شهرزاد گیلگ پور: سه گانهای از صد سال تنهایی مارکز را سال آینده تکمیل می کنم
به دنبال راضی نگه داشتن مخاطب به هر قیمتی نیستم
تهران (پانا) - نمایش « اما.. نه.. اگر.. شاید.. حالا.. باشه.. تو.. دیره..» با طراحی و کارگردانی شهرزاد گیلگ پور این روزها در تئاتر باران به روی صحنه رفته است.
اثر پیشین شهرزاد گیلگپور «صد سال تنهایی به روایت آئورلیانو» با نگاهی به رمان معروف صد سال تنهایی گابریل گارسیا مارکز تولید شده. وی که در کارنامه هنری اش نویسندگی سریال «تسخیر خوشبختی» وطراحی و نویسندگی نمایش «قاصدک» نیز به چشم می خورد درباره علت انتخاب نام اما.. نه.. اگر.. شاید.. حالا.. باشه.. تو.. دیره.. برای اثر جدیدش که شاید کمی عجیب به نظر برسد گفت: آدم های قصه در این داستان دچار آشفتگی، سردرگمی و تردید هستند و مرتب در حال رفت و آمد در زندگی هم هستند و ثبات ندارند و از همین رو فکر کردیم که انتخاب این نام می تواند به انتقال مفهوم مورد نظر ما و همچنین این عدم ثبات و آشفتگی کمک کند.
وی همچنین در خصوص انتخاب مجدد رمان صد سال تنهایی برای اثر جدیدش نیز گفت: صدسال تنهایی یکی از تاثیرگذارترین رمان هایی است که مطالعه کرده ام و این چندسال اخیر درگیرم کرده. معتقدم که تولید تئاتر باید بر مبنای دغدغه های گروه اجرایی باشد.تا وقتی که ذهنم و روحم درگیر صدسال تنهایی باشد همچنان روی آن متمرکز خواهم بود و البته سه گانه ای از صدسال تنهایی را بر روی صحنه نمایش خواهیم داشت یعنی کار بعدی مان هم که به امید خدا سال آینده خواهد بود اقتباس از همین رمان صد سال تنهایی مارکز است.
یکی از ویژگی های اجرایی نمایش «اما.. نه.. اگر.. شاید.. حالا.. باشه.. تو.. دیره..» پرهیزاز کلام و تاکید بر حرکت مبتنی بر موسیقی است به گونه ای که موسیقی نقش قوی و تاثیر گذاری در این نمایش دارد. گیلک پور درخصوص این مساله گفت: پرهیز از کلام در نمایش، بیشتر به علاقه شخصی ام باز می گردد. من حرف زدن زیاد روی صحنه و اساسا در زندگی روزمره را نمی پسندم. تصور میکنم زمانه امروز به شکلی است که حرف ها اصلا به فکرها و احساس ها ربطی ندارند. حتی گاهی واژه ها در حین ادا شدن با میمیک ها و رفتارهای جسمانی کاملا متضاد با آن ها همراهند پس چه بهتر که با حقیقت عریان مواجه شویم و حقیقت عریان چیزی است که فیلتر ندارد و به نظرم رفتار جسمانی و میمیک صورت، حقیقی تر و واقعی ترند و فیلتر گذاشتن روی آن ها مهارت بسیار زیادی میخواهد. درصد بسیار زیادی از واکنش ها در بدن و صورت هم از ناخودآگاه سرچشمه میگیرد که عملا فیلتر شدنی نیست. وی افزود: برای فرم اهمیت زیادی قائلم و مخاطب هم برایم مهم است اما به هر قیمتی حاضر نیستم او را راضی نگه دارم. دنبال ساده کردن نیستم تا مخاطب بدون هیچ تلاشی بفهمد جریان چیست و یا با احساسات دم دستی او بازی کنم تا
ساعتی خوش باشد. از نظر من تئاتر تعامل و اساسش اندیشه است، اگر تماشاگری هنگام دیدن نمایش احساس کند که فکرش قلقلک داده شده و این او را آزار داده اصلا مخاطب عادی نیست! در نتیجه مخاطب برای من دو دسته است: دسته ی اول مخاطبی که هنگام دیدن نمایش فکر میکند و میداند که باید فکر کند پس عادی است و دسته ی دوم مخاطبی است که تا یک نمایش کمی او را از ساده بینی دور کند ناراحت می شود و نمی تواند بپذیرد پس غیرعادی است و باید فکری به حال خود بکند.
شهرزاد گیلک پور همچنین درباره استفاده و نقش کاربردی موسیقی راک در این نمایش گفت: موسیقی راک برای اعتراض پدید آمد. ما در این نمایش در یک بستر زمانی قدیمی، از درگیری های ذهنی و روحی انسان امروز میگوییم و به حال و هوای او، به عدم ثبات روحی او، به مسببان این امر معترضیم و اشخاص نمایش هم به هم معترضند. دلیل انتخاب موسیقی راک نشان دادن این اعتراض بود.
کارگردان نمایش «اما.. نه.. اگر.. شاید.. حالا.. باشه.. تو.. دیره..» به استفاده از عنصر سایه در این اثر و کاربردش نیز اشاره کرد و گفت: سایه برای فضاسازی خیلی به کارمان می آمد. خاصیت سایه رمزآلود و وهم آلود بودن آن است و اتفاقاتی که پشت پرده رخ میدهد گاه مربوط به گذشته است و گاه مربوط به زمان حال است و گاه مربوط به چیزهایی است که دیده نمی شوند اما وجود دارند..سایه تمام منظور ما را می رساند و مهمتر از همه فضاسازی می کرد.
وی همچنین درباره ایده اجرایی استفاده از چمدان نیز گفت: ایده چمدان ها مربوط به سینا ییلاق بیگی است .او معتقد بود که اشخاص نمایش یا در حال رفتن برای همیشه هستند یا رفتند و دوباره بازگشتند یا رفتند و دیگر بازنگشتند. پس این روند تنها چیزی را که به خاطر می آورد ابزار سفر یعنی چمدان است. وگرنه ما در ابتدا یک سری قاب متحرک طراحی کرده بودیم و بر مبنای آن ها میزانسن چیده بودیم که با توجه به ایده ی چمدان ها، تمام چیدمان ها و میزانسن ها تغییر کرد.
داستان نمایش «اما.. نه.. اگر.. شاید.. حالا.. باشه.. تو.. دیره.. » روایتگر زندگی خانواده چهار نفره ای است که به قصد بهتر شدن شرایط زندگیشان مهاجرت میکنند اما در مکان جدید اتفاقات غیرمنتظره ای برایشان رخ می دهد.
عواملی که در اجرای نمایش «اما.. نه.. اگر.. شاید.. حالا.. باشه.. تو.. دیره..» همکاری دارند عبارتند از: طراح، نویسنده و کارگردان: شهرزاد گیلگ پور، تهیه کننده: علی اصغر یوسفیان، بازیگران: مهشید کاظمی، محمد بهمن زاده، امید رضایی، عاطفه بختیاری، محمد وحیدی، ملیکا صفاری پور، مسعود عابدی، فاطمه عباسی، فرشته اعظمی و مریم هاشم پور. با هنرمندی: سپیده پروانه، مهتاب گیلگ پور و پردیس کریمی، طراح لباس: مهتاب گیلگ پور، طراح گریم: آزاده شهبازی،مجریان گریم: ژیلا درگاهی، آنا امیری، مدیر صحنه: مهرداد فیضی، عکاس: افسانه حسینی نژاد، مبینا ستوده نیا ،مشاور اطلاع رسانی و ارتباطات: مصطفی محمودی، امور ارتباطات رسانه ای: نساء نیکو (طراحان هنر ایرانیان)، ارتباطات عمومی: ندا الماسیان طهرانی، ارتباطات و تبلیغات فضای مجازی: لاله محمودی.
ارسال دیدگاه