طیبه سیاوشی شاه‌عنایتی*

نبود مدیریت بر میراث فرهنگی کشور

ایران، کشوری غنی از نظر تاریخی است و همواره قبل و بعد از انقلاب بحث مهم در ایران و در حیطه گردشگری فرهنگی – تاریخی نوع گردشگری بوده که اخیرا گردشگری سلامت نیز به آن اضافه شده است. در سیستم آموزش و پرورش، بحث حفظ میراث فرهنگی و گردشگری در کتاب های درسی باید به‌نوعی تدوین شود که هر سال و با یک معلم تغییر نکند و فاصله‌ای در ارتباط با این موضوع رخ ندهد.

کد مطلب: ۸۳۲۶۳۴
لینک کوتاه کپی شد

بنابراین نهادهای مدنی و سازمان‌های مردم‌نهاد در جامعه و تمام نهادهای فرهنگی در کشور باید در راستای حفظ میراث فرهنگی و گردشگری فعالیت کنند. به‌عنوان مثال در سیستم آموزشی باید به‌گونه‌ای تعبیه شود که دانش‌آموز از کودکی با این آثار آشنا شده و فرهنگ آموزی برای او صورت گیرد. کشورهای مشابه ایران فرهنگ غنی و میراث تاریخی دارند و از نظر گردشگر نیز درآمد عظیمی کسب می‌کنند. در این کشورها کودکان در دوران کودکی به محوطه آثار تاریخی برده می‌شوند و از آنها خواسته می‌شود آن اثر تاریخی را نقاشی کنند. علاوه براین توضیحات بسیار سطحی به این کودکان در ارتباط با آن آثار داده می‌شود. در واقع یکی از سرگرمی‌های کودکان در مهدکودک‌ها آوردن آنها به مناطق تاریخی است و آنها صرفا در مهدهای کودک محصور نیستند.

لزوم آموزش در زمان مناسب

اگر این آموزش‌ها از دوران مهدکودک به کودکان داده شود، دیگر نیازی نیست که از یک جوان در سن ۳۰ سالگی بخواهیم در هنگام بازدید از آثار باستانی یا میراث فرهنگی با آنها به درستی برخورد کند و‌درصدد تخریب آنها برنیاید. اگر فرزندان هر خانواده را به درستی با ارزش‌های میراث ‌فرهنگی و نحوه‌ حفاظت و نگهداری از آنها آشنا کنیم در نهایت می‌توانیم خانواده‌ها را نیز به‌نوعی با این آموزش‌ها درگیر کنیم. بحث آموزش و فرهنگسازی در تمام زمینه‌ها هزینه‌بر است. این آموزش‌ها سودی را در جیب دولت نمی‌کند، اما زیرساخت مهم و اساسی بوده که در هر شرایطی به آنها نیازمندیم. میراث فرهنگی صرفا آثاری برای بازدید نیستند، در واقع اهمیت آنها به‌نوعی در زندگی ما ثابت شده است. این آثار غرور و افتخارات ملی کشور هستند و در حافظه تاریخی مردم ثبت شده‌اند. در واقع به‌نوعی نیاز ضروری و حیاتی کشور محسوب می‌شوند که باید از آنها نگه‌داری کرد. بنابراین صرفا نباید به وجود این آثار در کشور افتخار کرد بلکه باید به‌گونه‌ای نگه‌داری شوند که گردشگران ‌داخلی قدرت استفاده از آنها را داشته باشند و همچنین به گردشگر‌ان خارجی نیز عرضه شوند. بنابراین امیدواریم شرایط اقتصادی به‌گونه‌ای بهبود یابد که مردم این امکانات مالی را داشته باشند تا بتوانند از سفرهای فرهنگی، گردشگری و میراث‌فرهنگی لذت ببرند و همچنین کم‌ترین آسیب به رغم نبود امکانات به این آثار وارد شود و به خوبی از آنها نگهداری کنیم. برخی از این آثار به سختی نوسازی می‌شوند و باتوجه به امکانات کنونی به سختی می‌توان از آنها نگهداری کرد.

مدیریت چرخشی در میراث فرهنگی

دستگاه متولی در این سیستم سازمان میراث فرهنگی است که متاسفانه دچار چرخش سریع مدیریتی است و سالی یک بار مدیریت آن تغییر می‌کند. سیاست‌ها در کشور قائم به سیستم نیستند و به فرد متکی هستند. بنابراین سیاست‌های میراث‌فرهنگی قائم به مدیریت درحال تغییر است. بدنه کارشناسی این سازمان به رغم نابسامانی‌های زیاد در این سیستم تلاش‌های وسیعی انجام داده‌اند تا بتوانند در حفظ آثار موفق باشند، اما چرخش‌مدیریتی بسیاری از این تلاش‌ها را بی‌‌‌نتیجه گذاشته است و شاهد وضعیت کنونی در سازمان میراث فرهنگی بوده‌ایم. در این راستا به منظور نظارت بهتر و به‌دلیل تعلق‌خاطر به میراث‌فرهنگی و وقوف به اهمیت گردشگری در مجلس تلاش‌هایی صورت گرفت تا این سازمان تبدیل به وزارتخانه شود که متاسفانه در این زمینه موفق نبوده‌ایم. در صورتی که به‌دلیل چارچوب و نظام بوروکراتیک ویژه در سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی امکان تبدیل آن به وزارتخانه وجود دارد و در این صورت می‌توان از افراد فرهنگساز و آموزش‌دهنده اصول نگهداری از میراث‌فرهنگی در این وزارتخانه استفاده کرد. در واقع صرفا اختصاص یک روز را به میراث فرهنگی، گردشگری و روز موزه برای فرهنگسازی در زمینه حفظ میراث فرهنگی و گردشگری کفایت نمی‌کند. این در حالی است که در سراسر دنیا فرهنگسازی در زمینه حفظ میراث‌فرهنگی فرهنگسازی صورت گرفته و همراه با آن یک روز خاص نیز به بحث میراث فرهنگی و گردشگری اختصاص یافته است. به‌نظر می‌رسد تلاش ها در راستای ارتقای جایگاه میراث فرهنگی انجام شده است، اما این تلاش‌ها به‌دلیل تغییرات ناگهانی و وسیع در بدنه مدیران میراث فرهنگی و گردشگری چندان موفقیت آمیز نبوده است. به این دلایل گاهی به محض مشاهده یک بنای تاریخی و عظیم در مرکز شهر دچار این پرسش می‌شویم که این بنا چرا باید به این گونه باقی مانده باشد؟! در حالی که می‌تواند با توجه به ارزش تاریخی خود از طریق سرمایه‌گذاری یا شراکت سرمایه‌گذار خارجی از آن بهره‌وری اقتصادی کرد. اگر بخشی از فضای سبز و محوطه اثر تاریخی را از منظر تجاری مورداستفاده قرار دهیم یا در راستای ترمیم آن مکان قدم برداریم بسیاری از اقدامات فرهنگی- تاریخی را می‌توان در آن مجموعه انجام داد. موانع زیادی در این راستا وجود ندارد. در جلساتی که در شش ماه گذشته با مسئولان سازمان میراث فرهنگی برگزار شده است، آنها صراحتا اعلام کردند هیچ‌گونه مانعی برای سرمایه‌گذاری خارجی وجود ندارد، اما اینگونه سرما‌یه‌گذاری‌ها در کشور رخ نداده است. بنابراین آیا می‌توان دلیل قانع‌کننده‌ای یافت که چرا در طول مدت نبود تحریم‌ها اتفاقی به منظور سرمایه‌گذاری خارجی در بخش میراث فرهنگی و گردشگری رخ نداده است؟

بحران آب و گردشگری

بحران کنونی آب مسلما بر موضوع میراث فرهنگی و گردشگری تاثیرگذار است و سبب کاهش میزان گردشگر داخلی و خارجی در کشور می‌شود و بر جاذبه گردشگری ایران تاثیرگذار است. این معضل را به‌ویژه در مناطقی از ایران که پیش از این مناطق سرسبز و پرآبی بودند، می‌توان مشاهده کرد. به‌عنوان مثال یکی از مهم‌ترین جاذبه‌های گردشگری استان اصفهان زاینده رود است، این رود صدها سال در اصفهان جاری بوده و جاذبه بزرگ برای این شهر محسوب می‌شده است. این درحالی است که امروز اصفهان از این جاذبه طبیعی محروم است. بنابراین نمی‌توان تاثیر نبود آب در گردشگری و خشکسالی را در گردشگری انکار کرد و به‌ویژه در دو سال اخیر کاملا هویدا بوده است. البته نبود یا کمبود آب را نیز می‌توان تبدیل به فرصت‌های گردشگری کرد. در مناطق بسیار خشک که امکانات آبی بسیار محدود است، در عین حال فرصت‌های دیگری مانند بیابان گردی در گردشگری وجود دارد. افراد زیادی در ایران گردشگری طبیعت را در محیط‌های طبیعی مانند بیابان دوست دارند. نبود آب بر گردشگری عامه مردم تاثیرگذار است، اما سیاسگذاران میراث فرهنگی می‌توانند میزان این تاثیرات را کاهش دهند.

منبع: آرمان

* عضو کمیسیون فرهنگی مجلس

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار