/نگاهی به فیلم سینمایی ˝تاج محل˝/
جرم اجتماعی و فاجعه فرهنگی ساختاری ساده و جاری
خبرگزاری پانا: فیلم با معرفی سادهای شروع شده و در همان رنگ و لعاب ساده و واقعگرا از یک شرارت زورگیرانه و دزدی حکایت میکند که مبنای داستان نیز روی این جرم اجتماعی و فاجعه فرهنگی بنا میشود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی پانا، این فیلم هم که مثل نمونههای زیادی از آثار جشنواره فجر امسال در قضای جامعه با انتقاداتی ناقص به روال کلی مسائل قضایی روایت دارد دستمایههایی را انتخاب کرده که بیشتر به خلاء فرهنگی، اختلالات بین باورها و رفتار و غیر واقعی بودن و انحراف افکار مردم از حقیقت را گویا هستند.
داستانی نسبتاً جاری را مشاهده میکنیم که با استفاده از اتفاقاتی تصادفی و ایدهآل، خط روایت را پیش برده و از ضعف قصه پردازی نویسنده حکایت دارد؛ مثلاً مرد مسن داستان، کتابی را که از خانهاش دزدیده شده دست نوجوانی در اتوبوس میبیند؛ یا وقتی پلیس به دنبال مضنونی میرود وی بدون دلیل کافی و غیر منطقی از طبقه ششم ساختمان پایین میپرد؛ نامشخص است که پلیس، از کجا و چگونه دزد واقعی را دستگیر کرده؛ که همه این اتفاقات داستان را به مسیری دیگر هدایت میکنند.
مثال دیگر از بی حکمتی مسائل فیلم خلوتی است که برای مرد اصلی داستان پیش آمده؛ تماشاگر از آنجا که اقدام این کاراکتر به شدت احمقانه است یا حداقل هیچ دلیلی برای این فعل خداپسندانه وی و نیت خیری که مرد دارد، به مخاطب داده نشده، اصلاً با وی همذات پنداری نمیکند. در واقع او اشتباه میکند که میخواهد به جوانی کمک کند که کاملاً مطمئن است به حریم خصوصی وی تجاوز کرده، به مهمانان وی صدمه زده، از وی دزدی کرده و دستش را نیز شکسته است! اما ظاهراً فیلمساز انتظار داشته تماشاگر با چنین مرد نادانی همراه و همدل شود و این از بازی در سکوت و موسیقی درون گرای سکانس خلوت وی کاملاً مشخص است.
آنچه باز به داستان معطوف بوده اقداماتی غیرقانونی آنهم از سوی نیروی انتظامی است. (پلیس مضنونی را بازداشت کرده که هیچ مدرکی علیه وی ندارند) اشتباه دیگر اینکه "عقیقه" به آن قربانی میگویند که بدون شکستن استخوانش، تمام استخوانهای جانور را خاک کنند. (این یک آیین اسلامی برای دفع خطر از نوزاد یا در کل آدم است.) در حالی که اشخاص فیلم، گوسفند را صرفاً قربانی و انفاق کردهاند ولی اصطلاح عقیقه را به کار میبرند.
از ضعفهای عدیده فیلمنامه که بگذریم، انتخاب زوج اصلی داستان بسیار نادرست بوده؛ بازیگر نقش مرد که اصلاً به مستندی تصنعی میزند؛ و زن وی از او ضعیفتر بازی کرده؛ اما در مقابل زوج فرعی فیلم، بازی بسیار جذاب و بستهای را ارائه دادهاند که از امتیازات فیلم است. ضعف کارگردانی از بازیهای ضعیف دیگر کاراکترها نیز گویاست مثل جایی که طفل (برادر مجرم) گریه میکند.
"تاج محل" اشارهای واضح به آداب و عادات رفتاری و فرهنگی مردم دارد که نه در جای درست مطرح شده و نه لزومی به کلیت داستان داشته؛ مثل برداشتن نان از روی زمین؛ مثل دیالوگهایی در مورد نماز و دیگر مسائل؛ این احتمال از نگاه تماشاگر میگذرد که شاید فیلمساز خواسته بگوید مجازات مجرم، بد است یا بخشش کار بهتری است ولی قطعاً چنین ایدهای هم به گونه سینمایی و درست پرداخت نشده است و تنها امتیازات کار، نزدیک بودن شخصیتهای داستان به جامعه امروزی است.
ارسال دیدگاه