در گفتوگو با پانا
دبیر انجمن حمایت از سلامت بهداشت و روان جامعه: محدودیتهای مجازی، خشم واقعی میآفریند
تهران (پانا) - دبیر انجمن حمایت از سلامت بهداشت و روان جامعه میگوید که سلب کردن آزادیها ازجمله مسدود کردن راه ارتباطی مردم با یکدیگر، به خشم فروخورده و افسردگی منجر میشود.
فیلترینگ برخی شبکههای ارتباطی، موضوع جدیدی نیست اما وقتی بعد تلگرام، نوبت به اینستاگرام که یکی از شبکه اجتماعی پرطرفدار ایرانیهاست، رسید، با اعتراض بسیاری روبهرو شد. اما مساله اصلی اینجاست بعد فیلترینگ تلگرام، بخش زیادی از مردم به استفاده از فیلترشکنها رو بردند و پشت درهای بسته فیلترینگ نماندند. ناصر قاسمزاده، رواندرمانگر و دبیر انجمن حمایت از سلامت بهداشت و روان جامعه به پانا درباره به خطر افتادن سلامت روان بر اثر محدودیتهایی از این دست هشدار میدهد و میگوید که در وضعی که دچار بحران ارتباط و نیازمند به تعامل و گفتوگو هستیم، ایجاد موانع مختلف ارتباطی میتواند عواقب فردی و اجتماعی داشته باشد. ادامه حرفهای این روان درمانگر را بخوانید:
در وضعی که شبکههای اجتماعی کارکردهای زیادی در زندگی روزمره مردم پیدا کردهاند، با بسیاری از این شبکهها مخالفتهایی میشود. فکر میکنید مسدود کردن راههای ارتباطی فضای مجازی چه نتیجهای دارد؟
نمیتوانیم انکار کنیم که ارتباطات، جزء لاینفک زندگی بشری است و امروزه، با توجه به دور بودن بسیاری از افراد از بعد جغرافیایی از همدیگر، ارتباطات رودررو جایش را به ارتباط مجازی داده است. در واقع شبکههای ارتباطی در فضای مجازی، با اینکه معایب خاص خودشان را دارند و میتوانند به نوعی وابستگی و عادت تبدیل شوند، مزایایی هم دارند ازجمله اینکه پل ارتباطی برای برقراری تعاملات اجتماعی هستند. در این حال، آنها انجام بسیاری از امور روزمره را سادهتر کردهاند و اکنون بدون آنها بخشی از زندگی انسان امروز مختل یا با مشکلاتی مواجه میشود.
یعنی فکر میکنید مزایای شبکههای اجتماعی بیشتر از معایب آنهاست؟
نه تمام شبکههای اجتماعی، اما مسئولان به طور کلی باید این را در نظر داشته باشند که در وضعی که از بحران ارتباط بین اعضای خانواده و جامعه حرف زده میشود، این شبکهها فضایی را برای برقراری ارتباط ایجاد میکنند و همانطور که میبینیم حتی افرادی که سواد رسانهای بالایی ندارند یا حتی افراد میانسال و سالمندان هم رفتهرفته کار کردن با آن را فرا گرفتهاند و از آن به عنوان ابزاری برای دنبال کردن مطالب مورد علاقه، ارتباط با خویشان و فرزندان راه دور، پیگیری اخبار و ... استفاده میکنند.
از طرف دیگر، در جامعهای به سر میبریم که بحث اشتغال و بیکاری در آن مطرح است و نبود امنیت شغلی به عنوان یک تهدید محسوب میشود. در چنین وضعی، وقتی هر شبکه اجتماعی به عنوان یک بستر برای فعالیت اقتصادی مطرح شود، طبیعی است که مردم از آن استقبال کنند، مخصوصا اینکه در چنین فضایی دست واسطهها کوتاه و امکان ارتباط مستقیم با فروشنده و تولیدکننده فراهم میشود. البته نباید از پرداخت نکردن مالیات یا سوءاستفادههای احتمالی هم گذشت، با این حال، فضای کلی به سمت رونق کسب و کار است. بنابراین به نظر میرسد این نوع محدودیتها جوابگو نیست یا اینکه میتواند عواقب زیانبار فردی و اجتماعی به همراه داشته باشد.
پیشنهاد شما به عنوان یک رواندرمانگر برای مسئولان در چنین فضایی چیست؟
من فکر میکنم بهتر است چنین تصمیمات مهمی مانند فیلترینگ یک راه ارتباطی مهم مردم با همدیگر، با نظرسنجی از کارشناسان اجتماعی همراه باشد. در وضعی که میبینیم صداوسیما پاسخگوی نیازهای مردم نیست، لازم است از چنین فضاهایی برای حفظ امنیت عمومی و افزایش اتحاد استفاده شود. این اتفاق ممکن است و تنها راهحل برخورد با موارد تهدیدکننده امنیت ملی، بستن شبکههای مجازی نیست. اگر مسئولان صریحتر و شفافتر عمل کنند، پاسخگوی نیازهای اقتصادی و اجتماعی مردم باشند و از التهاب در فضای جامعه جلوگیری کنند، چرا باید نگران باشیم که افرادی بتوانند برای ما از طریق فضای مجازی تهدید محسوب شوند؟ آن هم در وضعی که هر روز با پیشرفت تکنولوژی، امکان جایگزینی چنین شبکههای ارتباطی وجود دارد. بنابراین فکر میکنم بهتر است به جای پاک کردن صورت مساله، به فکر افزایش اعتماد عمومی بین مردم نسبت به مسئولان و کمتر کردن فاصله آنها با هم باشیم.
از سوی دیگر باید تاکید کرد سلب کردن آزادیها از جمله مسدود کردن راه ارتباطی مردم با یکدیگر، به خشم فروخورده و افسردگی منجر میشود و به عبارت دیگر، محدودیتهای مجازی، خشم واقعی میآفریند.
ارسال دیدگاه