نصرت الله تاجیک *

بولتون؛ کارکردی یا روانی؟!

تهران ( پانا) - همین چند ساعت اول پخش خبر انتصاب جان بولتون بعنوان مشاور امنیت ملی ترامپ نشان میدهد که هم بیش از حد به نقش وی در تخریب روابط ایران و آمریکا پرداخته شده است و هم بصورت غیر واقعی ایران را یک بازیگر منفعل فرض کرده اند!

کد مطلب: ۸۰۸۹۷۳
لینک کوتاه کپی شد

اگر چه بسیاری از تحلیلگران غربی انتصاب وی که ظهورش از دوران بوش پسر در وزارت خارجه آمریکا بوده را تکمیل حلقه ضد ایرانی دولت ترامپ میدانند و تا آنجا پیش رفته اند که گفته اند انتخاب او نوید بخش تغییرات ژرف در ایران است! و سیاستمداران و رسانه های عربی نیز خوشحالی خود را از این انتصاب و آغاز وخامت بیشتر روابط ایران و آمریکا پنهان نداشته اند، اما او خواسته که گذشته وی را ملاک اقدامات آتی او قرار ندهند!

این جمله وی را اگر در تصویر بزرگ سه محور زیر قرار دهیم نتیجه میگیریم که از آنجا که ترس از به راه افتادن جنگ جدید در منطقه برای ترامپ سودآور تر است تا خود جنگ، انتصاب بولتون نقشی روانی دارد تا کارکردی: ۱- نحوه تصمیم سازی و تصمیم گیری در سیاست خارجی ترامپ که اصلا" به وزارت خارجه بها نمیدهد و بسیاری از پستها همچنان خالی و وی و مشاورین پیدا و پنهانش به امورات سیاست خارجی مشغول بودند، ۲- در کنار استبداد رای و عدم پذیرش نظرات کارشناسی و ۳- مهمتر از همه ویژگیهای مثبت و منفی پست مشاور امنیت ملی در طول تاریخ آمریکا و قدرت آنان که بیشتر تحت الشعاع شخصیت رئیس جمهور بودند، یا توجه به شخصیت ترامپ اولا" چندان دور نیست که بولتون نیز چندی دیگر از قطار پیاده شود و برای ترامپ آرزوی موفقیت کند! و ثانیا" میتوان نتیجه گرفت که با توجه به ادله زیر اثرات روانی انتصاب بولتون بر اثرات کارکردی وی بچربد و ترامپ بیشتر دنبال ترساندن رهبران کشورهای منطقه از سیاستهای ایران، خوشحال کردن آنها از انتصاب یک چهره ضد ایرانی و ادامه روشهای شیر دوشانه است!

۱- تاریخ سیاست خارجی آمریکا نشان میدهد که انتخاب مشاورین امنیت ملی قوی توسط روسای جمهور آمریکا برای انتقال تصمیم سازی و تصمیم گری در زمینه سیاست خارجی به این منظور بوده است که کاخ سفید در این زمینه فعال مایشاء شود که خوشبختانه تا حالا ترامپ در این زمینه چیزی کم نگذاشته است! پس از این جهت نیز انتخاب بولتون کارکردی نیست!

۲- از منظر دیگری نیز این انتخاب بیشتر روانی است و آن تضاد نقش وی با مایک پمپئو رئیس قبلی سیا و وزیر جدید خارجه آمریکا است! یعنی یا نقش بولتون تشریفاتی خواهد شد و یا نقش پمپئو که اتفاقا" وی هم جمله ائی شبیه بولتون بکار برده که بالاخره وی را هم اکنون باید در ظرفیت وزیر خارجه امریکا در نظر بگیرند و نه پمپئوی رئیس سابق سیا!

۳- شاید مهمترین نکته قابل تذکر، نظرات غیر واقع بینانه و بدور از واقعیات جامعه ایرانی امروز بولتون است که از طریق لابیهای مخالفین حکومت ایران به وی تزریق شده است و نه تنها کارآئی نظرات وی را از بین خواهد برد بلکه بیشتر از وی یک شخصیت جنجالی ساخته است و این بر جنبه روانی تاثیرات انتصاب وی بر ایران و سیاستهای داخلی و منطقه ائی اش تاکید دارد.

* دیپبلمات سابق

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار