سیزدهم شهریور،روز بزرگداشت ابوریحان بیرونی
اسلامشهر (پانا) - ابوریحان بیرونی را بزرگترین دانشمند مسلمان وایرانی در همه اعصار میدانندو او را پدر علم انسانشناسی و هندشناسی نیز نامیدند.
ابوریحان محمد بن احمد بیرونی درحوالی خوارزم متولد شد وسالهای اول زندگی را درخوارزم به تحصیل علوم گذرانید ومدتی در خدمت مامونیان خوارزم بود تا آن که به مسافرت پرداخت ودر ابتدای سفر چند سالی را در جرجان در خدمت شمس المعالی قابوس وشمگیر سپری کرد و کتاب آثار الباقیه را در آنجا به نام قابوس به سال ۳۹۰ هجری تالیف کرد.
ابوریحان بیرونی پس از ده سال دوباره به خوارزم بازگشت و در دربار ابوالعباس مامون ابن مامون خوارزمشاه که مردی دانشمند بود وارد شدو ابوالعباس داماد سلطان محمود غزنوی به خوارزم لشگر کشید و پس از فتح آن شهر ابوریحان بیرونی را نیز با خود به غزنین برد ابوریحان از آن پس همراه لشکر کشی های سلطان محمود به هندوستان راه یافت و با بسیاری از دانشمندان و حکیمان هند آشنا شد و زبان سانسکریت را آموخت ،حاصل این سفر کتاب تحقیق ماللهند و ترجمه چند کتاب از زبان سانسکریت به زبان عربی است.
آنچه از کتابها و نوشته های ابوریحان بیرونی و نقل تاریخ نویسان برمی آید، گویای این است که او ازسرآمدهای روزگار خود و از شخصیتهای چند بُعدی در علم بوده و این موضوع را از تعداد زیاد کتابها و عمق نوشته هایش میتوان فهمید.
برخی از آثار ابوریحان بیرونی عبارتند از :
تحقیق ماللهند ، موضوع این کتاب مذهب و عادات و رسوم هندوان و نیز گزارشی از سفر به هند است.
قانون مسعودی، کتابی در زمینه نجوم اسلامی شامل یازده بخش و در این کتاب بخشهایی مربوط به مثلثات کروی و نیز زمین و ابعاد آن و خورشید و ماه و سیارات موجود است.
الجماهر فی معرفه الجواهر، ابوریحان بیرونی این کتاب را به نام ابوالفتح مودود بن مسعود تالیف کرد و موضوع کتاب معرفی مواد معدنی و مخصوصا جواهرات مختلف است ودر این کتاب فلزات را بررسی کرده و نظریات و گفته های دانشمندانی مانند ارسطو اسحاق الکندی را درباره حدود سیصد نوع ماده معدنی ذکر کرده است.
آثار الباقیه عن القرون الخالیه ، ابوریحان در این کتاب مبدا تاریخ ها و گاه شماری اقوام مختلف را مورد بحث و بررسی قرار داده و از جمله این اقوام، ایرانیها ، یونانیها ، یهودیها ، مسیحیت وعربهای زمان جاهلیت و عربهای مسلمان بوده است.
ابوریحان بیرونی، پس از سالها تلاش و کوشش در راه علم و فضیلت، در سال ۴۲۷ شمسی بدرود حیات گفت و گفته میشود او در اواخر عمر، هم نابینا و هم ناشنوا شده بود.
/خبرنگار :ریحانه فتحی/
ارسال دیدگاه