سیدعلی کاشفیخوانساری:نمود اجتماعی قصهگویی، در جشنواره آشکار شد
تهران (پانا) - سیدعلی کاشفیخوانساری معتقد است، بخش ۹۰ ثانیهای جشنوارهی بینالمللی قصهگویی کانون پرورش فکری باعث ورود این هنر به جامعه و همراهی عموم مردم با آن شد.
سیدعلی کاشفیخوانساری:
نمود اجتماعی قصهگویی، در جشنوارهی بیست و یکم آشکار شد
سیدعلی کاشفیخوانساری
سیدعلی کاشفیخوانساری معتقد است بخش ۹۰ ثانیهای جشنوارهی بینالمللی قصهگویی کانون پرورش فکری باعث ورود این هنر به جامعه و همراهی عموم مردم با آن شد.
به گزارش روابط عمومی کانون پرورشی، داور بخش منطقهای بیستویکمین جشنواره بینالمللی قصهگویی گفت: «تفاوت این دور از جشنواره بُرد عمومی و اجتماعی آن است. امسال به واسطهی فیلمهای ۹۰ ثانیهای درصد بیشتری از مردم با این جشنواره همراه شدهاند.»
کاشفیخوانساری در ادامه خاطرنشان کرد: «جشنوارهامسال از لحاظ محتوایی تغییر چشمگیری نسبت به جشنوارههای گذشته نداشته است و اگرچه استفاده از ابزارهای کمکی در آن بلامانع اعلام شد اما در سالهای قبل نیز وجود ابزار و عناصر نمایشی و مصادیق آن را در اجراها میدیدیم. در این جشنواره هم بسیاری از قصهگوها با استفاده از ابزار قصهگویی، به اثر خود غنا بخشیدند.»
وی درباره نقشها و تاثیرهای این جشنوارهگفت: «تاثیرهای این جشنواره درون سازمانی نبوده و تلنگرهایی را ایجاد کرده است. شاهد این هستیم که نهاد کتابخانههای عمومی نیز برگزاری جشنوارهی قصهگویی را آغاز کرده است و برخی نهادهای مستقل نیز اقدامهایی در این حوزه داشتهاند. به تازگی نیز در جریان این قرار گرفتهام که موسسههای خیریه نیز با موضوع کودکان کمتوان فعالیتهایی را آغاز کردهاند.»
این نویسنده و روزنامهنگار در ادامهی سخنانش درباره کمرنگ بودن آثار برای کودکان کمتوان سخن گفت. کاشفیخوانساری با اشاره به نیازهای کودکان کمتوان، خلق آثار ادبی در این زمینه را آغازگر شکلگیری قصهگویی برای این گروه از مخاطبان دانست.
وی ادامه داد: «مسئلهای که در قصهگویی اغلب به آن توجه نمیشود، نیازهای کودکان کمتوان است. قصههایی با این موضوع کماند یا قصهگویان هم به این موضوع توجه نمیکنند. باید در نظر داشته باشیم که این رویکرد یک رویکرد نو در ادبیات و مسایل اجتماعی و برخواسته از تفکر فلسفی پست مدرن و فلسفه است. میدانیم که در دوران مدرنیسم اولویت بر اساس دیدگاههای دموکراتیک بود و همیشه به اکثریت توجه میشد، اما در دهههای اخیر با مورد تردید قرار دادن اصول و مبانی لیبرال دموکرات بحث حقوق اقلیتها مطرح شد که افراد کمتوان نیز بخشی از این گروهاند.»
کاشفیخوانساری توجه مقطعی به این نیاز را یک آسیب دانست و خلق پیشینه برای هر حرکتی را ضروری خواندو گفت: «این بچهها به طور قطع نیازمند بهرهمندی از امکانات برابرند. اما ما پیشینه طولانیای در این مورد نداریم. اگر بخواهیم به قصهگویی بپردازیم. ابتدا باید داستانها و ادبیاتی در این حوزه خلق شوند. و بعد منتظر نمود و ظهور آن در عرصهی قصهگویی باشیم.»
سردبیر فصلنامه نقد کتاب کودک و نوجوان ادامه داد: «در سالهای اخیر آثار ترجمه فراوانی با موضوع کودکان کمتوان از سوی ناشران مختلف منتشر شده و البته آثار تالیفی در این زمینه هم شکل گرفته است. در این میان چند سالی است که در شورای کتاب کودک گروه بررسی ویژهای با این موضوع تشکیل شده و آثار این حوزه رصد میشوند. این توجه به موضوع و افزایش آثار دو کاربرد دارد. نخست اینکه مخاطبان بیشتری با موضوع کودکان کمتوان آشنا میشوند. و هم اینکه کودکان کمتوان میآموزند که تنها نیستند و ضمن آَشنایی با افراد موفق، راه جدیدی را در زندگی انتخاب میکنند.»
وی به نقش قصهگویان نیز اشاره داشت: «فراموش نکنیم قصهگوی حرفهای توان تغییر و تخیل دارد. او میتواند داستانها را به نفع کودکان کمتوان تغییر بدهد. یک قصهگو میتواند شخصیتی را در اثری جایگزین کند یا صفتی را به شخصیتی اضافه کند و کارکردهای قصه را تغییر بدهد. اینگونه است که او «قصهگو» خطاب میشود.»
کاشفیخوانساری در پاسخ به این سوال که آثار قصهگویان چهقدر نیازمند فاصله از تمرکز بر موضوع اخلاقی، آموزشی و نزدیک شدن به دیدگاههای مهارتی است، عنوان کرد: «امروز در همهی هنرها میدانیم که محتوا و قالب از هم قابل تفکیک نیستند و نمیتوانیم بگوییم یک اثر با محتوا را میتوان بدون فرم و قوانین هنری خلق کرد. در قصهگویی نیز یکی از سه رکن اصلی مخاطب است که طبیعی است شرط اول و بدیهی برای موفقیت اثر جذب اوست. پیامهای صریح و مستقیم در جذب مخاطب تاثیر منفی دارند. بنابراین قصهگو نباید به دنبال انتقال پیام سفارشی، مستقیم و شعاری و فرمایشی باشد. اما از آن سو هم میدانیم که هنر بدون معنا مصداق ندارد فقط یک تصور انتزاعی و بدون مصداق بیرونی است. پس قصهگویی هم شبیه به سایر فعالیتها دربردارندهی ایده و اندیشهای است که در خدمت منافع نیازها و ویژگیهای مخاطبان کودک و نوجوان است.»
ارسال دیدگاه