سیدحمایت میرزاده*
کنکور مانع اجرای سند تحول بنیادین
ای کاش کنکور بگذارد دانشآموزان و خانوادههایشان زندگی کنند. کنکور زندگی را از فرزندان ما گرفته است. میگویند زندگی بازی نیست. زندگی کودکی است، اما اگر به کودکی بگوییم، بازی نکن؛ او نمیتواند زندگی کند. اکنون شرایط بهگونهای است که والدین درمانده از همان ابتدای تحصیل به فکر کنکور فرزندان خود هستند و دائما به آنها میگویند، نقاشی نکن. ورزش نکن. هنر، ادبیات و شعر را لازم نداری، چون فقط زندگی در ریاضی و علوم خلاصه شده که به مدارس خاص و قبولی در کنکور منجر میشود.
بنابراین تا زمانی که سایه شوم کنکور برداشته نشود، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش قابل پیاده شدن نیست و دانشآموزان مهارتهای زندگی و مهارتهای مربوط به کسب و کار را یاد نخواهند گرفت. اگر معضل اشتغال و بیکاری داریم؛ یک بخش آن به سایه شوم کنکور برمیگردد که فقط مدرک تحویل جامعه میدهد.
با کنکور باید مرگ خلاقیت و کارآفرینی را اعلام کنیم. به جای اینکه فرزندان ما مهارت یاد بگیرند تا روی پای خود ایستاده و گلیمشان را از آب بیرون بکشند، فقط تولید مدرک داریم. در نتیجه وقتی از فارغالتحصیلان میپرسیم که تواناییهایتان چیست، میگویند لیسانس و فوقلیسانس داریم. معدلشان را اعلام میکنند. این در حالی است که افراد تحصیلکرده با خواندن رشتههای نزدیک به فنی و حرفهای نمیتوانند یخچال خانه خود را درست کرده و خودرو پدرشان را تعمیر کنند، حتی برای ساخت خانه خود نیز دنبال بنایی میروند که سواد خواندن و نوشتن هم ندارد. میخواهم بگویم همه این موارد ناشی از این است که ما فقط تست میزنیم. به جای اینکه یادگیری عمیق داشته باشیم و محتوا را بشناسیم. صرفا فوت و فن کنکور را به دانشآموزان یاد دادیم. تا جایی که رسانهها و صدا و سیما هم به کارشناسان کنکور خیلی راحت وقت میدهند تا رهنمود کنند فرزندان ما چگونه در کنکور قبول شوند.
کنکور و نان در روغن
مدارس وظیفه دارند خلاقیت و استعداد دانشآموزان را شناسایی کنند و تیم و گروه فعالیت دانشآموزی تشکیل دهند. باید دانشآموزان ازبودن کنار هم و کار تیمی در مدارس لذت ببرند، اما با افسردگی، گوشهنشینی و خدایی نکرده چشم هم چشمی آنها روبهرو هستیم. به جای اینکه دانشآموزان در مسیر پیشرفت کردن به همدیگر کمک کنند، از گفتن نام موسسه کنکور خود طفره میروند تا مبادا دوستانشان قبول شوند و آنها جا بمانند. چنین شرایطی ناشی از فضایی است که کنکور در کشور ایجاد کرده است. ضمن اینکه در دنیا هنوز کشوری مشابه ما وجود ندارد.
ای کاش حداقل کشور دوم در برگزاری آزمون کنکور بودیم. نه کشور اول. اکنون کنکور برای عدهای ابزار شده تا به اهداف مادی خود برسند. عدهای با کنکور نونشان در روغن است. فضا به سمتی در حرکت است که والدین به جای اینکه بهدنبال مهارت و تربیت فرزندان خود باشند، آرزویشان این است که فرزندانشان در مدارس خاص درس بخوانند، چون فلان مدرسه قبولی بیشتری در کنکور دارد. وقتی هم که فرزندانشان مدرک میگیرند، دنبال کار برای آنها هستند. در واقع برخی والدین کار را تنها استخدام شدن و پشت میزبودن میدانند، نه کارآفرینی. اگر واقعا دانشآموزان مستعد و خلاق در کنکور رتبه برتر را گرفتهاند، چرا نمیتوانند برای خودش شغل پیدا و برای دیگران شغل ایجاد کنند؟ افرادی که در کنکور رتبههای اول بودند، باید کارآفرینتر باشند و بتوانند برای دیگران که در دانشگاه قبول نشدند، شغل ایجاد و برای روستاها و شهرهایشان کاری انجام دهند، نه اینکه در پی پیدا کردن شغلشان باشند و بعد بگویند کشور را دوست نداریم و باید مهاجرت کنیم. مگر آنها نفر اول کنکور نبودند؟ مگر مستعد نیستند؟ اگر نمیتوانند خودشان را نجات دهند، پس چگونه رتبه برتر کنکور بودهاند؟ معلوم است که چهار تست اضافهتر زدند. اگر واقعا ورود به دانشگاه بر اساس شایستگیها بود و دانشآموزان گروهی کار میکردند و در طول تحصیل اختراع و تولیدی داشتند، دیگر نیازی به استخدام در دستگاه دولتی نداشتند و مشکل اشتغال، تولید و کالای ایرانی هم حل میشد. تمامی این موارد ریشه در نظام آموزشی دارد. اینکه کنکور نمیگذارد سند تحول بنیادین پیاده شود، چون کنکور نظام آموزشی را تحت تاثیر قرار داده است و دیگر آموزش و پرورش هم نمیتواند کاری انجام دهد.
منافعمیلیاردی کنکور
کمیسیون آموزش مجلس هفتهای نیست که در ارتباط با معضل کنکور آموزش و پرورش، دانشگاهیان و وزارت علومیها را صدا نزده باشد، اما باید گفت که برای بالا زدن آستین و حل این مساله عزمی وجود ندارد. در واقع منافع ایجاب میکند که همچنان کنکور پا برجا باشد. آنقدر کنکور منافعمیلیاردی دارد که به این سادگی حدف نمیشود. آنچنان که بر خلاف قانون روی در و دیوار دانشگاه تهران آگهی پایاننامه فروشی به چشم میخورد. کجای دنیا چنین اتفاقی رخ میدهد؟ وقتی نظارت وجود نداشته باشد، نتیجه همین میشود.
سال ۹۷، آخرین سال برگزاری کنکور
بر اساس قانون وضع شده باید سال ۹۷ آخرین سالی باشد که شیوه جاری کنکور برقرار است. از سال ۹۷ به بعد باید حداقل ۸۵درصد دانشآموزان بدون کنکور وارد دانشگاه شوند. باید فتیله مسیر انحرافی کنکور را برای همیشه پایین بکشیم و موسسات غیرمجاز کنکور را هم که آتش بیار معرکه هستند، ساماندهی کنیم. وظیفه کمیسیون آموزش مجلس سوال، جواب، تذکر و استیضاح است که تمامی آن انجام میشود. از این رو خلأ قانونی وجود ندارد که دنبال وضع قانون جدیدی باشیم.
تست، آخرین شیوه سنجش است
باید نظام آموزشی کشور دگرگونی اساسی داشته باشد. امتخات نهایی ناشی از کنکور است و منظور از سوابق تحصیلی دانشآموزان نمره نیست. چرا سوابق تحصیلی را پژوهش تلقی نمیکنیم و از همان اول ابتدا تا پایان سال دوازدهم توشهای را برای دانشآموزان در زمینه نقاشی، هنر، ادبیات و ... در نظر نمیگیریم؟ این در حالی است که پذیرش در دانشگاه حوصله و وقت میخواهد. باید توشه تحصیلی دانشآموزان را ببینیم، با آنها مصاحبه کنیم و مدتی آنها در رفت و آمد باشند تا مشخص شود شایستگی لازم را برای ورود به دانشگاه دارند یا نه. با دو ساعت برگزاری آزمون کنکور که نمیتوان استعداد دانشآموزان را کشف کرد.
منبع: آرمان
*سخنگوی کمیسیون آموزش مجلس
ارسال دیدگاه