گفتوگوی پانا در آستانه روز محیطبان
وطن نوروزی: هرگز از محیطبان بودنم پشیمان نیستم
زندگیام را مدیون مردم هستم
تهران (پانا) - محیطبان وطن نوروزی میگوید هرگز از اینکه محیطبان شده پیشمان نیست، هیچ وقت محیطزیست را ترک نمیکند و هر چند به دلیل این شغل مشقتهای زیادی کشیده است، این کار را با جان و دل دوست دارد.
وطن نوروزی یکی از محیطبانان شهرستان قیر و کارزین استان فارس است که در مرداد ماه سال ٩٣ او و محیطبانان همراهش متوجه حضور شکارچیان در منطقه شدند و در این ماجرا یک شکارچی، ناخواسته کشته میشود. او که اکنون ۵۳ سال سن دارد و به گفته خودش با یک دنیا علاقه به محیط زیست و حیات وحش، وارد عرصه محیطبانی شد و هیچ وقت فکر نمیکرد روزی برسد که چهارسال از زندگیاش را به دلیل حفاظت از محیطزیست در زندان و به جرم قتل سپری کند. او که از مردادماه سال ۹۳ وارد زندان شده بود با مشارکت خیران و فعالان محیطزیست و حمایت سازمان حفاظت محیطزیست در ۱۲ تیرماه سال جاری آزاد شد. در آستانه روز ملی محیطبان که همزمان با سالروز ولادت امام رضا(ع) به این روز نامگذاری شده است با وطن نوروزی گفتوگو کردهایم که در ادامه میخوانید.
آقای نوروزی، چند سال است که محیطبان هستید و چطور شد که این شغل را انتخاب کردید؟
از سال ۸۰ وارد حرفه محیطبانی شدم و الان حدود ۱۷ سال است که محیطبان هستم. من به محیطبانی بسیار علاقه داشتم و اگر به خاطر علاقهام نبود، نمیتوانستم دوام بیاورم. قبل از اینکه محیطبان شوم، در نهضت سوادآموزی مشغول به فعالیت بودم و چندسالی هم به عنوان حقالتدریس در مقطع ابتدایی تدریس میکردم. پس از اینکه سوادآموزی را رها کردم به پیشنهاد یکی از بستگانم وارد محیط زیست شدم و از اول آبانماه سال ۸۰ محیطبان شدم. خانواده راضی بودند و همسرم هم با شغل محیطبانی مشکلی نداشت و مخالفتی نکرد. در مجموع یازده سال در پارک ملی بمو در استان فارس مشغول به فعالیت بودم و از سال ۹۱ هم به شهرستان قیر و کارزین که محل سکونتم است، منتقل شدم. در واقع ما محیطبانان برای گشتزنی یا سرشماری حیات وحش، حفاظت از محیط زیست و برخورد با شکارچیان غیرمجاز یا افرادی که قصد آسیب وارد کردن به محیط زیست را دارند، فعالیت میکنند. دائما با شکارچیان و متخلفان درگیر هستند و وضع خیلی سخت است اما هر وقت که از محیط زیست و حیات وحش حفاظت میکنند و جلوی متخلفی را میگیرند راضی هستند چون برای محیط زیست کشور اثرات مثبتی دارد.
در طول روز چند ساعت کار میکنید؟
در مجموع در پُست محیطبانی منطقه ما، ۱۰ شبانهروز مشغول هستیم و پنج شبانهروز استراحت میکنیم.
اصلیترین مشکل شغل محیطبانی چیست؟
محیطبانان مشکلات زیادی دارند که باید به آن توجه شود اما یکی از مشکلاتی که محیطبانان دارند حقوق پایین آنهاست بهطوری که سه برابر بقیه نیروها در سایر سازمانها کار میکنند اما حقوقشان پایین است. من بعد از ۱۷ سال کار و ۲۴ سال بیمه، دو میلیون و ۳۰۰ هزار تومان حقوق دریافت میکنم که با وضع اقتصادی فعلی اصلا کفاف نمیدهد.
از روزی که آن حادثه برای شما اتفاق افتاد بگویید.
از قبل با مرحوم بهزادی آشنا بودم و رفت و آمد خانوادگی داشتیم. مرحوم بهزادی از دانشآموزان من بود. این حادثه که روز ۲۰ مردادماه سال ۹۳ اتفاق افتاد ناخواسته بود و من در حین انجام مأموریت بودم. در تعقیب و گریزی که به منظور حفظ حیات وحش بود، آن حادثه رخ داد و من در رودخانه تعادلم را از دست دادم و چون اسلحه دستم بود، ناخواسته تیری شلیک شد و این اتفاق افتاد.
امید به آزادی هم داشتید؟
با توجه به اینکه با خانواده مرحوم بهزادی آشنا بودیم و از ابتدا گفته بودند که قصد قصاص ندارند به آزادی، امید داشتم اما به هر حال وضع سخت بود و حضور در زندان حتی برای یک ساعت هم زیاد است. وقتی این اتفاق افتاد، دختر و پسرم دانشجو بودند و اکنون فارغالتحصیل شدهاند.
شما تنها محیطبانی نبودید که زندان را تجربه کردید، فکر میکردید که روزی این اتفاق هم برای شما بیفتد؟
بارها این اتفاق برای همکاران بنده رخ داده است. قبل از اینکه من به زندان بروم یکی از همکارانم که دو سال در زندان بود، آزاد شد. هر لحظه احتمال دارد حادثهای رخ دهد. البته تمام تلاش ما این است که حادثهای پیش نیاید ولی ناخواسته اتفاقی افتاد که چهار سال از عمرم را در زندان گذراندم و از زندگی عقب افتادم.
همانطور که میدانید بخش اعظمی از هزینه آزادی شما از سوی مردم و خیران تأمین شد، چه حسی داشتید؟
وجهی که برای گذشتن از قصاص تعیین شده بود مبلغ ۷۵۰ میلیون تومان بود که از این مقدار، ۲۱۰ میلیون تومان از طریق سازمان حفاظت محیط زیست تأمین شد و ۵۴۰ میلیون تومان را نیز خیران تأمین کردند. زندگیام را مدیون مردم هستم. اگر حمایت مردم، بستگان و فعالان محیط زیست نبود چه بسا که اعدام هم میشدم. از مردم تشکر میکنم. از آقای بهمن ایزدی مدیر انجمن گنجه پشتیبان زیستبوم هم تشکر میکنم. هر چند این زحمات قابل جبران نیست اما من فقط میتوانم از طریق رسانهها از مردم تشکر کنم.
دوست دارید که باز هم محیطبان باشید؟
بله، اتفاقا روز گذشته رفتم به اداره محیط زیست و پست سازمانیام را تحویل گرفتم. به شهرستان لامرد منتقل شدم و از فردا کارم را مجددا آغاز میکنم.
پشیمان نیستید؟
نه هرگز. من علاقه خاصی به محیط زیست دارم و با طبیعت عجین شدهام و کل زندگیام با طبیعت عجین شده است و هیچ وقت محیط زیست را ترک نخواهم کرد.
اگر نکتهای برای حمایت از محیطبانان دارید، بگویید.
مسأله ما آگاهی نداشتن محیطبانان نیست. موضوع این نیست که آیا محیطبان قانون سلاح را میداند یا نه؛ موضوع این است که وقتی به محیطبان و شغلش تعرض میشود، باید حق استفاده از سلاح را هم داشته باشد یا قانون از او حمایت کند. اما وقتی حمایتی صورت نگیرد، دلسرد میشود. همه محیطبانان دلسرد میشوند. متأسفانه هیچگونه حمایتی از محیطبانان نمیشود. محیطبان نه امنیت شغلی دارد نه امنیت جانی. اسلحهای در اختیار محیطبان قرار میدهند اما باید قانونی هم برای استفاده و حمایت از آن وجود داشته باشد تا اگر در مأموریت خود با شکارچی روبهرو شد، بیتفاوت از کنارش نگذرد. چهار سال حبس کشیدم و درست است که همکارانم و مردم دغدغه آزادیام را داشتند و از من حمایت کردند اما چون از لحاظ قانونی خلأهایی وجود دارد، هیچ بند قانونی شامل حال حمایت از محیطبانان نمیشود. قانون باید از محیطبانان حمایت کند. اگر حمایتی وجود نداشته باشد، نسل حیات وحش نابود میشود و محیط زیست از بین میرود. قانونی وجود ندارد که سرسختانه از محیط زیست حمایت کند و در این صورت مسلم است که هیچ امیدی به بقای محیط زیست نیست. امیدواریم لایحه حمایت از حقوق محیطبانان به قانون تبدیل شود تا زمینه حمایت از محیطبانان فراهم شود.
ارسال دیدگاه