دکتر فریبرز ناطقی الهی*
آسیبپذیری سازههای صنعتی در برابر زلزله
بیشتر سازههای صنعتی از جمله کارخانجات، ذوب آهن، پتروشیمی و تاسیسات نفتی و نیروگاهی در ایران قدمت زیادی دارند که متاسفانه در زمان تاسیس آنها مقررات و آییننامههای زلزله عموما یا وجود نداشتند یا در عمل اجرا نمیشدند! شاید به این دلیل که آن زمان نه موضوع آنقدر مطرح بود و نه سیستم نظارتی برای آن وجود داشت. در بیشتر مواقع طرحهای مشابه خارجی با تغییراتی در ایران شروع به ساخت میشد و گاهی ملاحظاتی برای زلزله غیر مطرح ایران لحاظ میشد.
این مساله تا ۲۵ سال پیش حداقل از دیدگاه قانونی و نبود آییننامههای مورد تائید و لازم الاجرا در امر زلزله تا حدودی قابل پذیرش بود که صدالبته در شرایط تامین مالی، میتوان آنها را به حد و تراز این نامههای امروزی مقاومسازی کرد. این سازهها عموما راحتتر مقاومسازی میشود، زیرا غالبا در پهنههای بزرگ و در واحدهای منفک بنا شدهاند و دسترسی برای عملیات اجرایی آسانتر است. متاسفانه در ۲۵ سال گذشته نیز با وجود لازمالاجرا بودن آییننامههای زلزله در ساخت، شاهد بنای واحدهای عظیم و تاسیسات بسیار بزرگ در کشور بخصوص پهنههای لرزهخیز مثل کرمان، تهران و تبریز بدون توجه به دستورالعملهای لازم زلزله هستیم، یا حداقل در فرآیند ساخت بسیار حقیر و فقیر عمل میکنیم .
باید در نظر داشت با توجه به شرایط اقتصادی کشور و از سوی دیگر نیاز به اشتغالزایی و در بیشتر موارد ساخت این سازهها توسط هلدینگهای کشور با سرمایه مردم، این عدم دقت تحت هیچ شرایطی برای مسئولان و مردم قابل قبول نیست. متاسفانه هفتهای نیست که دانشجویان سابق من از سازههای بسیار عظیم در حال ساخت در استانهای مختلف عکسهایی برایم از فاجعه ساخت و ساز در این گونه واحدها ارسال نکنند! یک نگاه اولیه و ساده به برخی از این سازهها حاکی از لحاظ نشدن ابتداییترین مقررات و مفاهیم مهندسی زلزله در بسیاری از ساختوسازهاست. برخی از این سازهها به قدری فاقد الزامات در برابر وقوع لرزههاست که انسان را حیران میکند که آیا مهندسی یا طراحی پشت این سازهها بوده یا خیر؟ !
در شرایط حاضر در کشور و لرزهخیزی بسیار بالای ایران حقیقتا نهایت دقت در ساخت مقاوم این پروژههای عظیم با سرمایه زیاد دولتی یا مردمی باید مد نظر همه آحاد مردم از مسئول تا افراد عادی باشد. آیا به عنوان مثال، کشور و مردم ما تحمل از دست دادن تاسیسات ذوب آهن یا صنایع نفتی را در زلزله خواهند داشت؟ از دست دادن ثروت ملی یا مردمی، از دست دادن شغل، از دست دادن تولید و تحمیل مواد و گازهای سمی با تخریب این واحدها چقدر میتواند قابل پذیرش باشد؟ در سالهای اخیر بیشترین توجه به ساختمانهای مسکونی بوده است. ولی در کنار این توجه ضروری، متاسفانه بسیاری از کارخانجات و پروژههای حیاتی کشور از زیر بار مسئولیت مقاومسازی فرار کردهاند و لازم است به این سرمایهگذاریهای غیرقابل تجدید بیشتر توجه شود .
منبع:جام حم
* استاد پژوهشگاه زلزلهشناسی و مهندسی زلزله و متخصص حوزه مقاومسازی و مدیریت بحران زلزله
ارسال دیدگاه