کارن خانلری*
به وضع معیشتی معلمان رسیدگی شود
باید به این نکته توجه کرد که فجایع اتفاق افتاده در مدرسه غرب تهران جنبه فراگیر ندارد. بخش قابل توجهی از معلمان و کادر آموزشی برخلاف شرایط نامناسب اقتصادی موجود در کشور همچنان به فعالیت خود با این سازمان ادامه میدهند. درضمن اگر فجایعی در کشور اتفاق میافتد باید به شکل موردی با قضیه برخورد کرد و کل معلمان را نمیتوان در اینباره زیر سوال برد.
در این شرایط نباید گزینشهای جدید را برای این افراد تعریف کرد، چون مکانیزمها و سازوکارها مناسب هستند و میتوان با سازوکارهای مناسب تر این مقوله را گسترش داد و مباحث موجود را قویتر کرد. برای مثال نمیتوان اتفاقات اخیر را به تمامی معلمان و کادر آموزشی کشور تعمیم داد. در این شرایط نمیتوان این طبقه زحمتکش را زیر سوال برد. معلمان یکی از اقشار زحمتکش در دنیا محسوب میشوند. برای مثال در بسیاری از کشورهای دنیا معلمان از لحاظ حقوق و درآمد از اقشار متوسط جامعه نیز متمولتر هستند، اما در کشور ما وضعیت اقتصادی این افراد از متوسطه نیز پایینتر است. برای بهبود وضعیت اقتصادی این افراد میتوان اقدامات مناسب انجام داد، چون وضعیت اقتصادی بسیاری از معلمان حق التدریسی و معلمانی که به اشکال دیگر در کشور فعالیت میکنند را باید سر و سامان داد. بسیاری از معلمان خواستار استخدام رسمی در بدنه آموزش و پرورش هستند. اغلب آنها سالها در این وزارتخانه به شکل حق التدریس یا آموزشدهنده نهضت سواد آموزی یا در قالب گروههای دیگر به امید استخدام فعالیت میکنند. هرچند تاکنون اقدام مناسبی برای این افراد انجام نشده است. این در حالی است که تعداد این افراد نیز در کشور اندک نیست. از سوی دیگر وضعیت اقتصادی این افراد هم چندان مناسب نیست. در این شرایط باید به موضوعات معلمان نیز توجه کرد. همچنین مسائل اقتصادی یا سوء رفتارهای ضد تربیتی استثنا است و نباید با استناد به این استثناها این وزارتخانه را مورد قضاوت قرار داد و آن را به کل افراد فعال در آن تعمیم داد.
بروز ازخودبیگانگی در جامعه
در سالهای اخیر آمار فراوانی درباره ضرب و شتم در مدارس از سوی اولیای مدرسه و معلمان به دانش آموزان و برعکس به گوش رسیده است. برای مثال چندی قبل هم خبر قیچی کردن موی یک دانش آموز در یکی از مدارس کشور رسانهای شد. باید توجه داشت که این مساله را نمیتوان به تمامی معلمان فعال در آموزش و پرورش تعمیم داد، چون تمامی معلمان در این وزارتخانه زحمتکش هستند. اگر مواردی در این زمینه بروز کند میتوان با آن به شکل مناسب برخورد کرد. از سوی دیگر دلیل افزایش موارد غیراخلاقی در سالهای اخیر شاید ریشه در وضعیت اقتصادی، فعالیت بیش از پیش افراد جامعه در فضای مجازی و ... دارد. در کل فرهنگهای کاذبی در خارج از کشور به مردم ما تحمیل و در تمامی افراد جامعه تاثیرگذار است. باید این مسائل ریشهیابی و نسبت به حل آنها اقدامات اساسی انجام داد. بهنظر بنده ریشه این قضیه تنها در وزارت آموزش و پرورش نیست، بلکه این مساله از ریشههای فراگیرتری برخوردار است. این مقوله تحت عنوان از خود بیگانگی فرهنگی مورد بررسی قرار میگیرد. مساله از خود بیگانگی نهتنها در کشور ما بلکه در تمامی کشورهای دنیا بهدلیل فرهنگسازیهای کاذب از سوی برخی رسانهها مشاهده میشود. این از خود بیگانگی فرهنگی بحث جدیتری است و در ابعاد آموزشی و فرهنگی میتوان در این زمینه اقدامات مناسب انجام داد. برای مثال خشونت در عرصه آموزش و پرورش در بسیاری از عرصههای دیگر نیز وجود دارد. این مساله در محیطهای کار و اشتغال نیز وجود دارد. در اصل ریشه این مساله اندیشه کلی برای مقابله با این مباحث را میطلبد. در نهاد آموزش و پرورش باید به شکل جدی با این پدیدهها برخورد شود. از سوی دیگر نیازی به اعمال قانون جدید در اینباره نیست، چون نظارت بر اجرا در کشور وجود دارد و باید به این مساله به شکل مناسب دقت شود. نباید قانون یا سازوکار جدید در اینباره اندیشید، بلکه میتوان با این مساله به شکل جدی برخورد و موضوع را در قالب موردی مورد بحث و بررسی قرار داد.
وضعیت نامعلوم استخدامها
هرساله در تمام دوران ضعف بودجه در آموزش و پرورش برجسته است. این ضعف باعث بروز بسیاری از آسیبهای دیگر میشود. برای مثال وقتی افراد دغدغه معاش داشته باشند، در معرض ابتلا به انواع بزه هستند. اگر بتوان این مساله را به قشر معلم تعمیم داد، باید گفت چون این قشر از لحاظ اقتصادی تامین نیستند با بسیاری از تنشها مواجه هستند. این در حالی است که هیچوقت بودجه به این سازمان نمیرسد. همیشه این سازمان با کمبود بودجه مواجه است. از سوی دیگر مساله معلمان حق التحریر در هیچدوره زمانی در آموزش و پرورش حل نمیشود. این دو مساله همیشه در تمامی دورهها در این نهاد آموزشی وجود داشته و هیچوقت این چالشها برطرف نمیشود. بنده بهدلیل مسئولیت خود در کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس با قشر معلم بیش از پیش آشنا هستم. بنده مسائل و مشکلات این قشر را میشناسم. معلمان با موضوعات متعدد سر و کار دارند. وضعیت موجود این قشر به شرایط فعلی مربوط است. مقوله دیگر نیز اطمینان از امنیت شغلی در بین این افراد است. بسیاری از این افراد به این امید کار میکنند که تضمینی برای فعالیتشان برای استخدامشان در این سازمان باشد. این مساله میتواند حالات روحی نامناسبی را در افراد بهوجود آورد که پرخاشگری یکی از آنها است. باید از طریق منابع این بودجه را افزایش داد. از دیگر چالشهای این سازمان میتوان به مشخص نبودن وضعیت استخدامها در این سازمان اشاره کرد. آموزش و پرورش بهعنوان مسئول این افراد باید در این زمینه مدیریت کرده و بتواند برای آینده این افراد تصمیمات مناسبی اتخاذ کند.
منبع: آرمان
* عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس
ارسال دیدگاه