در گفتوگو با پانا
بطحایی: ایجاد نشاط و مهارت آموزی دانشآموزان مطالبات رئیسجمهوری از بنده است/ مطالعه اشعار سهراب سپهری را به نسل جدید توصیه میکنم
در دوران تحصیل هرگز تنبیه بدنی نشدم
تهران ( پانا)- حسین الهامی نژاد: نگاهش که به دوربین افتاد رو به عکاس کرد و با خنده از او بابت چهره برافروخته و آشفتهاش عذرخواهی کرد. میگفت از صبح علیالطلوع تا به حال مشغول رایزنی با خزانه است برای پیگیری مطالبات فرهنگیان. با این حال با روی خوش و صبر و متانتی که بین همکارانش و اصحاب رسانه زبانزد است، سی دقیقه از وقتش را در آخرین روز اسفندماه سال ۹۶ در اختیار ما گذاشت تا با او درباره عملکرد ۷ماههاش در کسوت وزیر آموزش و پرورش سخن بگوییم.
در بخش آخر مصاحبه نیز سعی کردم تا کمی در زندگی شخصی وزیر آموزش و پرورش و اوقات فراغت ایشان کندوکاو کنم. اوقات فراغت، کتاب و فیلم مورد علاقهاش از جمله موضوعاتی بود که درباره آنها با سید محمد بطحایی، وزیر آموزش و پرورش دولت دوازدهم به گفتوگو نشستیم که شرح کامل آن را در ادامه میخوانید:
شما یک نوه دارید که هنوز به مدرسه نمی رود. وقتی دوران خدمتتان تمام شود احتمالا نوه شما به سن تحصیل رسیده است. دوست دارید که چه چیزی در نظام آموزشی از شما به یادگار مانده باشد که از آن برای نوهتان به عنوان دستاورد دوران خدمت خود یاد کنید؟
پاسخ سوال شما همان چیزی است که به عنوان هدف آموزش و پرورش در دولت دوازدهم دنبال میشود. هدف مکتوب و نوشته شده، سند تحول بنیادین است و هدف نانوشته این است که روزی مدرسه برای همه فرزندان این مرز و بوم تبدیل به یک محیط بسیار لذت بخش و پرنشاط شود. این مهمترین شاخص موفقیت نظام آموزش و پرورش است. بچهها باید احساس کنند در مدرسه چیزهایی را یاد خواهند گرفت که در زندگی به آن نیاز خواهند داشت. بچهها باید از تعامل با معلم و همکلاسیهایشان لذت ببرند. اگر این اتفاق رخ بدهد بیانگر این است که نظام آموزشی ما موفق و در راستای سند تحول است. امیدوارم روزی فرا برسد که بچههای ما با اشتیاق به مدرسه بروند و با سختی آنجا را ترک کنند.
البته این مساله نیازمند عزم جدی همه مسئولین و مردم است. در مرحله اول باید مهارتهای معلمان باید افزایش پیدا کند و سپس یکسری تغییرات در فضاهای آموزشی ما رخ دهد. فاصله ما با این هدف زیاد نیست و خیلی زود می توان به این مهم دست یافت.
معیارهای شما بیشتر جنبه کیفی دارد. میتوانید به طور مشخص از یک اتفاق یا مصداق کمی صحبت کنید؟
در جواب شما باید از دلایلی نام ببرم که باعث به وجود آمدن وضعیت فعلی شده است. حجم کتابهای دانش آموزان ما بسیار سنگین است و گاهی اوقات از طاقت بچهها خارج است. علاوه بر این یکسری تکالیف توسط معلمان و خانوادهها بر عهده دانش آموزان گذاشته میشود که کار را برای آنها بسیار سخت میکند.
ما با این خیال که هوش فرزندمان بیشتر از سنشان است محتوایی بیش از آن چیزی که در کتابهای درسی است به آنها ارائه میدهیم و تکالیفی برای آنها وضع میکنیم که باعث آزار و اذیت میشود. امروز سهم مهارتهای پایه در مدارس بسیار کم است و من تاکید میکنم که امروز فرزندان ما فرصت زندگی کردن در مدرسه را ندارند.
به غیر از این معضل دیگر این روزهای نظام آموزشی مربوط به فضای آموزشی است. فضای اموزشی ما از حیث مساحت و کیفیت وضعیت خوبی ندارد.
امروز فضای ورزشی و تخصیلی به ویژه برای دختران بسیار کم است. دانش آموزان دختر ما به علت احاطه مدرسه توسط ساختمانهای بلند و برای حفظ حجاب و شئونات نمیتوانند به راحتی به بازی و شادی بپردازند.
در توئیت ها و فیلمهای منتشر شده از شما در سفرهای استانی و سرزدن از مدارس، برای خطاب دانش آموزان از کلمه فرزندم استفاده میکنید. این یک توصیف برای ایجاد صمیمیت است یا احساس مسئولیتی به عنوان وزیر آموزش و پرورش در پشت این کلمه نهفته است؟
به نظرم هر دو دلیل صحیح است. من نه به عنوان وزیر بلکه به عنوان نماینده یک میلیون معلم شاغل در آموزش وپرورش باید یک حس عاطفی با مخاطب اصلی برنامههایمان که همان دانش آموزان هستند، داشته باشم.
همه دلخوشی ما معلمان این است بچههایی که در کلاس و مدرسه تحت تعلیم و تربیت قرار میگیرند، جامعه را یک قدم به سمت مطلوبیت پیش ببرند. از این رو ۱۳میلیون دانش آموز فرزندان ما هستند و همانطور که خانوادهها تمام سرمایه خود را برای فرزندش هزینه میکنند، ما معلمان نیز بخش بزرگی از سرمایه زندگی را که همان عمرمان است در این راه صرف میکنیم تا فرزندانمان آینده درخشانی باشند.
آقای وزیر، یکی از محورهایی که در صحبتهای شما دیده میشود این است که جامعه نسبت به آموزش و پرورش بی توجه و یا کم توجه شده است و بارها گفتهاید که تا زمانی که جامعه به آموزش و پرورش توجه نکند، تغییری در آن رخ نمیدهد. این درحالی است که بخش بزرگی از درآمد خانوادهها امروز در حوزه آموزش فرزندانشان هزینه میشود. این موضوع را چطور ارزیابی میکنید؟
من اگر میگویم جامعه به آموزش و پرورش بی توجه یا کم توجه است، بحث مالی و اقتصادی نیست. امروز خانوادههایی که فرزندانشان در مدرسه غیر دولتی تحصیل میکنند، هزینههای زیادی را متقبل میشوند. جامعه ما مانند بسیاری دیگر از جوامع دنیا باید نسبت به نسل آینده خود حساسیت پیدا کند. باز هم تاکید میکنم منظور من کمک مالی و این دست مسائل نیست.
منظور من این بود که باید برای پدران و مادران مهم باشد که فرزندشان در مدرسه چه درسی میخواند. همچنین سخنان معلمان و نحوه آموزش برای آنها مهم باشد.
بر چه اساس فکر می کنید که جامعه این حساسیت را ندارد؟
نشانههای بارزی از این اتفاق را در جامعه مشاهده میکنم. برای من مایه تاسف است که امروز اگر از بعضی از افراد بپرسید که فرزندت در کدام مدرسه درس میخواند و کلاس چندم است، اطلاعی نداشته باشد. بعضی از آنها از اینکه فرزندشان امروز در مدرسه چه درسی خوانده است یا معلمهای او چه کسانی هستند، اطلاعی ندارند. این سوالات را اگر در قالب یک پژوهش از پدران بچهها سوال کنید، اکثر آنها جوابی برای این سوال ندارند.
یکی از موضوعات مهمی که آموزش و پرورش بر روی آن حساس است تنبیه بدنی است. در برخی از مواقع شاهد این مساله هستیم که به اشتباه معلم یا کادر مدرسه را به جرم تنبیه بدنی دانش آموزان محکوم میکنیم در حالی که بعدها مشخص میشود که این اتفاق رخ نداده است. آموزش و پرورش برای ایجاد تعادل در این گونه اتفاقات و تصمیمگیریها چه برنامهای دارد؟
ما باید در همچین مواقعی مسیر کارشناسی را در دستور کار خود قرار دهیم. مسیر کارشناسی یعنی صبوری و جمع آوری اطلاعات دقیق که خدایی نکرده منجر به قضاوت عجولانه نشود. تنبیه برای کشور و آموزش وپرورش یک موضوع حساس است. منظور من از تنبیه فقط تنبیه بدنی نیست و شامل تنبیه لفظی و... نیز میشود. گاهی یک نگاه نا به جای معلم به دانش آموز یک تنبیه محسوب میشود. در برخی موارد تعجیل ما در تشخیص باعث صدمه دیدن معلم یا دانش آموز میشود بنابراین ما باید تلاش کنیم اینگونه مسائل را با کار کارشناسی حل کنیم.
خود شما در دوران تحصیل تنبیه بدنی شده اید؟
خیر. من در دوره تحصیلم در مدرسه هیچگاه تنبیه بدنی نشدم.
یکی از ظرفیتهای مغفول مانده قانون اساسی، اصل ۱۵ است که هنوز به اجرا در نیامده است. آیا میتوان امید داشت که در پایان دولت دوازدهم در این زمینه اتفاق خاصی رخ دهد؟
آموزش زبانهای قومی و محلی موضوع بسیاری مهمی است که هم مطالبه اجتماعی و هم یک نوع نیاز برای جامعه محسوب میشود. ما همانطور که معتقد به وحدت اقوام هستیم باید بر حفظ هویت این اقوام نیز اهتمام داشته باشیم. اگر خدایی نکرده فرد کُردی در کشور داشته باشیم که زبان کردی بلد نباشد، نشانه خوبی نیست. اگر یک بلوچ با سبک زندگی و آداب قوم خود آشنا نباشد، این قطعا نگران کننده است.
آموزش و پرورش در سالهای اخیر چندین بار تلاش کرده است که به این موضوع ورود کند اما شورای عالی انقلاب فرهنگی به خاطر جایگاه سیاستگذاری در حوزههای فرهنگی؛ در حال تنظیم اصولی است که با رعایت آن آموزش زبانهای قومی و محلی انجام شود و ما در آموزش و پرورش منتظریم این سیاستها ابلاغ شود تا بر اساس آن عمل کنیم.
به نظر شما تا پایان دولت دوازدهم این مهم اجرایی می شود؟
نمیتوانم پیش بینی دقیقی انجام دهم. چون ملاحظات زیادی وجود دارد که از عهده آموزش و پرورش خارج است. اما شاهد این هستم تمام بخش های حاکمیتی مصمم هستند این مساله به سرانجام برسد.
شما هفت ماه و نیم پیش به عنوان وزیر آموزش و پرورش توسط رئیس جمهوری به مجلس معرفی شدید. دکتر روحانی در جلسات قبل از معرفی شما به مجلس از شما چه خواستند و امروز تا چه اندازه خواستههای ایشان محقق شده است؟
به دلیل آنکه در دولت قبلی چندین بار به عنوان معاون وزیر برای ارائه گزارش خدمت آقای رئیس جمهور رسیده بودم، ایشان تا حدودی بنده را میشناختند. اما در جلسه ای که برای معرفی من به عنوان وزیر حضور داشتند دو نکته را مورد تاکید قرار دادند و هنوز هم آنها را دنبال میکنند.
یکی از آن نکات، مهارت آموزی و توسعه مهارتهای پایه زندگی برای دانش آموزان بود. البته تاکید ایشان این است که مهارتآموزی به نحوی باشد که منجر به اشتغال شود. یعنی هر فارغ التحصیل ما از مدرسه اگر به هر دلیل نتوانست و نخواست در دوره آموزش عالی ادامه تحصیل دهد، بتواند در بازار کسب و کار شغلی را انتخاب کرده و امرار معاش کند
نکته دیگری که رئیس جمهوری بر آن تاکید داشتند ایجاد فضای نشاط و امید در مدرسه بود. ما نسل آینده را با توجه به ظرفیت عظیمی که در کشور داریم ،باید به گونهای تربیت کنیم که به آینده امیدوار باشند و بدانند در این کشور منابع و فرصت بسیاری وجود دارد که با یک مقدار تلاش و کوشش میتوان به یک آینده روشن امیدوار بود.
البته رئیس جمهور درباره معیشت معلمان و مشکلات اقتصادی آموزش وپرورش موضوعاتی را بخاطر دغدغههایی که دارند، مطرح کردند و راهنمایی هایی برای بنده داشتند.
در آستانه عید نوروز هستیم. برنامه خاصی برای روزهای تعطیل دارید؟
ایام عید به احتمال زیاد در تهران هستم. تعطیلات ما در نوروز چهار روز بیشتر نیست. روز اول عید برای پیگیری مساله مالی در سرکار حضور دارم تا بتوانیم بخشی از مطالبات فرهنگیان عزیز را پرداخت کنیم.
قبول پست وزارت شما چه تغییری در اوقات فراغت شما به وجود آورده است؟ اصلا اوقات فراغتی برای شما باقی مانده است؟
کسی که وزیر میشود مسئولیت سنگینی را بر عهده میگیرد و به همین خاطر باید بخش عمدهای از وقت شخصی خود را به آن اختصاص دهد. یعنی اگر بنده ساعت شش صبح از منزل خارج نشوم و تا دیروقت سرکار نباشم، و یا ۵شنبهها و بخشی از جمعهها را برای امور وزارتخانه وقت نگذارم، حتما بخشی از کارها روی زمین میماند.
همین مقدار کمی از روز جمعه که برای شما باقی میماند را به چه کاری اختصاص میدهید؟
معمولا بخش عمدهای از برنامهریزی کارهایی که باید در طول هفته در پبش دارم را روز جمعه انجام میدهم. صبح زود جمعه تا حوالی ظهر به این کار اختصاص دارد. باقی روز جمعه هم به انجام کارهای خانه اختصاص دارد. من قبل از اینکه وزیر شوم بخشی از کار های خانه مانند خرید و همچنین برخی امور شب عید مانند پاک کردن شیشهها بر عهده من بود که امروز بر روی زمین مانده است و نصف روز جمعه را به این کارها اختصاص میدهم.
ورزش و مطالعه در برنامه های شخصی شما جایی دارند؟
ورزش و مطالعه کتابهای غیر مرتبط با حوزه کاری، متاسفانه به دلیل مشغله فراوان کاری از برنامههایم خارج شده است. البته کار ما به شکلی است که باید یکسری مقالات و موضوعات مرتبط را مطالعه کنیم و در هفته به طور متوسط سه یا چهار سخنرانی دارم و برای آمادگی حتمن به مطالعه قبل از سخنرانی نیاز دارم. این مطالعات جزو کار من محسوب میشود و جنبه تفریح و گذراندن اوقات فراغت ندارد. همچنین به غیر از پیاده روی که گاهی انجام میدهم، متاسفانه فرصتی برای ورزش کردن ندارم.
آیا کتابی را سراغ دارید که از نظر شما برای دانش آموزان مفید باشد و مطالعه آن را به دانش آموزان توصیه کنید؟
تفاوتی که نسل امروز با نسل قبل دارد این است که نسل امروز افق نگاه بلندتری دارد. حُسن این مساله این است که پیشرفت سریعتر از زمان ما اتفاق میافتد و اشکال آن هم این است که آرزوهای دور و دست نیافتنی را ایجاد میکند. این آرزوها گاهی اوقات ایجاد یاس و ناامیدی میکند. مطالعه اشعار سهراب سپهری را برای نسل جدید بخاطر ایجاد نگاه دقیق این نسل به خود و جهان اطراف بسیار مفید میدانم و به همین خاطر، مطالعه آن را به دانش آموزان عزیز توصیه می کنم.
اهل سینما و فیلم دیدن هستید؟ آخرین فیلمی که دیدید چه بود؟
متاسفانه باز هم به دلیل مشغله کاری نمیتوانم به سینما بروم. اما به فیلمهای مذهبی مانند فیلم اخیر آقای مجیدی که درباره زندگی پیامبر اسلام بود، بسیار علاقمندم. آخرین فیلمی که دیدم مستند صفر تا سکو بود که درباره سه خواهر رزمی کار به تهیه کنندگی خانم کرامتی ساخته شده بود.
ارسال دیدگاه