اسیدپاشی به سه نفر به دلیل دوستی با دختر دانشگاهی
تهران (پانا) - دایی و خواهرزادهای که به خاطر اختلاف دو همدانشگاهی اقدام به اسیدپاشی کرده بودند، قبل از محاکمه موفق به اخذ رضایت از شاکی پرونده شدند. این دایی و خواهرزاده که تیر سال گذشته اقدام به اسیدپاشی کرده بودند، با پرداخت مبلغی موفق به جلب رضایت درخصوص جنبه خصوصی جرم شدند.
روزنامه شرق نوشت: بررسی اولیه حاکی از آن بود که سه پسرعمو با دو نفر (دایی و خواهرزاده) درگیر شدند و در این درگیری روی دو نفر از پسرعموها اسید ریخته شد که سر و صورت آنها دچار آسیبدیدگی و درنهایت نابیناشدن یکی از آنها شد.
متهمان پرونده پس از اسیدپاشی با یک خودروی پراید از محل گریخته بودند اما به صورت خودمعرف در اداره آگاهی حاضر شدند. پس از آن فرهاد و بهروز (متهمان پرونده) از سوی محسن مدیرروستا، بازپرس شعبه ششم دادسرای جنایی مورد تحقیق قرار گرفتند. فرهاد -۱۹ساله- در اظهاراتش درباره جزئیات اسیدپاشی به بازپرس گفت: «من دانشجوی رشته تربیتبدنی در یکی از دانشگاههای اطراف تهران هستم و در دانشگاه با دختری به نام نگار آشنا شدم و حدود یک سال با او دوست بودم اما به این خاطر که در درسهایم عقب ماندم و به همه کارهایم لطمه وارد شده بود، تصمیم گرفتم ارتباطم را با او قطع کنم.
من و خواهرزادهام بهروز در فرودگاه مشغول به کار بودیم، روز حادثه مادرم را به خانه خواهرم بردم تا در اسبابکشی به خواهرم کمک کند؛ به همین دلیل سه ظرف مواد شوینده خریدم و در صندلی عقب خودرویم گذاشتم، بعد دنبال خواهرزادهام رفتم تا او را برای کمک به خانه خواهرم ببرم. در راه نگار با من تماس گرفت و گفت میخواهد برای آخرین بار من را ببیند. وقتی سر قرار رسیدیم من از ماشین پیاده شدم تا آب معدنی بخرم ولی گوشی تلفنم در ماشین جا ماند و وقتی زنگ خورد، بهروز تلفنم را جواب داد.
این مرد ادامه داد: شخصی که با تلفنم تماس گرفته بود به خواهرزادهام فحاشی کرده و گفته بود چرا مزاحم دخترخالهاش (نگار) شدیم. آن شخص آدرسی که ما توقف کرده بودیم را از خواهرزادهام پرسیده بود. بعد از دقایقی دو نفر به سمتم آمدند و با من درگیر شدند.
یکی از آنها از جیبش گاز اشکآور درآورد. دیگری نیز با خود چاقو به همراه داشت. چند لحظه بعد نفر سومی نیز به آنها اضافه شد و هر سه نفر به من حمله کردند. آنها اجازه نمیدادند خواهرزادهام از داخل پراید خارج شود. در این لحظات من یک لولهپلیکا از داخل خودرو برداشتم و با آنها درگیر شدم».
فرهاد درباره نحوه اسیدپاشی نیز به بازپرس گفت: «در یک لحظه بهروز توانست از ماشین پیاده شود و از صندلی خودرو یکی از شویندهها را برداشت و در نهایت مقداری شوینده به سمت دو نفر از پسرعموها ریخت و سپس سوار پراید شدیم و فرار کردیم».
بهروز دیگر متهم این پرونده که متهم اصلی اسیدپاشی است، با تأیید حرفهای دایی خود گفت: «وسیلهای برای دفاع نداشتیم؛ به همین دلیل یکی از شویندهها را برداشتم. درنهایت من شوینده را به سمت دو پسرعمو پاشیدم اما بلافاصله از این اقدام پشیمان شدم و ظرف را به عقب کشیدم به نحوی که مقداری شوینده روی دستان خودم هم ریخت، بعد سوار پراید شدیم و فرار کردیم؛ ما بههیچوجه قصد درگیری و اسیدپاشی نداشتیم فقط میخواستیم با نگار حرف بزنیم اما او این سه نفر را اجیر کرده بود و آنها به قصد درگیری و مجهز به چاقو و اسپری اشکآور به سمت ما حملهور شدند؛ برای دفاع از خود این کار را کردیم و اصلا اسید نبوده است؛ شوینده معمولی بوده است».
درنهایت متهمان با پرداخت مبلغی به آسیبدیدگان رضایت آنها را جلب کردند.
ارسال دیدگاه