خروج آمریکا از برجام از منظر اقتصاد سیاسی به روایت نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس
حسنبیگی از کنش و واکنش جامعه جهانی و ترامپ بر سر برجام میگوید
تهران (پانا) - نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی معتقد است جامعه جهانی با حضور ترامپ هر روز با چالش اعتبار مواجه است و اقتصاد جهانی نیز بیش از پیش به سمت تغییر حرکت می کند.
ابوالفضل حسنبیگی که معتقد است بهترین دوران زندگیاش فرماندهی قرارگاه حمزه در دوران جنگ تحمیلی است، لیسانس علوم سیاسی از دانشگاه علامه طباطبائی و فوق لیسانس علوم سیاسی با گرایش امنیت ملی از دانشگاه فارابی دارد.
او روزگاری مسئول امور مجلس ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح و مشاور عالی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح کشورمان بود. سابقه معاونت در وزارت نفت و مدیرعاملی شرکت «جهاد نصر» وزارت جهادکشاورزی را نیز در کارنامه دارد.
حسنبیگی که اکنون نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی است، بر این باور است که مثلثی با اضلاع اروپا، ایالات متحده آمریکا و چین امروزه به اقتصاد جهانی شکل داده است اما در آینده این مثلث تغییر خواهد کرد از جمله به این دلیل که کشور هند نیز به سرعت در حال تبدیل شدن به یک قدرت اقتصادی است.
به گفته بیگی توافقهای نظیر برجام این روند را سرعت میبخشد و میتواند کشورهای درحال توسعه را با سرعت بیشتری به سوی قلههای موفقیت سوق دهد.
او بر این باور است که بنابراین اروپا نهایت تلاش خود برای حفظ برجام را به خرج خواهد داد چرا که می داند خروج از این توافق علاوه بر مخدوشسازی وجهه بینالمللیاش میتواند تغییر شکل اقتصاد جهانی را سرعت ببخشد.
مشروح این مصاحبه را بخوانید:
فکر می کنید چرا آمریکا با وجود مخالفتها و اصرارهای اروپا و بخشی از نخبگان آمریکایی از توافق هستهای با ایران خارج شد؟
استحضار دارید که دونالد ترامپ در شرایطی وارد انتخابات شد که آمریکاییها به شدت نگران بودند که مبادا یک فروپاشی بزرگ در این کشور رخ دهد؛ بدین معنا که وضع ایالات متحده آمریکا شبیه به شوروی سابق شود بنابراین در پشت پرده تصمیم گرفتند که فردی با انگیزه و انرژی جدید به علاوه شعارها و اظهارات جدید روی کار بیاید تا علاوه بر جلوگیری از شکلگیری این فروپاشی، مردم آمریکا را نیز به پای صندوق های رای بیاورند.
آنها پس از جلسات متفاوت در جمع بندیهای خود به دونالد ترامپ رسیدند و این فرد با پنج شعار اصلی و کلیدی وارد صحنه شد: اول اینکه گفت در جهت تامین و حفظ منافع آمریکا برخوردهایی قاطع با کانادا خواهد داشت، دوم اینکه متذکر شد که در جهت تامین منافع ایالات متحده، حکومت آل سعود باید سقوط کند چرا که این حکومت تولیدکننده داعش و تروریست در جهان است و با صراحت هم اعلام کرد که باراک اوباما اشتباه کرد که در جهت تقویت حکومت آل سعود گام برداشت و داعش را تقویت کرد و آنجا بود که گفت آمریکا و دولت این کشور بیشتر از ۷ تریلیون دلار خرج کرده است اما هیچ سودی حاصل نشد و برای اینکه سودی حاصل آمریکا شود باید حکومت عربستان سعودی از بین برود و حکومتی دموکراتیک در این کشور مستقر شود.
نکته سومی که ترامپ گفت این بود که چینیها سود کلان و بسیار سرشاری را بردهاند که در نتیجه اشتباهات دولتهای گذشته ایالات متحده بوده است و ما باید با چینیها برخوردهای لازم را داشته باشیم، نکته چهارمی که او گفت اشاره به قدرتگیری دوباره روسیه در جهان بود و متذکر شد که جهان تکقطبی درحال تبدیل شدن به جهان دوقطبی است و نکته آخری که گفتدیوار کشی در مرز آمریکا با مکزیک بود که یادآوری کرد سرمایه عظیمی در حال خارج شدن از آمریکاست و در نتیجه آن مکزیک در حال توسعه و آبادانی است.
اما وقتی ترامپ وارد صحنه سیاست شد و به مقام اول کاخ سفید تبدیل شد، متوجه این مسئله شد که توانایی انجام هیچ یک از این اقدامات را ندارد لذا مدتی را به حاشیهها پناه برد و در مقطعی که احساس کرد محبوبیتش در حال حداقلی شدن و احتمال فروپاشی درونی این کشور مجددا در حال تقویت شدن است، موضوع کره شمالی و ایران را مطرح کرد که در این زمینه با توجه به این مسئله که افکار عمومی امروز منطقه همسو و همراه با ایران است و قدرت اول منطقه در دست کشورهای مقاومت و در راس آنها جمهوری اسلامی قرار گرفته است تلاش میکند نوعی جنگ روانی و جنگ عملیاتی در سطح آمریکا به وجود بیاورد. اما در این راستا مشاهده میکند که اغلب کشورها از جمله کشورهای اروپایی مخالف این حرکات و رفتارهای او (ترامپ) هستند.
امروز اروپاییها شرایط بسیار سختی دارند، شرایط سخت از این جهت که آنها احساس می کنند اگر قرار باشد ترامپ این اقداماتش را به سرعت انجام دهد جمهوری اسلامی به عنوان یک قدرت بلامنازع در منطقه توانایی ایستادگی در برابر ایالات متحده را دارد که به این مسئله باید مقاومت را به عنوان بازوهای کشورمان اضافه کرد. ترامپ و آمریکاییها نیز در درازمدت هم تجربه سوریه را دیدهاند. آنها مشاهده کردند که با حضور مستشاری ایران بشار اسد در سوریه بر سر قدرت ماند و از آن طرف هم هیچ دستاوردی برای عربستان سعودی در یمن حاصل نشد لذا در اینجا بار دیگر احساس شکست و سرخوردگی پیدا میکنند.
اروپایی ها همواره بر اساس دو مولفه اصلی تلاش میکنند جمهوری اسلامی را آرام کنند تا از توافق هستهای (برجام) خارج نشود و همچنین به شدت در حال تلاش هستند که دیگران مستقیما وارد رودررویی با ایران نشوند، آنها میدانند که ۲۷ میلیون بشکه نفت از خلیج فارس و تنگه هرمز عبور میکند و در هر رویارویی با جمهوری اسلامی قطعا تنگه هرمز بسته خواهد شد و در صورت تحقق این مسئله کشورهای اروپایی نخستین ضرر کنندگان و آسیبدیدگان آن خواهند بود چرا که وابستگی اروپایی ها به این ۲۷ میلیون بشکه نفت به مراتب بیشتر از سایر کشورهاست، البته از سوی دیگر چینیها نیز هستند که می توانند از این موضوع ضرر کنند اما آنها از طریق روسیه و قزاقستان توانایی تامین بخشی از نیازمندی های خود را خواهند داشت.
جمهوری اسلامی نیز بخشی از صادرات خود را میتواند از طریق چابهار و خارج از تنگه هرمز یعنی بندر جاسک انجام دهد. زمینههای این کار نیز آماده است لذا اروپاییها تلاش میکنند از آن سیاست معروف «چماق و هویج» که در گذشته آمریکاییها همواره از آن استفاده میکردند و با اتکا به آن در حال تعیین استراتژی راهبردهای خود بودهاند، استفاده کنند.
نکته دیگر این است که آلمان در شرایط کنونی جهان در حال تبدیل شدن به قدرت اول اروپاست و قطعا بیشترین تاثیر را از درگیری مابین جمهوری اسلامی ایران و آمریکا خواهد گرفت و بیش از سایر کشورها متضرر خواهد شد. به همین جهت سران این کشور تلاش کردند که بعد از ۱۳ سال در مرحله اول برجام را به نتیجه برسانند و در مرحله دوم منافع خود از منطقه خاورمیانه را حفظ کنند.
همگان شاهد بودند که یکی از نکتههایی که باعث شد برجام به نتیجه برسد، آن نقاشی بمب بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی در سازمان ملل متحد بود زیرا تایید کرد ایران امروز قدرت اول منطقه خاورمیانه است و مقاومت نیز حرف اول را در این منطقه میزند. البته او هشدار داد که ایران در حال دستیابی به بمب اتمی است و از این منظر آنها احساس کردند که اگر ایران به این بمب دست پیدا کند تحقیقا وحشت ملتها از اسرائیل به صفر خواهد رسید چرا که ایران اسلامی همواره حامی همه ملتهای منطقه خواهد بود لذا در همین راستا سریعا کارهای لازم برای به نتیجه رسیدن برجام را انجام دادند. البته قصد آنان مهار جمهوری اسلامی از طریق این توافق بود اما دیدند که با درایت تیم هستهای کشورمان و رهنمودهای مقام معظم رهبری یک بندی در برجام گنجانده شد که بر اساس آن ۱۹۰ هزار سو تولید ایران قطعی و فعالیت تحقیقاتی آزاد شد و شش کشور قدرتمند جهان نیز مکلف به همکاری و همراهی با کشورمان در زمینه تحقیقات شدند.
البته آنها در ابتدا گمانشان این بود که در صورت امتناع از همکاری تحقیقاتی با ایران، کشورمان در همان سطح باقی خواهد ماند و از سانتریفیوژهای نسل اول پا را فراتر نمیتواند بگذارد اما بعد از مدتی متوجه شدند که جمهوری اسلامی با اقدام دانشمندانش توانست به تکنولوژی سانتریفیوژهای نسل ۸ دست پیدا کند. این مسئله آمریکا و اسرائیل را مجددا نگران کرد چرا که استحضار دارید سانتریفیوژهای نسل ۸ میتواند ۲۴ سو تولید داشته باشد و با این روند قطار حرکت جمهوری اسلامی در زمینه تحقیقات هستهای هر لحظه سرعتش بیشتر خواهد شد. آنها از این روند نیز احساس خطر کردند چرا که مسیر «صلح آمیز» پیشرفت هسته ای جمهوری اسلامی ادامه یافت و سرعت آن نیز بعد از برجام روز به روز بیشتر شد ضمن اینکه پیش از برجام فعالیتهای صلح آمیز هستهای کشورمان محکوم جهان بود اما به وسیله برجام این فعالیتهای ما مشروعیت قانونی خود را در عرصه جهانی به دست آورد و افکار عمومی جهان نیز کشورمان را به عنوان کشوری پایبند بر تعهدات خود شناخت به همین دلیل اقدام به خروج از توافق هسته ای (برجام) کرد.
برجام به عنوان یک معاهده بین اللمی تضمین شورای امنیت سازمان ملل متحد را به عنوان پشتوانه خود دارا بود، نشانه و تاثیر خروج آمریکا از برجام برای جامعه جهانی چیست؟
مشرویعتبخشی برجام به برنامه هستهای کشورمان و شکست فضای ایرانهراسی در عرصه افکار عمومی جهان موجب شد که آنها یک تصمیم غلط به لحاظ استراتژیک بگیرند و دونالد ترامپ به رغم مخالفت همپیمانان اروپایی، نخبگان و صاحب نظران آمریکایی به صورت یکجانبه از برجام خارج شود با این هدف که در نهایت بتواند جمهوری اسلامی را آنطور که باب میلش است، مهار کند.
پشت این تصمیم سه هدف بزرگ قرار دارد: اول اینکه نفوذ موثر جمهوری اسلامی در منطقه خاورمیانه را کم کند، دوم اینکه تحقیقات صلح آمیز هستهای جمهوری اسلامی را که بر اساس برجام قانونی و مشروع است متوقف کند و سوم هم اینکه جلوی اقدامات پس از محدودیتهای برجام را بگیرد. در گذشته اعلام شده بود که تا ۸ سال کشورمان باید متوقف بماند و بعد از اتمام این مدت میتواند در بحث تحقیقات صلحآمیز به سرعت پیش برود و در نتیجه میتواند خود را به عنوان یک قدرت هستهای در بین سایر کشورها معرفی کند، بنا بر نظرسنجی و نظرخواهی مقامات آمریکایی تا هشت سال دیگر، جمهوری اسلامی می تواند بین سه قدرت هستهای جهان باشد و لذا آن ها خواهان مهار این مسئله شدند.
آمریکایی ها بررسی کردند که با توجه به این مسائل ماندن در توافق هستهای(برجام) بهتر است یا خروج از آن که در نهایت اقدام به خروج از برجام کردند. در کلمات آقای ترامپ میبینیم که میگوید همانطور که در بحث چین مرتکب اشتباه شدند و این کشور به سرعت به قدرت دوم جهان به لحاظ اقتصادی و در آینده نزدیک به قدرت اول تبدیل خواهد شد جمهوری اسلامی نیز در بحث هستهای در آینده به عنوان قدرت سوم جهان شناخته خواهد شد و در این زمان قطعا جایگاهی را در سازمان ملل به دست خواهد آورد که از «حق وتو» نیز برخوردار خواهد شد. بنابر این آنها با دستپاچگی به نظر من تصمیم به خروج از برجام گرفتند تا به این شیوه بتوانند در مقابل این روند ایستادگی کنند و به پیروزی برسند.
البته آنها در روزهای اخیر مشاهده کردند که جمهوری اسلامی بعد از خروج آمریکا از برجام به جای عملکردی شتابزده بسیار عاقلانه عمل کرد و با تدبیر رهبری و برنامهریزیهای دولت اوضاع به گونهای رقم خورد که اروپاییها در سهکنج و گوشه رینگ قرار گرفتند به شکلی که آنها یا امروز تضمینی برای تامین منافع ایران بر اساس توافق هسته ای (برجام) خواهند داد یا اینکه ایران سرگردان آنها نخواهد شد و اجازه سوء استفاده از زمان را به اروپاییها نخواهد داد.
در این بحث اروپاییها همواره در یک دوراهی قرار دارند که با جمهوری اسلامی همکاری داشته باشند یا نداشته باشند، در عین حال آنان به ویژه آلمانیها همواره قصد بازگشت به جایگاه پیشین خود و قدرتنمایی دوباره را دارند و میدانند که در شرایط کنونی هرچه اوضاع بیشتر به پیش میرود به سود جمهوری اسلامی است اما در این مسیر تحت فشار شدید ایالات متحده آمریکا هستند. آنان سعی میکنند دونالد ترامپ را به نوعی قانع کنند که خروج آمریکا از برجام به سود جمهوری اسلامی است. در صورت حمایت نکردن اروپا از برجام همانطور که افکار بینالمللی امروز آمریکا را کشوری بدعهد و ناقض پیمانها و تعهدات بینالمللی میشناسد و منزوی شده است، اروپا نیز این وضع را پیدا خواهد کرد.
فکر میکنید معاهدههای بینالمللی نظیر برجام و معاهدههایی مثل WTO چه تاثیری بر اقتصاد جهان دارد و خروج آمریکا چه لطمهای میتواند بر اقتصاد جهانی وارد کند؟
امروز به اقتصاد جهانی مثلثی با اضلاع اروپا، ایالات متحده آمریکا و چین شکل داده است، در آینده این مثلث تغییر خواهد کرد و کشور هند نیز به سرعت در حال تبدیل شدن به یک قدرت اقتصادی است. تعریف اقتصاد جهانی از دیدگاه غرب در حال تغییر است یعنی در این حرکت جدید کشورهای چین، روسیه و هند در حال نشان دادن خود به جهان هستند و اقتصاد جهانی در حال خروج از سلطه آمریکا و دلار است، ارزهای جدیدی در حال رشد پیدا کردن در جهان هستند.
توافقهایی نظیر برجام این روند را سرعت می بخشد و میتواند کشورهای درحال توسعه را با سرعت بیشتری به سوی قلههای موفقیت سوق دهد و اثرگذاری آنان را در عرصه بینالمللی بیشتر از گذشته کند. دولت جدید آمریکا از این مسئله آگاه است از این رو به هوای ایستادگی در مقابل این روند از زیر تعهدات جهانی خود شانه خالی میکند که این روند خطایی استراتژیک برای این کشور است چرا که وجهه سیاسی ایالات متحده در جهان را با مشکل مواجه کرد و به افکار عمومی جهان اثبات کرد که نظام اقتصادی جهان نیز با سرعت در حال خروج از سلطه آمریکاست.
قطعا آمریکاییها در تصمیمگیری خود به خصوص در قبال برجام اشتباه بزرگی کردند و همانطور که ورودشان در برجام به زعم ترامپ اشتباه بود این خروج یکجانبه از این توافق چندجانبه بینالمللی اشتباه بزرگتری بود زیرا امروز جهان دیگر حالت تکقطبی ندارد و به چندقطبی تبدیل شده است و جهان اسلام نیز به عنوان قطبی تاثیرگذار در حال نقشآفرینی در این عرصه است. بنابراین قبیل خروجها از توافقهای بینالمللی اشتباهی بزرگ برای ایالات متحده محسوب میشود که نخبگان این کشور نیز بارها و بارها این مسئله را به دولت حاکم در کاخ سفید گوش زد کردند.
اروپا می تواند با حفظ برجام تبعات ناشی از خروج آمریکا از برجام را برای جهان کاهش دهد؟
اروپاییها امروز در شرایط بسیار سخت و در یک دو راهی قرار گرفتهاند چرا که با توجه خلقیات آقای ترامپ میدانند که نمیتوانند آمریکا را قانع کنند اما تلاش آنها بر این است که از زمان نهایت استفاده را ببرند و ایران را در برجام نگه دارند تا روزهای حضور دولت ترامپ در کاخ سفید به پایان برسد. از سوی دیگر اروپاییها خوب میدانند که پشت کردن به جمهوری اسلامی ایران به معنای از دست دادن کل منطقه و غرب آسیاست لذا همواره تلاش خواهند کرد با زمان خریدن از ایران خود را از این مخمصهای که ترامپ با تصمیم یکجانبهاش برای آنها ایجاد کرده، خلاص کنند. در نتیجه به نظر میرسد که اروپاییها قصد دارند این مذاکرات با ایران حدود دو سال دیگر و تا پایان حضور ترامپ در کاخ سفید ادامه پیدا کند اما موضعی که ایران و رهبر معظم انقلاب اسلامی گرفتند فضا را بیش از پیش بر اروپاییها تنگ کرد چرا که نشان داد ایران قصد بازیچه شدن را ندارد.
اما در مذاکرات هر لحظه بالا و پایینهایی ایجاد میشود و بسیار از مسائل دستخوش تغییرات قابل توجهی خواهند شد. زمان گاهی میتواند به سود ما باشد و گاهی بر علیه ما، بدین ترتیب شاید در مذاکراتی که امروز در جریان است بتوانیم از زمان ایجاد شده نهایت استفاده را ببریم و به تقویت جایگاه جمهوری اسلامی در جهان و افکار عمومی بپردازیم. بنابراین اگر شرایط به طور کلی به سود ما باشد، این مذاکرات را ادامه خواهیم داد و در غیر این صورت، متوقف خواهد شد.
بنابراین اروپا نهایت تلاش خود برای حفظ برجام را به خرج خواهد داد چرا که می داند خروج از این توافق علاوه بر مخدوشسازی وجهه بینالمللی میتواند تغییر شکل اقتصاد جهانی را سرعت ببخشد.
ارسال دیدگاه