در گفتوگو با پانا
زمانی، حقوقدان: دولت برای تامین حقِ بر شادی مردم تعهد ملی و بینالمللی دارد
حق ابراز شادمانیهای جمعی طبق قواعد حقوق بشری از مصادیق آزادی بیان است
تهران (پانا) - محمدرضا زمانی درمزاری، حقوقدان، معتقد است که شادی عمومی جزئی از حقوق بشر به شمار میرود بنابراین افزون بر اینکه شناسایی و تضمین این حق در زمره وظایف دولت در سطح ملی است به لحاظ حقوق بشری جزو تعهدات بینالمللی دولتها نیز محسوب میشود.
محمدرضا زمانی درمزاری، وکیل دادگستری، درباره تامین و تضمین حقِ بر شادی مردم بر اساس تعهد ملی و بینالمللی دولت، به پانا گفت: حق شادمانی را در دستهبندی حقهای بشری، حتی اگر از حقوق نسل سوم (حقوق جمعی و گروهی) صرف نظر شود، در زمره حقوق نسل دوم یا حقوق مثبت (حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی) قلمداد کرد اما ماهیت حق شادمانی ایجاب میکند که این حق به صورت مشترک اعمال شود، نه فردی.
او با بیان اینکه شادی به عنوان یک حق بشری در اسناد بینالملل حقوق بشر شناخته شده است، تاکید کرد: برخی از حقهای بشری نسل اول و دوم را تنها میتوان به صورت جمعی اعمال کرد؛ یعنی، گرچه آنها حقوق فردی هستند، اما از نظر ماهوی و قابلیت اعمال، حقوق جمعی محسوب میشوند. شادمانی از حقهای اساسی و بشری است که غیرقابل تفویض، سلبناشدنیاست. بر اساس حقوق بینالملل، حمایت از حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در وهله نخست بر عهده دولتهاست و آنها ملزم به رعایت، حمایت و اعمال این حقوق هستند. امروزه پرداختن به حق شادمانی، با توجه به کمکاری دولتها در اجرای این حق، به موضوعی اجتنابناپذیر تبدیل شده است.
این وکیل دادگستری تاکید کرد: در ماده ۲۴ اعلامیه جهانی حقوق بشر، مصوب دهم دسامبر ۱۹۴۸ مجمع عمومی سازمان ملل متحد آمده است: «هر کس حق استراحت و فراغت و شادمانی دارد و به ویژه، به محدودیت معقول ساعات کار و مرخصیهای ادواری با دریافت حقوق ذی حق است»، عبارت «هر کس حق استراحت و فراغت و شادمانی کردن دارد...» متضمن این نکته است که حق شادمانی، علاوه بر مفهوم فردی، مفهوم جمعی نیز دارد.
این کارشناس حقوقی ادامه داد: بنابراین، ابراز شادیهای جمعی، یکی از شاخصههای برخورداری از زندگی مناسب و نشانهای از بهترین حالت سلامت جسمی و روحی افراد در فضاهای عمومی و جمعی است که در ماده ۱۲ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی به آن اشاره شده است. به طور قطع، در جامعهای که افراد نتوانند به نحو مناسبی به ابراز شادمانی جمعی بپردازند، شرایط مناسب زندگی، در آن جامعه فراهم نیست. به عبارت دیگر، دایره مصادیق زندگی در شرایط مناسب، امروزه فقط به بهرهمندی از کمترین امکانات زندگی مانند خوراک، مسکن، درمان و تحصیل رایگان خلاصه نمیشود و شادمانیهای جمعی را نیز در بر میگیرد.
زمانی درمزاری با تاکید بر اینکه حق ابراز شادمانیهای جمعی از منظر اصول و قواعد حقوق بشری، یکی از مصادیق حق برخورداری از آزادی بیان نیز به شمار میرود، گفت: ماده ۱۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر مصوب ۱۹۴۸مجمع عمومی سازمان ملل متحد در این خصوص مقرر میدارد: «هرکس آزادی عقیده و بیان دارد و حق مزبور شامل آن است که از داشتن عقاید خود بیم و اضطرابی نداشته باشد و در کسب اطلاعات و افکار و اخذ و انتشار آن به تمام وسایل ممکن و بدون ملاحظات مزری آزاد باشد». در همین باره کریستین توموشات در کتاب گزارش حقوق بشر در سال۱۹۹۸ میلادی نوشته است: «بلندای مورد نظر و آرزوی دیرینم این است که روان انسانی آنچنان در آرامش و آسایش بزید که شادی و صلح بر همه پهنه گیتی بال گسترد و خنده بر لبان آدمی جای گیرد و این تبسم جاودانه از همگان دور نشود». او آرزو دارد: «... با وجود جایگاههای گوناگون و اندیشههای دگرگون و پدران و مادران و فرزندان دور از یکدیگر، یک ویژگی در همه انسانها به چشم میخورد و آن، شادی و شاد بودن است...».
این حقوقدان ادامه داد: با توجه به الحاق دولت به میثاقین بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی و حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، کنوانسیون حقوق کودک و دیگر کنوانسیونها و اسناد بینالمللی مرتبط (اسناد معاهداتی و منشور ملل متحد) نقض حقِ بر شادی مستلزم مسئولیت بینالمللی دولت ایران است.
او تاکید کرد: با توجه به تمام این موارد، حضور خانوادهها و مردان و زنان و دختران و پسران علاقهمند به ایران و تیم ملی ایران برای مشاهده بازی تیمهای ملی در جام جهانی روسیه و ابراز شادمانی همگانی و عمومی آنها گامی است اولیه در جهت احترام دولت به حق آزادی بیان و حقِ بر شادی عمومی شهروندان؛ حقی که در سالهای اخیر بنا به دلایل نامعلومی مغفول مانده است.
ارسال دیدگاه