش من از نظر ذهنی آمادهٔ این فیلم نبودم. چون اصلاً و اصلاً امیدی به ساختهشدنِ این متن نداشتم. ولی خب، ناگهان باران گرفت!
ادعایی بر حقّانیت خودم در مقام مؤلف ندارم
این فیلمساز درباره جبهه سیاسی فیلم و پیشبینی خود از اقبال مخاطبان عام گفت: شأن حرفی که میخواستم بزنم، خیلی بالاتر از آن بود که در تُنگِ تَنگ و خفهٔ فلان حزب و فلان جناح و فلان دارودستهٔ سیاسی بگنجد .سعی من بر «حقمداری» بوده است و صد البته که تشخیص این «حق»، در محدودهٔ عقل محدود و فهم ناقص بشری من صورت گرفته است. یعنی من نیّت و سعیام بر «حقمداری» بوده است، ولی ادعایی بر حقّانیت خودم در مقام مؤلف ندارم.
وی افزود: اما در مورد استقبال مردم از این فیلم، باید صادقانه بگویم که نمیدانم! ما این فیلم را برای «مردم» ساختیم؛ نه مخاطبانِ اصطلاحاً خاص و منتقدان و داوران. بلکه دقیقاً خودِ خودِ «مردم». حال اینکه چقدر مقبول «مردم»، این جامعهٔ آماریِ پهناور و متنوّع، واقع شود را خدا عالم است.
**
ارسال دیدگاه