شرح دعای روز بیست و نهم ماه مبارک رمضان
در دعای روز بیست و نهم ماه مبارک رمضان آمده است: « اللَّهُمَّ غَشِّنِی فِیهِ بِالرَّحْمَةِ وَ ارْزُقْنِی فِیهِ التَّوْفِیقَ وَ الْعِصْمَةَ وَ طَهِّرْ قَلْبِی مِنْ غَیَاهِبِ التُّهَمَةِ یَا رَحِیما بِعِبَادِهِ الْمُؤْمِنِینَ.»
به گزارش خبرنگار پانا از سمنان، معنای این دعا این است که « خدایا در این ماه با رحمتت فروگیر و توفیق و خود نگهدارى نصیبم كن و از تیرگیهاى اوهام و تردید دلم را پاك گردان، اى مهربان به بندگان با ایمان.»
غش : پوشاندن، غش در معامله یعنی پوشاندن عیب جنس .
توفیق: موافق گردانیدن، مدد کردن؛ در اصطلاح، همراهی خداوند در کار خیر را گویند.
عصمت: اصل عصمت را ریسمان معنی کردهاند که سپس توسعه معنایی پیدا کرده و به هر وسیلهای که باعث حفظ چیزی شود عاصم گفته میشود.
تهمه: تردیدها و اوهام باطل
غیاهب: جمعِ غَیهَب، تاریکی، اسب بسیار سیاه، شب بسیار تاریک، مرد نادان و پلید و ناتوان
در این بیست و نهمین روز از خداوند میخواهیم تا با مهربانیش سراپای وجود ما را در بر بگیرد و عیبهایمان را بپوشاند و از مائده توفیق و عصمت روزیمان کند .
او را که بر بندگانِ دل در گروِ او نهادهاش مهربان است می خوانیم تا قلبمان را از سیاهیهای تردید و اوهامِ باطل پاک و تطهیر نماید.
شرح:
به ایستگاه آخر این ماه پر خیر و برکت نزدیک شدهایم و اینها آخرین تیرهای در ترکش ماست که به هدف اجابت روانه میکنیم، باشد تا از این میانه یکی کارگر شود !...
هر چه کردهایم و هر چه شده است همینایم که اکنون هستیم. هنوز هم عیبهایمان را میتوانیم ببینیم که هستند و وجود دارند هر چند شیاطین دست هایشان بسته بود اما در وقت باز شدن آن دستها همین عیبهای باقیمانده میتوانند ما را هدف و بازیچه آنان کنند.
وقتی که این ضعفها آشکار باشند و بتوانند دیده شوند، شیاطین و فرصت طلبان بازیگر را به طمع خواهند انداخت تا عمرمان را مرتع خویش سازند و هر سبزهای و گلی و درختچهای را که با هزار زحمت کاشتهایم و آب دادهایم و ... زیر پا لگدکوب و نشخوار کنند.
پس از خدا میخواهیم حال که تا همین حد بیشتر نتوانستهایم در این باغ بکاریم و رشد دهیم، عیبها و نقصها و کاستیهایمان را با مهربانی و رحمت خود بپوشاند و از گزند آن سارقان راهزن مصون بدارد.
از او طلب توفیق میکنیم تا شرایط را موافق مصلحتمان نماید و اسباب و مقدمات لازمی را که از قدرت ما خارج و در دست اوست در اختیارمان قرار دهد و راه را بر ما آسان کند که در این ماه ما را موانعی است. از جنس تردید (توبه۴۴-۴۵)، و سنگ دلی (یونس ۸۸) و تنگی صدر و کم حوصلگی(انعام ۱۲۵) و کفر و چشم پوشی از حق (مائده۴۱-توبه ۴۵)
و بر این توفیق آثاری است چون دوری از شیطان و توبه و بازگشت به سوی خدا و زدودن گناهان و راهیابی به سوی بهشت و توکل و شرح صدر و مغفرت و هدایت خاص و ....
درخواست عصمت تیر در ترکش بعدی است که در چله این کمان قرار میدهیم، عصمتی که چون ریسمانی به آن بیاویزیم و از ته چاه دنیا و خویش به در آئیم، ریسمانی که ما را حفظ کند، ریسمانی که سر دیگرش در دست اوست!
عصمت دارای دو مولفه است، آگاهی و آزادی (علم و تقوی). هر چه بیشتر از این دو بهره داشته باشیم بیشتر در امانیم و محفوظ. علمِ به منافع و مضار و خود نگهداری و آزادیِ از شهوات و تمنیات و جبرهایی که دست و پاها و چشمها را میبندند تو را عصمت میبخشند و به هر میزان که از این دو سرچشمه بیشتر بهره برده باشیم معصوم تریم و از گزند آن سارقان و راهزنان محفوظ تر.
و در آخر باز نگاهی به قلب خود میاندازیم و آن را سیاه و تاریک میبینیم!
این چرخش نگاههای ما از بیرون به داخل و از داخل به بیرون، از خدا به خویش و به گناهان و به همرهان و ... نشانه و علامت انسانِ نا آرامی است که قدر این ماه را و اندازه خود را و مسیر طولانی پیشاروی را و زمان اندک در دسترس را و ... میداند و میخواهد در این فرصت کوتاه رمضان همه عرصهها را سرکشی کرده سامان دهد. این است که پاک شدن قلب را از سیاهیهای ظلمانی اوهام و تردیدها را طلب میکند.
قلبهایی که بدون آن توفیقها و در غیاب آن حفاظها بدون دروازه و دروازه بان رها شدهاند و هرچه و هرکه و هر وقت و هر طور و از هر جا و با هر نام و در هر شکل و ... وارد آن شدهاند و در آن خیمه و خرگاهی! بر پا کردهاند.
قلبی که چون شبی تار، سیاه و ظلمانی شده است و چون اسبی سیاه و سرکش و پلید که سواری نادان و ناتوان را به تاخت در دشت اوهامِ بی انتها، سرگردان به پیش میراند!!
آیا جز از او که نسبت به بندگان مومنش مهربان است چه کسی میتواند ما را از چشم دشمنان راهزنمان (دنیا، نفس و خلق و شیطان) با جلوهها و بازیها و حرفها و اغواهایشان بپوشاند؟
و آن توفیقها را و عصمتها را روزیمان کند؟
و این قلبهایمان را از آن پلیدیها و سیاهیها پاک کند؟
مهربانی او هدف همه این تیرهای آخر از چله رها شده است...
ارسال دیدگاه