کودکان کار یا سرگردان (۲)
کرمان(پانا)- همه ی ما هر روز در معابر و خیابانها شاهد حضور کودکانی هستیم که با ظاهری ژولیده و غبار آلود به دستفروشی ،تکدی گری و... مشغولند.سماجت آنها در تحریک احساسات ما آنقدر آزار دهنده است که مظلومیتشان را تحت الشعاع قرار می دهد.
این عارضه شوم منحصر به کشور ما نیست از کوچه های غبار آلود افغانستان تا خیابانهای پر زرق و برق نیویورک این پدیده شوم در سراسر پهنه ی گیتی به نام کودک خیابانی شناخته شده است و معمولترین آسیب اجتماعی است که تقریبا نتایج یکسان و دقیقا مشابهی دارد.
فقر والدین،طلاق ، مرگ و اعتیادشان بستر آشکار ساز این آسیب است و خیابانها برای این سرما یه های ملی به مانند دانشگاهی است که آزمون ورودی آن دله دزدی، وقاهت و سماجت است و دوران تخصصی آن در مراکز کانون اصلاح و تربیت و نهایتا زندانهاست.
از جمله مشکلاتی که کودکان با آنها روبرو می شوند عبارتند از :
انجام کارهای سخت و زیان آور یا دوری از خانواده و محروم بودن از مهر و محبت خانواده ، باز ماندن از تحصیل، بیماری های جسمی و مشکلات بیشمار دیگری که در برخی موارد با افتادن در دام گروههای سازمان یافته تبهکاری، به مراتب تبعات بد تر و بیشتری گریبان گیر آنها می شود .
در مورد کودکان کار تعاریف مختلفی شده است :
کودک: بر اساس ماده ۱ پیمان نامه حقوق کودک و سازمان یونیسف به افرادی اطلاق می شود که کمتر از ۱۸ سال سن دارند
کودک خیابانی: به کودکانی اطلاق می شود که در شهرهای بزرگ برای ادامه بقاء خود مجبور به زندگی در خیابانها هستند ، این کودکان وقت زیادی را در خیابان زندگی یا سیر می کنند و خیابان منبع معاش این کودکان است.
از این کودکان به طور شایسته و مطلوب توسط بزرگترها نگهداری نمی شود به طور کلی کودکان کار به دو دسته اصلی کودکان بی سرپرست و بد سرپرست تقسیم می شوند و کودکان بزهکار کودکان کار - اتباع بیگانه- کودکان مبتلا به بیماریهای صعب العلاج یا روانی و معلول و کودکانی که با غیر از پدر یا مادر زندگی می کنند از جمله زیر مجموعه های این دو دسته اند...
ادامه دارد.
مهدی حسینی
ارسال دیدگاه