علی بیگدلی*
پراکندهگوییهای پمپئو عاری از منطق دیپلماتیک
سخنان وزیر خارجه آمریکا نه تنها پراکندهگویی بود، بلکه از سازمان یافتگی دیپلماتیک برخوردار نبود. اگرچه بعدها خبرگزاریهای وابسته به آمریکا نظمی به صحبتهایش دادند و آن را در قالب ۱۲ مورد بیان کردند اما مایک پمپئو خواستههایش را شمارش نکرده بود! و از این نظر دچار پراکندهگویی بود و اظهاراتی با تهدیدات غیرمنطقی داشت که چندان در چارچوب رفتارها و اظهارات دیپلماتیک قرار نمیگرفت.سطح انتظارات گستردهای داشت که حتی مورد انتقاد خبرگزاریهای داخل آمریکا هم قرارگرفت و با بینظمی و گستردگی در صحبتهایش همراه بود.
درواقع اگر قرار بود سخنان خود را در قالب و چارچوب دیپلماتیک مطرح کند بهتر از این میتوانست این کار را انجام دهد اما دچار یک نوع دستپاچگی شده و معلوم بود که تحت فشار کانونهای لابی یهودی واقع شده است. مجموعهای از اظهارات تهدیدآمیز که مقدار زیادی از آن ناروا بود؛ درحالی که آژانس تائید میکند ما به همه تعهداتمان پایبند بودهایم اما پمپئو به صورت خیلی مصنوعی تحت اظهارات نتانیاهو قرار گرفته و به فیلم کهنه و پوسیدهای که از گذشتهها به دست آورده بود، استناد میکرد.
اظهارات وزیر خارجه آمریکا یک مشکل اساسی داشت و آنهم اینکه تابع منطق دیلپماتیک نبود ولی به هر حال مقامات ما باید این تهدیدات را در مجموع جدی بگیرند. تعیین ضربالاجل ۵۵ روزه تا آغاز تحریمها درحالی صورت گرفت که ترامپ هم تحریمهای ۹۰ روزه و ۱۸۰ روزه را مطرح کرده بود و این فرصت را به اتحادیه اروپا داده بود که طی مذاکراتش با ایران، سمت و سویی به موضوع داده شود که انتظارات آمریکا را هم دربرگیرد. ولی تهدیدات پمپئو درحالی صورت گرفت که هنوز با اروپا به یک نقطه نظر واحد نرسیدهایم و مشغول مذاکره هستیم. به نظر میرسد اضلاع مثلث ایران، اتحادیه اروپا و آمریکا هنوز شکل مرتبی ندارد و از زوایای چندان منظمی هم برخوردار نیست. درواقع نه اتحادیه اروپا یک سمتوسوی منطقی و دیپلماتیک گرفته و درباره موضوعی مانند برجام به روشنی صحبت نمیکند و نه آمریکا تابع سیاستی منظم و در چارچوبی مشخصی است. بلاتکلیفی طرفهای دیگر برجام نباید به ایران تسری یابد چراکه در این صورت از مجموعه درون اینها تهدیداتی بهوجود میآید. تهدیدات بهوجود آمده میتواند ما را به فکر بیندازد که این تهدیدات میتواند جدی باشد و باید استراتژی جدیدی در برابر موج جدیدی که به همراه این تهدیدات به وجود میآید اتخاذ شود.
اما باید گفت گزینه نظامی درپی تهدیدات اخیر وزیر خارجه آمریکا محتمل نیست. با وجود مشکلات عدیده خارومیانه به هیچ استعداد و ظرفیت چنین عملی وجود ندارد. حتی اگر آمریکا تحت فشارهای اسرائیل و عربستان سعودی واقع شود، این فقط رئیس جمهور آمریکا نیست که تصمیم گیرنده است. رئیسجمهور آمریکا به رغم اینکه فرمانده کل قوا محسوب میشود ولی باید موافقت کنگره را هم بهدست بیاورد. تحریمها آسانترین راه برای آمریکاست تا بتواند دولتی را تحت فشار قرار دهد که درپی آن نارضایتی پدید آید و در این صورت امکان بروز مشکلات وجود دارد.
منبع:آرمان
* استاد دانشگاه
ارسال دیدگاه