علی ابراهیمی*
لزوم جداسازی آب شرب از غیرشرب
کاملا واضح و روشن است که کشور ما در نوار خشک و نیمه خشک دنیا قرار دارد. ما از دیرباز در تامین آب شیرین برای شرب، کشاورزی و صنعت محدود بودیم. گذشتگان ما هم تقربیا آثاری از جمله قناتها و سردابها را از خود به جای گذاشتند که نشان می دهد برای حفظ آب در توان خودشان تلاش کردهاند. منتها با توجه به رشد جمعیتی که در کشورمان اتفاق افتاده است، متاسفانه به جای اینکه استفاده بهینه از منابع آب را سرلوحه کارمان قرار دهیم، تامین منبع آب را گسترش دادیم. به این معنی که از آب های موجود در سفره های زیرزمینی بهشدت برداشت کرده و آب های بین حوزهای را انتقال دادیم.
این در حالی است که اگر در یک حوزه آب بیشتر از نیاز وجود دارد، باید مدیریت شده منتقل شود. با وجود این، در مورد مهار آب سطحی فقط به سدسازی روی آوردیم بدون اینکه مطالعه کنیم آیا این سدها می توانند کارآمد باشند یا نه؟ بنده سدسازی را رد نمیکنم، ولی حجم وسیع سدسازی توانسته مقداری به محیطزیست آسیب بزند. با این وجود، کلیت ماجرا این است که ما در حفظ آب های روان و زیرزمینی و باران خوب عمل نکرده ایم و مقداری برداشت هایمان بیرویه بوده و شرایط کمبود و محدودیت آب را تشدید کرده است. به عبارت دیگر اکنون به وضعیت بحران آب رسیدهایم.
در حالی که وقتی طرح های توسعهای و شهری برای تهران با گنجایش بیش از ۱۰میلیون نفر تدارک دیده شد، باید امورات اساسی و زیربنایی مورد دقت کافی قرار می گرفتند تا آبهای شرب، شستوشو و نظافت تفکیک شوند. اگر ما چنین کاری می کردیم، در تامین آب شرب جمعیت با این همه محدودیت روبهرو نبودیم. در مراکز استانها هم وضعیت به همین شکل است. ما نهتنها این کار را نکردیم، بلکه فاضلاب را هم هدر دادیم. تاسف بار اینکه ما صنایع آب بر را در مناطق خشک مستقر کرده ایم. برای مثال در استان خشکی مثل یزد صنایع کاشی سازی و در مبارکه اصفهان نیز صنایع مرتبط با فولاد را مستقر کرده ایم.
همچنین در منطقه مرکزی پتروشیمی، پالایشگاه و صنایع از این دست را مستقر کردیم، در حالی که اولین و فوری ترین اقدام این است که باید از پساب شهرها برای تامین آب استفاده شود. روی هم رفته ما باید یک مطالعه اساسی انجام دهیم. درست است هزینه زیادی را دربردارد، ولی باید آب شرب چند شهر را بهعنوان نمونه جدا کنیم، چون سلامت مردم بسیار اهمیت دارد. اگر در مقوله بهداشت به خوبی عمل نکنیم، امکان دارد که خدای نکرده بر اثر بروز بیماریها هزینه های زیادی متحمل شویم. من معتقدم که در حوزه تامین آب بهداشتی و شرب باید یک بازنگری اساسی انجام شود، چون میزان آبی که از شبکه های آب ما هدر می رود، بسیار وحشتناک است. اگر این مساله مدیریت شود، شاید بتوان گفت که ظرف چند سال آینده با بهرهبرداری کل هزینههای مرتبط با ایجاد زیرساختها از نظر ریالی برگردانده میشود. وزارت نیرو باید در مورد تامین آب شرب و بهداشتی و تامین آب واحدهای صنعتی تغییر نگرش دهد. وگرنه ما بهشدت منابع آبیمان را بهعنوان سرمایه اساسی برای نسل فعلی و آینده از دست میدهیم .
ضرورت دوگانه شدن شبکههای آبرسانی
باید در مورد شبکه های آبرسانی یک بازسازی جدی صورت گیرد و این شبکهها دوگانه شوند. به عبارت دیگر کشور ما باید به این قضیه توجه کرده و آب شرب و بهداشتی را تفکیک کند. بعد از آن هم باید به سراغ ترمیم شبکه انتقال آب برویم. در واقع ما باید بهصورت پایلوت خطوط آبرسانی را در مناطقی دوگانه کنیم، یعنی یکسری لولهها برای آب شرب و شستوشو در منازل و یکسری لولهها بهعنوان آب بهداشتی تعبیه شوند.
البته این طرح می تواند از نظر هزینه و قیمت کاملا متفاوت باشد و توجیه اقتصادی هم دارد. بنابراین باید به تدریج در تمام کشور گسترش یابد. همچنین حفظ سلامتی آبهای زیرزمینی برای ما اهمیت بسیاری دارد و نباید فاضلابها به همین شکل در محیط رها شوند، چون نشت فاضلاب می تواند به منابع آب زیرزمینی آسیب برساند. ضمن اینکه فاضلاب منبع ارزشمندی هم است. از این رو باید شبکه های آبرسانی سریعا تکمیل شوند و پساب آنها برای کشت چوب، گسترش جنگلها و تامین آب صنایعی که بهعنوان سیستم خنککننده آبرسانی زیادی دارند، مورد استفاده قرار گیرد. هدررفت منابع آب و کمبود شبکه های فاضلاب می تواند به آب های زیرزمینی آسیب برساند و آلودهشان کند. آن چنان که سطح وسیعی از اراضی تحت تاثیر قرار گیرند. از سوی دیگر، نبود شبکه های فاضلاب موجب بروز یکسری بیماریها و رشد یکسری قارچها می شود و دیگر گرمزدایی هم امکان ندارد.
ما اگر فاضلاب را تصفیه و آبش را در حوزه کشاورزی، صنعت، چوب و تامین آب صنایع بهعنوان سیستم خنککننده استفاده کنیم، بهنوعی برگرداندن چرخه است. هر چند شاید گفته شود که نمی توان به آب تصفیه شده فاضلاب برای مصارف شرب اطمینان کرد، ولی در حوزه شستوشو، تامین صنایع بهویژه کشت و زرع، چوب و توسعه جنگل بسیار کمککننده است. این در حالی است که اکنون از آب شیرین برای این حوزهها استفاده می کنیم .
تبعات آب بستهبندی شده
خیلی به بستهبندی آب اعتقادی ندارم، چرا که آب معدنی ظرف می خواهد و پلاستیک زیادی را در محیطزیست منتشر می کند. این در حالی است که مقرون به صرفه هم نیست. از سوی دیگر، شاید در مناطق صعب العبور و مناطق خیلی خشک آب های بسته بندی مورد استفاده باشند، ولی روی هم رفته چنین رویکردی با تبعاتی همراه است. بنده معتقدم که باید آب بهداشتی شرب از طریق شبکه های آبرسانی در اختیار مردم قرار گیرد. در ارتباط با طرح تفکیک آب شرب و بهداشتی اساسی ترین موضوع این است که ما مطالعه جامعی نداشته ایم که ببینیم هزینه های آن به چه صورت است. فقط نظر کارشناسی داده و می گوییم چنین طرحی هزینه سنگینی دارد. این در حالی است که کشور خشکی داریم و مجبور هستیم که در این مسیر حرکت کرده و به این موضوع فکر کنیم. بنابراین باید مطالعه دقیقی صورت گیرد. بنده فکر نمیکنم وزارت نیرو در این راستا طرحی را ارائه دهد و از ناحیه مجلس با مقاومت روبهرو شود. اگر طرح آب منطقی و عاقلانه باشد، حتما ما هم همراهی خواهیم کرد. برای اجرای طرح تفکیک آب شرب و بهداشتی باید بگویم از نقطه که شروع کنیم خوب است، چون بسیار دیر شده است. با این حال بهنظر بنده پایتخت بهدلیل حجم زیاد جمعیت در اولویت است .
منبع:آرمان
* عضو فراکسیون محیطزیست مجلس
ارسال دیدگاه