آرش شریف زاده کارگردان نمایش «کلوچه های خدا» در گفت و گو با پانا؛
تئاتر کودک با جشن تولد فرق دارد
آرش شریف زاده کارگردان نمایش «کلوچه های خدا» که در سالن گلستان مرکز نمایش کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان روی صحنه است، در گفت و گو با خبرنگار فرهنگی پانا بیان کرد: من با اجرای کف زدن حین موسیقی در تئاتر کودک مخالفم. زیرا معتقدم تئاتر کودک با جشن تولد تفاوت دارد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی پانا، آرش شریف زاده کارگردان نمایش «کلوچه های خدا» با حضور در خبرگزاری پانا درباره دغدغه ها و وضعیت تئاتر کودک و نوجوان در شرایط کنونی توضیح و همچنین از اجرای نمایش «خروسک پریشان» با ویژگی هایی روزآمد بعد از ۲۵ سال خبر داد. متن گفت و گو با این نویسنده و کارگردان در ادامه آمده است:
چرا شما بر حوزه تئاتر کودک در طول سال های فعالیت هنری تان تمرکز کرده اید؟
من فعالیت در این حوزه را از سال ۷۲ با داوود کیانیان شروع کردم و در واقع به طور اتفاقی وارد این حوزه شدم. زیرا رشته گرافیک خونده بودم و به طراحی صحنه و لباس علاقه زیادی داشتم. کانون پرورش فکری و کودک و نوجوان با مدیریت داوود کیانیان آن زمان بسیار پربار بود. نمایشی به نام «خروسک پریشان» را اجرا کردیم که بسیاری از مفاخر کشورمان از آن کارشان را شروع کردند. احساس کردم کار کردن در این بخش بی غل و غش تر است. هنر یک کار دلی است. آن زمان برای بچه ها تئاتر کار کردن هم برای کسی اهمیت زیادی نداشت. اگرچه شعارهایی داده می شد. اما به تدریج تئاتر کودک جدی تر گرفته شد و به دوران کنونی رسیدیم که جشنواره های مختلفی به طور تخصصی در حوزه تئاتر کودک برگزار می شود. همچنین خود من احساس کردم این ژانر ناب تر است و می توان ایده های بهتری را در آن اجرایی کرد. تئاتر کودک خالص تر است و این دلیل مهم من برای ادامه دادن این حرفه بود.
در صحبت هایتان اشاره کردید که اکنون وضعیت تئاتر کودک بهتر از دهه ۷۰ است که اهمیت چندانی به این ژانر داده نمی شد. من فکر می کنم کثرت و افزایش تعداد نمایش های کودک باعث شده است تا جشنواره هایی جداگانه در حال حاضر به آن ها اختصاص داده شود. اما همچنان عده ای بر این عقیده اند که اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه هفتاد دوران درخشان فعالیت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و تئاتر کودک است.آیا ما توانستیم در سال های بعد از آن از نظر کیفی پیشرفت خوبی در این بخش داشته باشیم؟
در دهه ۶۰ و ۷۰ در تلویزیون گروه هایی مانند فیتیله ای ها و خاله ها و عموها آمدند که سبک جدید و نویی را پایه گذاری کردند. اما این موارد محدود و انگشت شمار بودند و گل کردند و بعد از مدتی به تکرار افتادند و بعد از دهه هفتاد کودکان نمی توانستند این تکرار را بپذیرند. بچه ها شادی را دوست داشتند و کاری که بر آن تعمقی شود و نکته آموزش و پیام خاصی را دربر گیرد وجود نداشت و به آن ها نمایش داده نمی شد. به نظرم حالا تعداد کارهای آموزنده و دارای پیام بیشتر شده است. اما امکاناتی به کار کودک اختصاص نمی یابد. بنابراین وقتی چیزی وجود ندارد که درباره اش صحبت شود، ناخودآگاه عده ای این حوزه را کنار گذاشتند و بازدهی لازم را تا اواخر دهه هشتاد نداشتند. تا این که در سال های اخیر توانستند با توجه به رشد فکری کودکان نسل جدید کارهای خلاقانه تری ارائه کند. اما امکانات کمتر شد. اکنون فقط تالار هنر و کانون را برای اجرای نمایش های کودک داریم و بقیه سالن ها در فرهنگسراها هستند.
ضمن این که وقتی در فرهنگسرا نمایشی اجرا می شود قراردادها به صرفه نیست و تبلیغات کمی نسبت به کار صورت می گیرد.
آیا شرایط سالن ها در حوزه تئاتر کودک هم مثل تئاتر بزرگسال است؟ یعنی سالن ها از مدت ها قبل برای یک یا دوسال آینده رزرو هستند؟
بله مثلا تالار هنر کارهای متعددی را در دستور اجرا دارد. آخرین کار من هم در این سالن در سال ۹۳ اجرا شد و حالا بعد از دو سال نمایش جدیدی را می توانم روی صحنه ببرم. در کانون نیز این زمان هر ساله است. اما ممکن است پیشکسوتی تمایل به اجرای نمایش داشته باشد و به تبع مدیریت مرکز ممانعتی نمی کند. همچنین بودجه بیشتری ممکن است به این افراد تعلق بگیرد که اتفاقا خوب هم هست و تبعیض محسوب نمی شود. مثلا وقتی آقای دادشکر بخواهند اثری را اجرا کنند کسی نباید مانعی ایجاد شود. آقای فیاضی همچنین قرار است بعد از سال ها نمایشی را اجرا کنند و این یک اتفاق خوب است. این اتفاقات پذیرفته شده است اما وقتی امتیازاتی به یک کارگردان معمولی اختصاص می یابد جای تعجب است و این تبعیض محسوب می شود.
منظورتان این است که یک مافیا در تئاتر کودک وجود دارد؟
نه به صورت جدی. خوشبختانه عده ای مانع از این جریان می شوند. همچنین هنرمندانی همچون خانم برومند به عنوان دبیر جشنواره مبارک یونیما به تمام نمایش ها و گروه های خوب اجازه دیده شدن می دهند.همین طور آقای صارمی مدیر مرکز تولید تئاتر و تئاتر عروسکی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان از هر گروه با هر سبک و سیاقی دعوت به بازبینی کارهایشان می کنند. اما بر کیفیت نمایش بسیار تاکید دارند و این فرصت دادن به نمایش ها و گروه های مختلف اقدام بسیار درخوری است. آقای کرمی دبیر جشنواره تئاتر کودک همدان نیز به عنوان کسی که چندین دوره این مسئولیت را برعهده داشته اند اشراف و تاکید زیادی بر اجرای نمایش های فاخر و مناسب تئاتر کودک در سالن تالار هنر دارند.
انگار هر جا پول کمتری تزریق شود مافیا کمتر است؟
البته در کار کودک هم سرمایه کمی نیست. چراکه می توان بعد از یک اجرا، نمایش را در سالن های دیگر یا در مدارس و مهد کودک ها نیز اجرا کرد. البته به شرط آن که نمایش باکیفیت و خوب و دارای مفهومی به مخاطبان کودک ارائه شود. در این صورت خانواده آنان حتی حاضر خواهند بود دو یا چند بار به دیدن نمایش بنشینند.
متاسفانه در سال های اخیر تعریف تئاتر کودک در بعضی اجراهابه اصطلاح دم دستی شده است. به این ترتیب یک کیبورد در سن قرار دارد و مفاهیم با موسیقی و آواز به صورت شعاری به بچه ها توصیه می شود و نصیحت های مستقیم وجود دارد. شاید این نگاه بیشتر در اجراهای فرهنگسرا در شهرداری ها وجود دارد تا به این واسطه درآمدزایی از طریق تئاتر عاید شود. آیا به عنوان یک کارگردان نمایش کودک و نوجوان به دنبال این هستید که مفاهیم با ارزش و درخور را در قالب هایی شایسته به کودکان بیاموزید و منتقل کنید؟
من کاملا با شیوه جدید موسیقی و رقص و آواز در تئاتر کودک مخالفم. تئاتر قبلی من با نام «گروفالو» درباره تخیل کودکان بود و خیالشان را می سنجید. اما متاسفانه بسیاری از کارگردانان درجریان نمایش های نه چندان باکیفیت دهه ۶۰ باقی مانده اند. امروزه گفته می شود ماهواره یک معضل است. اما من معتقدم از همین ماهواره که تماشای آن آسیب هایی را هم ممکن است داشته باشد، می توان استفاده درست است. برای مثال من بارها و بارها در شبکه های ماهواره ای انیمیشین های آموزنده ای درباره مسائل زیست محیطی و... را دیده ام که بسیار باکیفیت بوده اند. به نظر من مفاهیم هیچ وقت قدیمی نمی شوند. بنابراین نحوه پرداختن به یک مفهوم مهم است که می تواند نظر و توجه کودکان را جلب کند. در شرایط کنونی بایدبه طور غیر مستقیم چندین موضوع را با هم مطرح کرد تا در قالب آن بتوان یک نکته را به بچه ها انتقال داد. متاسفانه عده ای در همان دهه ۶۰ مانده اند و برای کار کودک ارزش قائل نیستند. همچنین بعضی اوقات به برخی جزئیات آنقدر بها داده می شود که سایر عوامل به حاشیه می روند. نمایش کودک از نور موسیقی، گریم، صحنه پردازی تشکیل شده است و باید همه آن ها در تناسب با
یکدیگر و باکیفیت اجرا شوند.
حتی ممکن است عده ای وقتی به مشکل مالی بر می خورند برای درآمدزایی به سراغ اجرای نمایش کودک بروند. آیا وقت آن نرسیده است که در تئاتر کودک و نوجوان نیز شورایی برای کنترل و مدیریت مفاهیم نمایش ها ایجاد شود.
متاسفانه جای شورایی ناظر در حوزه تئاتر کودک و نوجوان خالی است که باید علاوه بر مفاهیم، بر شیوه اجرایی نمایش کودک نیز نظارت کند.
این در حالی است که بسیاری از کارگردانان خوب تئاتر کودک مثل آقای داوود کیانیان معتقدند که حتی می توان برای بچه ها به سراغ موضوعات ارزشی هم رفت و آن را در قالبی جذاب ارائه کرد.
خوشبختانه شروع کار من در تئاتر با آقای کیانیان در نمایش خروسک پریشان بود و این نمایش اساسا موج جدید شیوه فطری را در تئاتر کودک به راه انداخت و من اکنون بعد از ۲۵ سال دوباره می خواهم این نمایش را با اجازه ایشان اجرا کنم. با ایشان مشورت کردم که نمایش با توجه به تغییر شرایط نیاز دارد به روز شود. کاراکترها به گونه ای دیگر در قصه مطرح می شوند.آقای کیانیان هم به من لطف کردند که اجازه دادند که با تغییراتی بتوانم خروسک پریشان را به روی صحنه ببرم. شاید کمتر نویسنده ای حاضر باشد چنین اتفاقی بیافتد.
چه بازخوردهایی نسبت به نمایش در حال اجرایتان یعنی «کلوچه های خدا» گرفتید؟
خوشبختانه اجراهای خوبی تاکنون داشته ایم. همچنین دبیر یونیسف انگلستان هم که به ایران آمده بود، این نمایش را دید. این نمایش برگرفته از داستان کلر ژوبرت نویسنده ای است که مسلمان شده است. اگرچه دبیر یونیسف زبان نمایش را متوجه نمی شد اما صحنه ها را پسندید و پیشنهاد داد که این اثر می تواند حتی درگیر صحنه هم نباشد و می گفت که کار کودکدر اروپا از دوران بارداری مادر شروع شده و مقصود این است که بچه به گونه ای تربیت شود که ذائقه اش نسبت به کار باکیفیت تئاتر کودک شکل بگیرد. اگرچه ما از نظر تکنیکی در این زمینه مشکل داریم اما تلاش کرده ایم تا از نظر مفهومی این ماجرا استاندارد شود.
از کارهای بعدی تان بگویید.
«بنیامین و بن تن» نوشته دکتر جلالی پور که از نویسندگانی هستند که کودک امروز را به خوبی می شناسند. موضوع این نمایش درباره پسر بچه ای بازیگوش است که به کارتون بن تن علاقه دارد و طی اتفاقی وارد کیس رایانه خود می شود و می بیند که بن تن واقعی با آنچه که در کارتون می دیده است بسیار تفاوت دارد. بن تن در رایانه کودک گیر کرده است و در این نمایش به ظرفیت های سیستم های رایانه اشاره می شود و زیاده روی در بازی های کامپیوتری را نهی می کند. ویدئو مپینگ شیوه اجرایی این نمایش است که کمتر در ایران استفاده شده و هزینه بر است.
چرا از اسطوره های ایرانی در نمایش بهره نمی برید؟
این اسطوره ها بسیار کار شده اند.
درست است. اما نوع پرداخت به آن ها مهم است. مثلا از شازده کوچولو بیش از ۵۰ ترجمه شده است اما ترجمه احمد شاملو ممتاز است. یا مثلا ترجمه دکتر الهی قمشه ای از قرآن به مراتب بهتر از سایر ترجمه هاست.
من هم اعتقاد دارم که نحوه پرداختن به این اسطوره ها مهم است. اما این یک واقعیت است که نمی توان شعر حافظ را به زور به خورد کودک ۴ ساله داد. ضمن این که من خودم سعی می کنم در نمایش هایم به قصه های ایرانی توجه کنم. مثلا در نمایش گروفالو که یک داستان اروپایی دارد پدر بزرگی را در کنار کاراکتر موش در اجرای ایران قرار دادیم تا شبیه داستان حسنی تنبل بشود. اما به سرعت انگ این را به ما زدند که از داستان نخ نما شده استفاده کرده ایم.
به نظرم آنچه اهمیت دارد دغدغه کار کردن برای کودکان است. باید برای نمایش های کودک هزینه کرد. برخی از کارگردان ها از جمله شما چنین باوری دارند.
بله. مثلا خانم مریم کاظمی در تئاتر آثار پرطمطراقی را اجرا می کنند. گریم ها، لباس ها و صحنه در آثار ایشان بسیار خوب و شیک است. می توان در نمایش کودک ساده کار کرد اما مفاهیم و اجرای درستی را در پیش گرفت. نمایش کودک با جشن تولد تفاوت دارد و من در نمایش هایم تاکید می کنم که بازیگران به هیچ وجه کودکان را به کف زدن تشویق نکنند. وقتی کودک از فهمیدن یک مفهوم در نمایش ذوق زده شود یعنی نمایش کودک درست اجرا شده است و این همان چیزی است که ما در حوزه تئاتر کودک کم داریم.
ضمن این که ارتباط نمایش کودک با تلویزیون کم است. ما تله تئاترهایی در این گونه نساخته ایم. رد حالی که می بینیم عروسکی مثل جناب خان وقتی به تلویزیون می آید گل می کند. همینطور سالن های پر مخاطبی مثل سالن اصلی تئاترشهر در اختیار این نمایش ها قرار نمی گیرد.
بله. در دورانی نمایش های کودک در سالن اصلی تئاتر شهر اجرا می شدند. اما اکنون من تمام تلاشم را می کنم که سالن اصلی فرهنگسرای نیاوران را برای اجرا بگیرم اما موافقت نمی شود. متاسفانه برای تئاتر کودک آنطور که باید اهمیت قائل نمی شوند.
آموزش و پرورش چقدر با جریان تئاتر کودک همگام است؟
خوشبختانه کانون زیرمجموعه آموزش و پرورش است و دانش آموزان به تماشای آثار کانون معمولا می نشینند و تعامل خوبی برقرار است. اما آموزش و پرورش سالن های خوبی در اختیار دارد که می تواند به اجرای نمایش های کودک اختصاص یابد.
گفتنی است نمایش «کلوچه های خدا» داستان زیر را دربر می گیرد:
خرس کوچولو از خواب زمستانی بیدار میشود و همه جا را سرسبز میبیند و تصمیم میگیرد از خدا به خاطر این همه زیبایی تشکر کند ولی نمیداند که چگونه این کار را انجام دهد تا اینکه کلاغ به او میگوید ...
این نمایش از تولیدات جدید مرکز تولید تئاتر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به تهیهکنندگی محمدرضا کریمی صارمی است. این نمایش همه روزه به جز شنبهها ساعت ۱۹ برای عموم و صبحها ویژه مهد کودکها و مدارس در اجرا میشود.
گفت و گو و تنظیم از: رکسانا قهقرایی
ارسال دیدگاه