زهرا نجفی
بازار ارز یک گام عقبتر از «حراج تهران»
تهران (پانا)- «حراج تهران» فروش ۳۱ میلیارد و ۳۷۸ میلیون تومانی را در حالی به نام خود ثبت کرد که برخی پیشبینی میکردند نهمین «حراج تهران» تحت تاثیر وضعیت آشفته بازار ارز و بیثباتیهای آن قرار میگیرد. البته برخی هم میخواستند که این حراج تحتتاثیر شرایط اقتصادی و سیاسی کشور قرار بگیرد. حتی منتقدان سینه ستبر کردهای هم بودند که میخواستند «حراج تهران» برگزار نشود.
اما نمیدانستند که برگزارکنندگان و شرکتکنندگان این حراج عزمشان را جزم کردهاند تا رکورد دیگری به ثبت رسانند. تا بازهم هنر ایران، آنهم از نوع هنرهای تجسمی که همیشه به گوشهای رانده شده و در سکوت راهش را ادامه داده، امروز در حراجی که تنها ۹ دوره از عمرش میگذرد و برای اولینبار در پایتخت فرصت حضور و ظهور یافته، کمی سر و صدا به پا کند. هر چند که بعضی تاب و تحمل همین سر و صدای چند روزه را هم نداشتند و عرصه را بر هنرهای تجسمی، هنرمندان و علاقهمندانش تنگ میکنند.
برگزارکنندگان «حراج تهران» تمام تلاششان را کردند تا تحت تاثیر وضعیت بازار ارز قرار نگیرند. برای همین بود که از ۸۰ اثر حاضر در این حراج، رضایت به خارج شدن دو اثر دادند. آثاری که صاحبانشان در آخرین روزهای باقیمانده به برگزاری حراج، خواستار تغییر قیمت آنها براساس وضعیت جدید بازار ارز بودند. آنهم در شرایطی که لیست آثار و قیمتهای پیشنهادی آنها از ۶ ماه قبل در اختیار خریداران قرار گرفته بود. بنابراین آنها دو اثر از علیاکبر صادقی و بهجت صدر را از نهمین دوره حراج خارج کردند تا به تعهداتشان پایبند بمانند.
از طرف دیگر، فروش این دوره که با عنوان «حراج هنر کلاسیک و مدرن ایران» برگزار شد در مقایسه با دوره هشتم رکورد دیگری را به ثبت رسانید. فروش کل دوره هشتم «حراج تهران» که با عنوان متفاوتی یعنی «هنر معاصر ایران» در دی ماه سال گذشته برگزار شده بود، ۱۴ میلیارد و ۹۵۲ میلیون تومان بود. آنهم زمانی که دلار به قیمت سه هزار و هشتصد تومان به فروش میرسید. و حتی در دوره هفتم که بازهم با حراج آثار کلاسیک و مدرن ایرانی در تیر ماه سال گذشته برگزار شد، فروش ۲۶ میلیارد و ۱۱۳ میلیون تومانی به ثبت رسیده بود.
البته دورهی نهم، تفاوتهای دیگری هم داشت. دو اثر در این دوره به فروش نرسیدند؛ آثاری از حسین زندهرودی و کوروش شیشهگران. هر دوی آنها آثار دیگری هم در نهمین «حراج تهران» داشتند که با قیمتهای خوبی به فروش رسیدند. در واقع، اولین فروش میلیاردی «حراج تهران» را اثر زندهرودی با قیمت دو میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان ثبت کرد و اثر دیگری از او، ۳۰۰ میلیون تومان به فروش رفت. اولین اثر از شیشهگران هم ۵۵۰ میلیون تومان چکش خورد. بنابراین این دوره از حراج بیشتر از آنکه تحتتاثیر جریان یا وضعیتی خاص قرار بگیرد، تحتتاثیر نگاه و سلیقه خریداران بود.
اما بازهم عدهای تاب و تحمل سر و صدای چند روزه «حراج تهران» را نداشتند و میخواستند یقهی خریداران را برای خریدهای چند میلیونیشان بدرند. با این استدلال که در دورهی رکورد اقتصادی و نگرانی افکار عمومی برای وضعیت ارز، برگزاری چنین رویدادی صحیح نیست. به نظر میرسد آنها بیشتر از آنکه انتظار داشته باشند سرمایهداران روی آثار تجسمی هنرمندان ایرانی سرمایهگذاری کنند، خواستار این هستند که آنها پولهایشان را تبدیل به ارز کرده و از کشور خارج کنند. اتفاقی که به نفع هیچکس نیست. البته این منتقدان احتمالاً به زودی تماشای فیلم در سینما را هم به خاطر وضعیت موجود ارز ممنوع میکنند، چون فروش فیلمهای اکران شده از ابتدای سال ۹۷ تاکنون به بیش از ۹۴ میلیارد تومان رسیده است. یعنی سه برابر فروش «حراج تهران». اما هنر سینما گردن کلفتتر از آن است که کسی بتواند به حامیانش انتقادی کند یا به راحتی حکم توقف جریان آن را صادر کند. بنابراین بهترین عرصه برای تاختن و متوقف کردن، هنرهای تجسمی است که تنها در این ۹ دوره از «حراج تهران» فرصت پیدا کرده تا کمی جلب توجه کند و تیترهای داغ محافل خبری رسمی و غیررسمی را به خودش اختصاص دهد. فرصتی
برای معرفی آثار هنرمندان جوانتر هنرهای تجسمی و ثبت دوبارهی هنر دوستی ایرانیان. و حتی رقابت با حراجهای برتر جهان که پیش از «حراج تهران» آثار هنرمندان ایرانی را به فروش میرساندند.
و البته که نهمین دوره «حراج تهران» با اقدام متفاوت منیر فرمانفرمائیان، هنرمندی که رکوردار دوره قبلی حراج بود، جریان متفاوتی پیدا کرد. این هنرمند اثری بدون عنوان را با قیمت پایه ۴۰۰ میلیون تومانی شخصاً در اختیار حراج گذاشت تا تمام فروش این اثر به انجمن حمایت از بیماران هموفیلی اهدا شود. و این اثر به قیمت ۷۵۰ میلیون تومان در «حراج تهران» چکش خورد.
نویسنده: زهرا نجفی
ارسال دیدگاه