چرا مردم ایران به تلگرام که نه صاحبش را می شناسند و نه می دانند سرورهایش کجاست اعتماد می کنند؟
تهران (پانا) - چرا ما در کشورمان به پیامرسانها رو آوردیم؟ چون مخابرات یا اپراتورهای تلفن همراه امکاناتی که پیامرسانها داشتند را به ما ندادند یا نخواستند بدهند. حتی اوایل هم دلیل اصلی فیلترینگ پیامرسانها خود شرکتهای مخابرات بودند چرا که منابع درآمدی آنها کاهش یافته بود.
روزنامه اعتماد نوشت: به هرحال الان پیامرسانها در دنیا وجود دارند و ما هم برخی از آنها را تجربه کردهایم. با وجود اینکه هویت تلگرام معلوم نیست و هیچ عکسی از دیتاسنتر تلگرام وجود ندارد و تنها چیزی که میگویند این است که صاحبش یک روس است اما باز مردم به این پیامرسان اعتماد کرده و از آن استفاده میکنند. صاحب تلگرام میگوید ٣٠٠-٢٠٠ میلیون کاربر دارد، این تعداد کاربر به این معنی است که باید ساختمانی وجود داشته باشد که در آن فقط سرورها قرار گرفته باشند اما چنین ساختمانی تا به حال دیده نشده است. با تمام اینها مردم ما در ایران به پیامرسانی که هویت آن حداقل برای من مشخص نیست، اعتماد کردهاند. نکته بعدی این است که جریان اطلاعات داخل کشور، یک سری مسائل حقوقی و قانونی دارد و سازمانهایی هستند که اینترنت را کنترل میکنند...
بنابراین هرکسی که میخواهد این پیامرسانها را تولید کند، ملزم به رعایت یک سری قوانین است. اگر جرمی در پیامرسانی داخلی اتفاق بیفتد، آیا شرکتی میتواند اطلاعات را به پلیس فتا یا هزارجای دیگر که اطلاعات مردم را میخواهند، ندهد؟ اتفاق مهم این است که مردم ما به آن فرد خارجی که هویتش هم معلوم نیست، بیشتر از ایرانی هموطنشان اعتماد دارند.
نکته دوم هم این است که وقتی یک شرکتی اپلیکیشنی تولید میکند، برای کار خیر نیست و دنبال کسب درآمد است. باید دید از کجای این پیامرسان میخواهد پول تولید کند؟ ضمن اینکه هویت تولیدکننده و صاحب این پیامرسان باید کامل مشخص باشد. به عنوان مثال درمورد همین پیامرسان سروش، در صدا و سیما ثبت شده و تنها جایی هم که از آن استفاده میکند صدا و سیما است. خب صدا و سیمایی که مورد اعتماد مردم نیست، چگونه میخواهد پیامرسانی مورد اعتماد مردم ارایه کند؟ بعد میگویند سروش برای صدا و سیما نیست و صاحبش شرکت دیگری است. باید دید آن شرکت چیست و صاحبانش چه کسانی هستند و قصدشان از این کار چیست؟ اگر یک بیزنسمن بخواهد اپلیکیشنی را تولید و در اختیار مردم قرار دهد، باید راههای مقابله با چالشها را هم بلد باشد. اگر اپل پیامرسان را از اپاستور حذف میکند، باید دنبال جایگزین دیگری بود. پیامرسان سروش باید زمانی که میخواست بیزنسش را شروع کند باید فکرش را میکرد که اولین جایی که میتواند مانع کارش شود، خود شرکت اپل یا گوگل است. به هرحال سیستم برای آنهاست. مگر اینکه راه دیگری داشته باشیم که نداریم.
اما کلید ته داستان آنجایی است که ابزاری به اسم گوشی هوشمند دست مردم میرسد که هرچه تلاش شد، نتوانستند آن را در ایران بسازند. این واقعیت وجود دارد که ما مصرفکننده و یوزر ابزاری هستیم که اختیار آن دست فرد دیگری است. امروز تلگرام را فیلتر کنند، فردا چیز دیگری وجود دارد. من ایرانی یوزر دستگاهی هستم که خارج از ایران تولید شده و برای ایرانی هم تولید نشده اما به دست ما میرسد. وقتی از ابزاری خارجی استفاده میکنیم، باید همه مسائل مربوط به آن را هم بپذیریم. از نگاه بیزنسی ما دو راه داریم؛ اول اینکه به جای حرفهایی که گفته میشود که اینترنت ملی داشته باشیم و این حرفها، ببینند آیا اصلا میتوانند خودشان سیستم عاملی طراحی کنند؟ بعد از آن باید دید اصلا دیوایسی (device) در دنیا وجود دارد که از آن سیستم عامل در آن استفاده شود؟ چند وقت پیش بود که اینترنت دچار اختلال شد، وزیر ارتباطات اعلام کرد که مشکل از سوییچهای سیسکو است. کل بستر اینترنت کشور ما روی سیستمهای سختافزاری امریکایی یا چینی است. یعنی به راحتی هرچه تمامتر اگر روزی بخواهند میتوانند کل این سیستم را بخوابانند. در خارج از کشور وقتی بیزنسی را راه میاندازند، طوری حرکت میکنند که مرجع باشند. استراتژی درست این است. ایران در هیچ بیزنسی در دنیا مرجع نیست. یک زمانی میگفتند فرش برای ایران است که آن هم تمام شد. ایران در هیچ حوزه اقتصادی مرجع نیست و در این شرایط نه امنیت اقتصادی، نه روحی، نه داخلی وجود ندارد. نتیجهاش میشود اینکه زمانی که شب عید مردم مشغول تفریح هستند، یک مسوول اعلام میکند که تلگرام فیلتر شده است؛ این کار با روح و روان کلی ایرانی، حداقل کسانی که بیزنسشان با این ابزار است، بازی میکند. ابزار جایگزین چیست؟ چرا مردم برای بیزنس سراغ تلگرام و اینستاگرام رفتهاند؟ ما هزار قانون اشتباه بسیار قدیمی در کسب و کارکشورمان داریم که مردم با وجود این قوانین نمیتوانند کار کنند. به جای حل صورت مساله با فیلترینگ، باید به دنبال راهحلی اساسی بود.
ارسال دیدگاه