سیدعلی خرم*

شاید وقتی دیگر!

روزهای سخت و نامعلوم به‌سرعت در حال پیش آمدن هستند. دونالد ترامپ و تیم تندروی او با بیرون آمدن از برجام شرایط ناپایداری را برای ایران و جهان به‌وجود آورده‌اند. آنها تحریم‌های بیرحمانه‌ای در سر دارند تا از مردادماه جاری نتایج آن را کسب نمایند. این تحریم‌ها که به‌دلیل غیرقانونی و غیرحقوقی آنها، مورد انتقاد و حتی اعتراض جامعه جهانی قرار گرفته، با زورگویی آمریکا در حال جاری شدن می‌باشند.

کد مطلب: ۸۳۱۸۲۹
لینک کوتاه کپی شد

آمریکا طرحی سه مرحله‌ای در ذهن دارد که مرحله اول آن اعمال تحریم‌هاست و سپس محدودیت برای ایران به‌ترتیبی که شبیه پروژه نفت در برابر غذای دوران عراق، کشورمان را ضعیف‌تر و فرتوت‌‌تر سازد و مرحله سوم تسلیم و اگر نشد درگیری نظامی به‌وجود آورد. تجربه‌ای که در مورد عراق به‌کار برده شد و به اضمحلال این کشور انجامید.

در اعمال تحریم‌ها، انتظار دونالد ترامپ این است که کشورها و شرکت‌های بزرگ صنعتی اقتصادی جهان یا خودشان به آمریکا می‌پیوندند و یا تحت فشار آمریکا مجبور به پیوستن به این روند می‌شوند. در هر حال دونالد ترامپ پیش‌بینی می‌نماید ظرف یک تا دو سال اجماعی اجباری در تحریم‌ها علیه ایران به‌وجود آید.

اروپایی‌ها براساس اصول خود تا زمانی که ایران به برجام متعهد بماند از کشورمان حمایت می‌نمایند ولی توانایی‌های مالی اقتصادی آنها محدود بوده و شاید فقط به تعهدات خود در حمایت از شرکت‌های کوچک و متوسط جامه عمل بپوشانند و از اینکه سهم آمریکا را هم به‌عهده بگیرند ناتوان هستند. روسیه که نه تنها در صحنه سوریه به ایران از پشت خنجر زد بلکه داوطلبانه با عربستان برای بیرون کردن سهم ایران در صادرات نفت اوپک اعلام آمادگی نمود تا هر چه زودتر به نگاه به شرق ما پاسخی دندان‌شکن داده باشد. چین از این جهت بیشتر قابل اعتماد بوده و اگر منافع آن کشور با آمریکا درگیر شود به‌راحتی با ایران در پشت تحریم‌ها همکاری می‌نماید. تفاوت چین با روسیه این است که چین از تنوع صنعتی و قدرت اقتصادی فراوان برخوردار است و می‌تواند اگر منافعش ایجاب کند ایران را در تحریم‌ها تا حدود لازم حمایت نماید. اسرائیل و عربستان و یارانش هم مثل کفتار در انتظار تضعیف ایران بسر می‌برند تا ضربات کاری خود را وارد سازند. به طور مثال در امارات شایع است که این کشور با حضور ۵۰ هزار آمریکایی لحظه شماری می‌نماید که در فرصت مناسب نسبت به اشغال سه جزیره ایرانی اقدام نماید. هنگامی که ملاقات سران کره شمالی و آمریکا در سنگاپور صورت گرفت، کاخ سفید خیلی تبلیغ نمود که موضوع هسته‌ای و موشکی کره شمالی کاملا حل شده و جهان از این پس دیگر در آرامش بسر می‌برد.

جدای از اینکه چنین چیزی حقیقت ندارد و به دلائلی خیلی ساده، رهبر کره شمالی آرزوهای آمریکایی را با این سادگی محقق نخواهد کرد ولیکن تبلیغات آمریکایی دال بر این بود که رهبر کره شمالی تسلیم شد و حالا نوبت ایران است. این همان زاویه اشتباهی است که در نامه ۱۰۰ نفر مطرح شده زیرا عینا زاویه و خواسته آمریکایی‌ها برای سوراخ کردن برجام می‌باشد. ایران عملا مرحله توافق را پشت سرگذاشته زیرا سه سال پیش در مورد مهار فعالیت‌های صلح آمیز هسته‌ای‌اش و رفع نگرانی از جامعه جهانی با پنج عضو دائم شورای امنیت به‌علاوه آلمان و اتحادیه اروپا، توافقی بین‌المللی انجام داده که با قطعنامه شورای امنیت هم تضمین شده و هیچ عضوی جز ایران نمی‌تواند این توافق را از نظر فنی ابطال نماید. در این سه سال هم آژانس بین‌المللی انرژی اتمی با ۱۲ بار راستی‌آزمایی، تعهد ایران به توافق هسته‌ای را مکررا اعلام نموده است لذا جای بهانه و نقض عهد برای آمریکا باقی نمی‌ماند. اما کره شمالی یک کشور هسته‌ای است که از معاهده ان‌پی‌تی خارج شده و تعهدی به راستی‌آزمایی آژانس ندارد. اگر کره شمالی توافق نماید که برخی محدودیت‌ها را بپذیرد که جهان از نگرانی جنگ هسته‌ای بیرون آید، گامی مثبت محسوب می‌شود که حاصل آن یک توافق هسته‌ای نظیر برجام خواهد بود. مشاهده می‌شود وضعیت ایران و کره شمالی به این دلیل و دلائل دیگر به هیچ وجه قابل مقایسه نیست و تبلیغات آمریکایی‌ها صرفا یک فریب محسوب می‌شود زیرا ایران مذاکرات مربوط به توافق هسته‌ای را پشت سر گذاشته است. حال ملاحظه می‌شود۴۰ سال است در اثر اشغال سفارت آمریکا که دامنگیر جمهوری اسلامی شده ابتدا روابط جمهوری اسلامی با آمریکا خصمانه گردید و سپس با کل غرب و آنگاه این خصومت مورد سوءاستفاده برخی همسایگان و دول شرق قرار گرفت که بر موج روابط خصمانه ایران و آمریکا سوار شوند و تا آنجا که توانستند ایران را آزار دادند و آنجا که نتوانستند، با کارت ایران در مقابل آمریکا بازی کردند و وجه آن‌را از آمریکا ستاندند. عقل سلیم ایجاب می‌کند از یکسو به این میدان بازی سوءاستفاده کنندگان، پایان داده شود و از سوی دیگر بهانه از تندروهای آمریکایی اسرائیلی و عربی گرفته شود. دونالد ترامپ در بازی شطرنج با ایران، در حال کیش کردن ایران است، نباید به او فرصت مات کردن داد. هر نوع برنامه‌ریزی برای مقاومت در برابر تحریم‌های آمریکا می‌توانیم انجام دهیم که ضرورت دارد ولی قبل از آن اینکه خیلی دیر شود و ما در دام دونالد ترامپ گرفتار شویم، باید راه برون رفت را پیدا نمود. دونالد ترامپ درصدد است در میدان بازی برجام با ایران روبه‌رو شود تا به اهداف خود در کوبیدن اوباما و ابطال «توافق بد» نائل آید. اما ایران باید برای مهار ترامپ و حفظ برجام، در میدان بازی ماهرانه عمل کند تا هرگونه آثار مثبت آن سرریز حفظ و نگهداری برجام شود. در این ۴۰ سال چند بار و به‌ویژه در دوره دموکرات‌ها یعنی بیل کلینتون و باراک اوباما فرصتی فراهم شد که با حفظ احترام و منافع متقابل، با آمریکا درباره مطالبات و گله‌های تاریخی خود مذاکره نمائیم. خانم آلبرایت، وزیر خارجه کلینتون از واقعه کودتای ۲۸ مرداد ابراز تاسف نمود. بار دیگر، در پایان توافق هسته‌ای، همه جهان انتظار داشتند از عمیق‌تر شدن زخم کهنه در روابط جلوگیری شود ولی نشد. الان رئیس‌جمهور آمریکا خلاف تعهد رفتار کرده و تا کاخ سفید اینگونه عمل کند اعتمادی به مذاکره نمی‌توان داشت. البته اظهار امیدواری به دپیلماسی و مذاکره در دنیای امروز دور از ذهن نیست و باید منتظر ماند و گفت؛ شاید وقتی دیگر.

منبع: آرمان

* تحلیلگر سیاسی

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار