گزارش نمایش فیلم «شهدا» در کانون فیلم خانه سینما

تهران (پانا) - در ششمین و تازه‌ترین جلسه از سری برنامه‌های کانون فیلم که شامگاه دیروز (سه‌شنبه بیست و هفتم آذرماه) در سالن سیف‌الله داد خانه سینما برگزار شد ابتدا فیلم تازه پیدا شده‌ «شهدا» ساخته‌ داریوش کوشان به نمایش درآمد و سپس بررسی و تحلیل این اثر با حضور حسن حسینی برگزار شد.

کد مطلب: ۸۷۹۶۳۰
لینک کوتاه کپی شد
گزارش نمایش فیلم «شهدا» در کانون فیلم خانه سینما

در ابتدای این جلسه، ناصر صفاریان، دبیر کانون فیلم گفت: «بحث امشب لزوماً درباره‌ی فیلم به نمایش درآمده نیست و بیش‌تر قرار است به ویژگی‌های دوره و دوران خاصی بپردازیم که این فیلم در آن ساخته شده است.»
وی افزود: «از آن‌جا که فیلم مورد بحث، جزو آثار ماندگار سینمای ایران و دربرگیرنده‌ی ویژگی خاصی نیست به نظر می‌رسد شاید بهتر باشد به جای نقد آن به کلیاتی که باعث تولید چنین اثری شده بپردازیم.»
در ادامه، حسن حسینی که به عنوان منتقد مهمان در جلسه حاضر شده بود، ضمن تایید این نکته، با اشاره به دوران بسیار خاصی که فیلم «شهدا» در آن تولید شده گفت: «نمایش این فیلم از دو جنبه اهمیت دارد. یکی اهمیت تاریخی آن و دیگری جریان یا دوره‌ی خاصی که فیلم مورد بحث در آن تولید شده است.»
حسینی با اشاره به مالکیت دکتر اسماعیل کوشان بر سینما اونیورسال (واقع در میدان انقلاب فعلی) گفت: «دکتر کوشان که به عنوان مدیر «پارس‌فیلم» شناخته می‌شود در طبقه‌ی بالای این سینما دفتری داشته و ظاهراً بخش‌های مربوط به تظاهرات ضد حکومت شاهنشاهی این فیلم به پیشنهاد او و در دوران رکود تولید و تعطیلی سینماها انجام شده است.»
وی هم‌چنین با اشاره به تصویرهای مستندی که از حضور مردم در میدان انقلاب فعلی و با استفاده از دوربین‌های سی‌و پنج، شانزده و حتی هشت میلی‌متری فیلم‌برداری شده گفت: «بخش‌های داستانی فیلم «شهدا» که با حضور مصطفی طاری در نقش یک مبارز سیاسی و چند نفر دیگر ساخته شده در سال ۵۸ فیلم‌برداری و به بخش‌های مستند آن اضافه شده است.»
حسینی گفت: «نکته‌ای که در مورد این نسخه از فیلم «شهدا» باید به آن اشاره کرد مصادره شدن آن در پی جمع‌آوری اموال استودیوی «پارس‌فیلم» (در فاصله‌ی سال‌های ۵۸ و ۵۹) و انتقال این اموال به واحد امور سینمایی بنیاد مستضعفان (یا بنیاد شهید و امور ایثارگران فعلی) است.»
وی افزود: «بعد از مصادره‌ی فیلم «شهدا» تنها یک فیلم دیگر از تولیدات استودیو «پارس‌فیلم» به نمایش درآمد و آن‌هم فیلم «دانه‌های گندم» (با مضمون شورش روستاییان بر علیه خان‌ها) است که می‌توان گفت در سال ۵۹ اکران نیمه‌موفقی داشته است. البته سال‌ها بعد نسخه‌‌ی مصادره شده‌ی «شهدا» از امور سینمایی بنیاد مستضعفان به فیلمخانه‌ی ملی ایران منتقل شد که در حقیقت می‌توان گفت آغاز مسیر تازه‌ای برای چنین فیلمی بوده است.»
حسینی سپس با اشاره به شناسایی و دشواری‌های ترمیم و بازسازی نسخه‌ی فعلی «شهدا» در سال گذشته گفت: «از این فیلم ابتدا یک نسخه‌ی سیاه و سفید پیدا شد که ظاهراً تمهید مدیران وقت استودیو «پارس‌فیلم» برای کاهش هزینه‌ی چاپ کپی رنگی و ارسال آن‌ها به شهرستان‌ها بوده است. اما جالب این‌جاست که در نسخه‌ی سیاه و سفید این فیلم صحنه‌هایی وجود داشت که در نسخه‌ی رنگی آن نبود.»
وی گفت: «نسخه‌ای که از فیلم «شهدا» به نمایش درآمد نسخه‌ی ترمیم و بازسازی شده‌ی این اثر در فیلمخانه‌ی ملی است. فیلمی که از زمان تولید خود (در سال ۵۸) تا مهرماه امسال (که نخستین نمایش خود را در سالن نمایش «موزه سینما» پشت سر گذاشت) هیچ نمایشی نداشته و بعید به نظر می‌رسد که به این زودی‌ها هم نمایش دیگری داشته باشد.»
حسینی سپس با اشاره به «ناشناخته بودن» فیلم «شهدا» از نظر مشخصات و اطلاعات کلی گفت: «به همین خاطر اگر به کتاب‌های موجود در زمینه‌ی تاریخ سینمای ایران (به‌عنوان مثال کتاب‌هایی که توسط جمال امید و عباس بهارلو نوشته شده‌اند) و هم‌چنین سایر منابع موجود درباره‌ی فیلم‌شناسی مراجعه کنید هیچ نشانی از این فیلم نمی‌یابید.»
وی افزود: «دکتر اسماعیل کوشان در سال ۱۳۲۵ «میترا فیلم» را راه‌اندازی کرد که در سال ۱۳۳۰ و پنج سال پس از ورشکستگی این استودیو، با نام دیگری و تحت عنوان «پارس‌فیلم» به فعالیت خود ادامه داد. مکانی که امروز از آن به عنوان قدیمی‌ترین و بزرگ‌ترین استودیوی تولید فیلم در سال‌های قبل از انقلاب یاد می‌شود.»
حسینی سپس گفت: «مطابق آماری که مجله «ستاره سینما» در سال ۱۳۵۴ ارائه داده «پارس‌فیلم» تا آن زمان ۹۱ فیلم بلند تولید کرده بود که با احتساب تولیدات سال‌های بعد و هم‌چنین فیلم‌های «شهدا» و «دانه‌های گندم» که تولیدشان در سال‌های پس از انقلاب به سرانجام رسید، می‌توان گفت در این استودیو بیش از یک‌صد فیلم تولید شده است.»
این منتقد سینما در بخش دیگری از صحبت‌های خود با اشاره به برخی ایرادات موجود در تاریخ‌نگاری سینمای ایران گفت: «متاسفانه در این نوع تاریخ‌نگاری، مفصل‌بندی تاریخ سیاسی به تاریخ سینما یا هنر سر ریز کرده است. به عنوان مثال وقتی به کتاب‌های بررسی تاریخ سینمای ایران مراجعه می‌کنیم، درمی‌یابیم یکی از مهم‌ترین سرفصل‌های آن کودتای بیست و هشت مرداد ۱۳۳۲ است که به طور حتم یک نقطه‌عطف سیاسی است اما اهمیت آن از نظر تاریخ سینما نکته‌ی قابل دفاعی نیست که در این کتاب‌ها به آن پرداخته شده باشد.»
وی سپس با اشاره به وقوع انقلاب اسلامی به عنوان مهم‌ترین رخداد سیاسی تاریخ معاصر ایران گفت: «این رویداد به طور حتم در روند تاریخ سینمای ایران تاثیرگذار بوده اما در مورد نحوه‌ی این تاثیرگذاری نکته‌های بسیاری وجود دارد که یکی از آن‌ها انتخاب سال ۵۷ به عنوان مقطع تازه‌ای در تاریخ سینمای ماست. در حالی که تا زمان دخالت نظام سیاسی جدید در سینما و انجام تغییراتی در شکل تولید که از طریق بنیاد سینمایی فارابی انجام و آغاز شده چند سال فاصله (از ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۲) وجود دارد. دورانی که عنوان «فیلمفارسی انقلابی» را برای آن انتخاب کرده‌ام و از نظر شکل تولید، از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.»
حسینی هم‌چنین با اشاره به شیوه‌هایی نظیر زیبایی‌شناختی، تکنولوژیک، اقتصادی و اجتماعی که به گفته‌ی او معمولاً در نگارش و بازخوانی تاریخ‌ سینما به کار می‌رود گفت: «متاسفانه به دلیل در دسترس نبودن کپی‌های درست و سالمی از بسیاری از فیلم‌های سینمایی، تاریخ‌نگاری تکنولوژیک در سینمای ایران با مشکلات بسیاری روبه‌رو است. این در حالی است که مدل فیلم‌های موسوم به «فیلمفارسی‌های انقلابی» که در فاصله‌ی سال‌های ۵۷ تا ۶۱ ساخته شده‌اند به دوران تولید در قبل از انقلاب بسیار نزدیک‌ است و آن‌ها را می‌توان از نظر زیبایی‌شناسی، روایت و شخصیت‌پردازی بررسی کرد. فیلم‌هایی که با تعطیل استودیوها در دفترهای به ‌جا مانده از بخش خصوصی تولید شده‌اند.»
وی سپس با اشاره به انتشار کتاب خاطرات محمود کوشان (برادر اسماعیل کوشان) که در آمریکا و تحت عنوان «سکانس آخر» منتشر شده گفت: «او که یکی از فیلم‌برداران فیلم «شهدا» هم بوده در این کتاب و پس از توضیح درباره‌ی مصادره‌ی زمین‌ها و اموال استودیو «پارس‌فیلم» به شرایط تولید در آن دوران اشاره کرده و نوشته: «کارگران فنی استودیوها و بازیگران دست چندم ناگهان همه‌کاره‌ی سینما شدند و برخی صاحبان استودیوها و کارگردان‌ها را زیر فشار قرار دادند.» که نشان می‌دهد تولید در سینمای ایران به این شکل در حال ادامه‌ی حیات بوده است. اما نکته این‌جاست که تعداد این تولیدات چندان زیاد نبوده که بخواهد کفاف سینمای ایران را بدهد.»
حسینی گفت: «در این دوران به پدیده‌ی دیگری هم برمی‌خوریم که عنوان «فیلمفارسی‌های متاخر» را می‌توان به آن اطلاق کرد. فیلم‌هایی که به دلیل وقوع بحران اقتصادی در سینمای ایران با فقر و سرهم‌بندی بسیار زیادی مواجه بوده‌اند. فیلم‌هایی نظیر «غربتی‌ها» (جمشید ورزنده) یا «طغیان‌گر» (محمود کوشان) که این دومی در فروردین‌ماه ۵۷ به نمایش درآمد و ضعف بودجه و تولید را به راحتی در آن‌ها می‌توان تشخیص داد.»
وی سپس با ارائه‌ی آماری از تعداد فیلم‌های توقیفی در سال‌های پس از وقوع انقلاب اسلامی که به گفته‌ی او به دلیل تغییر مداوم مدیریت‌ها و اِعمال تصمیم‌گیری‌های چندگانه انجام شده گفت: «نمایش بی‌پرده‌ی خشونت، خشونت کلامی و هم‌چنین چیرگی صحنه‌های مستند بر قسمت‌های داستانی، از جمله ویژگی‌های پدیدارشناسی خاصی هستند که در فیلم‌های این دوران قابل شناسایی به نظر می‌رسند.»
حسینی گفت: «در میان فیلم‌های این دوره به تولیداتی برمی‌خوریم که عنوان «فیلمفارسی‌های انقلابی‌شده» را می‌توان به آن‌ها اطلاق کرد. این فیلم‌ها اغلب در سال ۵۷ در حال تولید بوده‌اند اما به دلیل وقوع اعتصاب‌، ناآرامی و شرایط انقلابی تا سال ۵۸ و حتی بعد از آن متوقف شده‌اند. بخش عمده‌ای از این تولیدات توسط پخش‌کننده‌ها به صورت مجدد تدوین و دوبله شدند که باعث افزایش بار انقلابی به این‌گونه فیلم‌ها شده بود.»
این منتقد سینما در بخش دیگری از این جلسه و در پاسخ به نکته‌ی مطرح شده از سوی ناصر صفاریان (دبیر کانون فیلم خانه سینما) مبنی بر دلیل اضافه شدن بخش‌های داستانی به صحنه‌های مستند در فیلم «شهدا» گفت: «این اثر جزو فیلمفارسی‌های انقلابی شده‌ای است که عنوان مستند را نمی‌توان به آن اطلاق کرد. در حقیقت سازندگان این فیلم با توجه به ذائقه‌ی تماشاگران آن دوران به این نتیجه رسیده بودند که اثر مورد بحث به عنوان یک تولید مستند کارکرد چندانی ندارد و باید بخش‌هایی داستانی به آن اضافه کرد تا امکان اکران داشته باشد.»
وی گفت: «در این فیلم با یک مبارز انقلابی روبه‌رو هستیم که هنوز به شخصیت مقاوم و شکست‌ناپذیر سال‌های بعد تبدیل نشده و جدا از برخورداری از تعلق‌های دنیوی، انتقام‌جو هم هست که این صفت آخری به صورت واضح در دیالوگ‌های او وجود دارد.»
حسینی افزود: «نکته‌ی قابل ذکر بعدی، نحوه‌ی خاص پرداخت شخصیت بازجوهاست که درک و تلقی سازندگان چنین فیلمی را در آن دوران نشان می‌داده است. فیلمی که بخش عمده‌ای از نشانه‌ها و نمادهای جریان‌های مختلف سیاسی در آن به نمایش درآمده است.»
وی گفت: «متاسفانه در آن سال‌ها و سال‌های بعد، منتقدانی که بر این‌گونه فیلم‌ها نقد نوشتند متوجه این نکته نبودند که اشاره به سیاست در این‌گونه فیلم‌ها بیش‌تر تلقیِ شخصیِ سازندگان آن‌ها بوده تا تعمد و تلاش آن‌ها به ابتذال کشیدن آن. به همین دلیل می‌توان گفت از آن‌جا که فیلم‌های مورد بحث بیش‌ از هر چیز به پوسته‌ی یک واقعیت مهم سیاسی پرداخته‌اند می‌توان گفت این تولیدات بیش‌تر از فیلم‌های جدی آن دوره، جلو‌ه‌ها‌ی پررنگ‌تری از هنر پست‌مدرن در اختیار ما قرار داده‌اند. فیلم‌هایی که بدون تلاش برای هجو کردن ماجراها و فقط به‌خاطر نحوه‌ی پرداخت کارگردان، جنبه‌ی طنزآمیز پیدا کرده‌اند.»
حسینی در بخش دیگری از این جلسه و در پاسخ به پرسش یکی از تماشاگران حاضر در سالن درباره‌ی احتمال تعدیل یا تدوین مجدد فیلم «شهدا» گفت: «از آن‌جا که شخصاً در جریان روند آماده‌سازی فیلم در فیلمخانه‌ی ملی ایران بوده‌ام می‌توانم با اطمینان بگویم در پرده‌های موجود از این فیلم هیچ تغییری داده نشده اما اگر در زمان حضور این فیلم در بنیاد مستضعفان سابق جرح و تعدیلی روی آن صورت گرفته، در حال حاضر هیچ‌کس به صورت دقیق امکان پاسخ‌دهی به این پرسش را ندارد.»
وی گفت: «از آن‌جا که کارگردان فیلم (داریوش کوشان) فوت شده، اطلاعات دست اولی درباره‌ی این فیلم وجود ندارد. اما تا جایی که ما خبر داریم، مسئولان وقت بنیاد مستضعفان نسبت به قوطی‌هایی که در گوشه‌ای از یکی از انبارهای این سازمان تلنبار شده بود اطلاع چندانی نداشته‌اند.»
حسینی افزود: «می‌توان گفت سازندگان فیلم «شهدا» از همان ابتدا نسبت به جوهره‌ی اسلامی حرکت‌های سیاسی نظر داشته‌اند و بیش از هر چیز این‌گونه تصویرها را در فیلم منعکس کرده‌اند.»
وی گفت: «به‌هرحال تماشای این فیلم که در دوران خاصی ساخته شده کار بسیار دشواری است. اما امیدوارم برگزاری جلسه‌های تحلیل این‌گونه فیلم‌ها زمینه‌ساز و ایجاد کننده‌ی موجی باشد که به پیدا شدن آثار فراموش شده‌ی دیگری منجر شود.»
حسینی در بخش پایانی این جلسه با اشاره به گم و فراموش شدن نسخه‌های بسیاری از فیلم‌ها که در سال‌های آغاز انقلاب اسلامی و حتی دهه‌های بعد از آن تولید شده‌اند گفت: «به نظر می‌رسد حالا بهترین زمان برای ایجاد همکاری مشترک میان خانه سینما، فیلمخانه‌ی ملی ایران، موزه‌ی سینما و بنیاد سینمایی فارابی است تا همت کرده و با کمک همدیگر این نسخه‌های گمشده را بیابند. فیلم‌هایی که قابلیت آن را دارند تا برای کمک به فهم و تحلیل دقیق و بهتر آن‌ دوره‌ی خاص تاریخی و هم‌چنین بررسی موشکافانه‌ی تاریخ سینمای ایران مورد بررسی قرار گیرند اما متاسفانه در حال حاضر هیچ‌کس، هیچ خبری از آن‌ها ندارد.»

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار