محمد کیانوش راد*
تفکیک میان حوزه رسمی و غیررسمی قدرت در نظام سیاسی
برخی تریبونهای رسمی تبدیل به تریبون اعلام مواضع برخی افراد و شخصیتهایی شده است که مردم به آنها اعتماد دارند و به سخنان آنها نیز اعتماد میکنند. این تریبونها چه مثبت و چه منفی در اعتماد مردم به حاکمیت و دولت تاثیرگذارند. هر ساختار و نظام سیاسی میبایست از نوعی هماهنگی درونی برخوردار باشد تا به کارکرد اصلی خود که پاسخگویی به مطالبات مردم و ممانعت از تهدیدات خارج از سیستم سیاسی است، پاسخگو باشد.
هنگامی که اجزای درونی یک سیستم سیاسی به جای همافزایی به سوی واگرایی نسبت به یکدیگر پیش میروند، به معیوب شدن چرخه کارکردی سیستم تبدیل میشوند. به همین دلیل در همه نظامهای سیاسی میبایست میان عرصه رسمی قدرت و حوزه غیررسمی آن تفکیک قائل شد. در حوزه رسمی قدرت و نظام سیاسی به ویژه موضوعات کلیدی و حساس باید مبتنی بر منافع ملی و مصلحت مردم به ایراد موضع پرداخت. طبیعی است هماهنگی در عرصه سیاست خارجی و افزایش توان ملی با وحدت و انسجام مردم از اصلیترین اقداماتی است که همه دولتها در پی تعمیق آن هستند. به عنوان مثال در عرصه خارجی دستگاه دیپلماسی دولت یعنی وزارت خارجه نمیتواند اقداماتی را انجام دهد و در کنار و به موازات آن بعضا برخی از شخصیتها به اتخاذ مواضعی بپردازند که این مواضع در جهت کاهش اقتدار دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ارزیابی شود و یا در داخل از تریبونهای رسمی سخنانی به زبان آورده شود که به وحدت ملی و انسجام داخلی آسیب برساند، اما در عرصه غیررسمی یعنی رسانهها، شخصیتها و احزاب که نهادهای غیردولتی به فعالیت میپردازند.
وجود اختلافنظر و یا صدای متفاوت داشتن با صدایی که از نهادهای رسمی شنیده میشود نه تنها بدون اشکال است بلکه گاه اثرات کارکردی مثبتی را نیز میتواند در عرصه خارجی و داخلی به دنبال داشته باشد. به عنوان مثال در عرصه روابط بینالملل ممکن است افرادی مواضع تند و یا مواضع محافظهکارانه داشته باشند و به ارائه دیدگاههای خود برخلاف نظریات دولت مبادرت کنند، اما هنگامی که روزنامهای که عنوان رسمی نظام تلقی میشود و یا به عنوان شأنی از شئون حکومتی مورد تاکید قرار گرفته است، سخنان تند و برهم زننده مواضع جمهوری اسلامی را بیان میکند، بدون تردید اشکال اساسی در پیکره سیستم سیاسی به وجود آمده است و بخشهایی به تضعیف بخشهای دیگر این نظام مبادرت میکنند. البته باید توجه داشت که اختلاف نظر در درون نظام سیاسی همیشه و همواره وجود دارد، اما در یک نظام مبتنی بر عقلانیت، اختلافات درون سیستمی در درون سیستم وضع و فسخ میشود. به عنوان مثال روسای قوا به جای اعلام مواضع مخالف در تریبونهای عمومی میتوانند در جلسات هماهنگی خود و در درون نظام سیاسی به رفع اختلافات و تصمیمگیریهای خود مبادرت کنند.
منبع: آرمان
* فعال سیاسی اصلاحطلب
ارسال دیدگاه