حرف دل زیارت اولی‌ها با امام مهربانی‌ها

مشهد(پانا)- سیزدهمین دوره اردوی دانش‌آموزان زیارت اولی در حال برگزاری است و شوق حضور در محضر امام هشتم(ع) در دل و جان دانش‌آموزان حاضر در اردو موج می‌زند.

کد مطلب: ۸۳۹۶۸۵
لینک کوتاه کپی شد
حرف دل زیارت اولی‌ها با  امام مهربانی‌ها

خبرنگار پانا پای حرف دل چند نفر از این دانش‌آموزان زیارت اولی نشسته‌ است که در ادامه می‌خوانید

محدثه عبادی از استان البرز:

سلام آقا جان، سلام

اومدم پابوست، برای اینکه بوسه‌هامو بعد از ۱۷ سال مهمون ضریحت کنم، برای اینکه باهات درد و دل کنم و سفره حرفامو برات باز کنم. اومدم برای اولین بار به گنبد طلاییت نگاه کنم دعا کنم برای تمام مریض‌ها، برای تمام بی‌گناهایی که به خاطر جرائم غیرعمد سال‌هاست از خانواده‌هاشون دورن، برای تمام عاشقا و رسیدنشون بهم، برای تمام کسایی که مشکل دارن امیدوارم که مشکلشون حل بشه و بتونن شب ها رو با آرامش بخوابن ..... وقتی میرن مسافرت با آرامش برن نه اینکه غم‌هاشونم تو کوله‌هاشون باشن دلم می‌خواد اونام بتونن از ته دل لبخند بزنن .ما دعا میکنیم ان‌شاالله اگه قابل باشیم مستجاب میشه، پس آقا جانم می‌خوام برای همه ازت آرامش بخوام ، آرامش که باشه همه چیز هست و برعکس .

راستی آقا جونم قراره تو امسال اولین نفر تولدمو تبریک بگی خیلی خوشحالم که امسال تو این روز قشنگ کنارتوتم بهترین تولدم میشه امسال .

معصومه ننقی پوریان از استان زنجان :

سلام آقای خوبان، سلام ای آقای غریب چند سال پیش آرزوی دیدنت رو داشتم؛ چندسال پبش میخواستم با مادربزرگ نابینام به محضر تو بیام تا شفای چشمانش رو از تو بخوام اما نشد یعنی مادربزرگم فوت کرد .

از اون موقع باتو قهر کرده بودم دیگه نمیخواستم بیام پیشت، اما وقتی چند روز پیش از مدرسه زنگ زدن و گفتن اسمت برای اردوی مشهد دراومده اولش نمیخواستم بیام ولی بعدش دلم هواتو کرد ، دلم هوای ضریح و گنبد طلایی و کبوتراتو کرد ؛ دیگه قهرم رو کنار گذاشتم و اومدم ، اومدم تا این بنده آلود هرو پاک کنی.

آقای خوبان اومدم شفای مادر مریضم رو ازت بگیرم مادر من ۳۸ ساله و پدرم ۴۸ ساله است اما هیچ کدومشون هنوز مشهد نیومدن ما ۴ تا خواهریم موقعی که میخواستم بیام بغغض کرده بودم چرا که خانوادم هم هوای حرمت رو داشتتن.

اومدم تا ازت بخوام سند اومدن اون هارو هم به مشهد با دستای خودت براشون امضاکنی و خودم را همچون که معنای اسمم پاک و پاکیزه است پاک و پاکیزه کنی . ای ضامن آهو ترو به حق جوادت ضامن من و اعضای خانوادمم باش .

شیرین کردلو از استان همدان :

اینجا یه حال و هوای خاصی داره آرامشی اینجا دارم که هیچ جا قابل لمس نیست . اصلا کلا این احساس خاص مخصوص آقاست

من اومدم که از آقا ظهور امام زمان رو بخوام. خیلی دوست دارم من هم حتما از یاران ایشون باشم ، بعد از اونم خیلی دوست دارم دستمو بگیرن تا من و همه هم سن و سالام تو کنکور قبول شیم .

من خیلی خوشحالم خیلی چون روز قبل از اینکه بهم زنگ بزنن داشتم کتابامو مرتب میکردم که یهو چشمم افتاد به عکس حرم اون لحظه دست خودم نبود فوری زدم زیر گریه تا صبح گریه میکردم تا اینکه صب از اداره آموزش و پرورش با من تماس گرفتن و گفتن اسمت برای اردوی مشهد دراومده .

زهرا ملاآقا بابایی از استان قم :

حس عجیبی دارم حسی که کلمات دربرابر این حس به زانو درمیان حسی که اصلا نمیشه توصیفش کرد؛ اصلا وقتی ضریح رو میبینی دیگه نمیتونی دل بکنی و جدابشی . مخصوصا اگر زیارت اولی باشی خیلی دل کندن برات سخت تر میشه چون نمیدونی آیا بازم میتونی بیای حرم یا نه ؟

وقتی واسه اولین بار نگاهت به ضریح میوفته زبونت قفل میشه و نمیتونی هیچ دعایی کنی فقط اسمش و با صدای بلند صدا میزنی و گریه می کنی. امیدوارم همه بتونن حداقل یکبار این حس خاص و دلنواز رو تجربه کنن .

فائزه فلامی از شهرستان های استان تهران :

احساس من مثل حس کسیه که سال هاست زندانیه ، مثل اسیری که بعد سال ها آزاد شده ، مثل کسیه که هیچوقت هیچکس رو ندیده و احساس میکنم آقام اولین کسی هست که اومده ملاقاتم .

راضیه احمدی از شهرستان های استان تهران :

چهارسال پیش دهه کرامت توی کما بودم شفامم از امام رضا گرفتم وقتی که همه دکترا قطع امید کرده بودن دکتر اصلی من رو به خانوادم برگردوند.

امسال هم همون موقع ها بود که به مامانم گفتم خیلی دلم هوای حرمو کرده که فرداش بهم زنگ زدن گفتن اسمت دراومده بری مشهد ، اولش که اصلا باورم نمیشد فکر میکردم مامانم داره سر به سرم میزاره تا زمانی که با پدرم برای رضایت نامه رفتیم اداره آموزش و پرورش و اون موقع دیگه فهمیدم واقعا طلبیدتم .

فاطمه عابدی از استان خراسان شمالی :

خیلی حس خوبیه، حسیه که اصلا نمیشه توصیفش کرد و به زبون آوردش چون امام رضاست و یک دنیا ، مردم از سرتاسر دنیا میان حرمش چون مطمئن هستن که هرچیزی رو که ازش بخوان اگه به صلاحشون باشه بهشون میده؛ بلاخره هرکس یک مشکلی داره، یک آرزویی داره به ماهم گفتن هرمشکلی داره راه حلش و از امام رضا بخواد ماهم به هرحال مشکلات شخصیه زندگی خودمون رو داریم زندگی هیچکس بی مشکل نیست ، از امام رضا میخوام سلامتی مادرم رو بهش برگردونه مادری که برام هم پدر بوده و هم مادر و اینکه خیلی دوست دارم بتونم یک دانشگاه خوب قبول شم که هم مادرم رو خوشحال کنم و هم بتونم زحماتشو جبران کنم .

فاطمه جوادی از استان تهران :

احساسم و نمیتونم به زبون بیارم نمیدونم باید چی بگم خیلی خوشحالم که اینجام از موقعی که چشمم به گنبدش خورده وسر سفرش نشستم باورم شده که واقعا دعوت شده خود آقا بودم چون دیگه خیلی داشتم ازش دور می شدم؛ الانم فقط و فقط ازش میخوام کاری کنه که من دیگه باهاش قهر نکنم و تا این حد ازش فاصله نگیرم .

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار