گردشگری مذهبی در شهرو آیین های عاشورایی
مردم نوش آباد در محرم آئین های خاصی را برگزار می کنند .
به گزارش خبرنگار پانا از کاشان ،بی تردید عاشورا، حماسی ترین و سوزناکترین واقعه تاریخی است که با گذشت بیش از ۱۴۰۰ سال از وقوع آن، مردمان هر شهر و دیاری از سراسر ایران با مراسمی خاص و متفاوت به پاسداشت این حماسه می نشینند، که نشانگر فرهنگ و آداب و رسوم مردمان آن مناطق است و هر کدام در نوع خود قابل توجه و بی نظیر است.
تاریخچه آیینهای سنتی و مذهبی در نوش آباد، با توجه به بنای تکایا و حسینیه ها و نیز آثار به جا مانده از دوره صفوی، گویای این مطلب است .
آیین سنتی مذهبی سقاخوانی
شهروندان نوش آباد، به منظور استقبال از کاروان حسینی آیین سنتی - مذهبی سقا خوانی را برپا می کنند. آیین سنتی مذهبی سقاخوانی مردم نیک نهاد و دین مدار این خطه ، قدمتی بیش از یک قرن دارد.
مردم این شهر هر سال عید غدیر را در پاسداشت ولایت علوی به دیدار سادات به شب می رسانند و شامگاه عید غدیر بعد از نماز مغرب وعشاء با حضور در حسینیه، بانگ سوگ و مویه را در شهر طنین انداز می کنند. سقاخوانان در گروههای سه گانه، استادان و پیش کسوتان سقاخوانی، شاگردان وجوانان به صورت حلقه های عزا مقابل یکدیگر نشسته و اشعاری پر محتوا و سوزناک در توصیف واقعه کربلا و مدح شهدای کربلا را با نواهایی برگرفته از ردیف دستگاه موسیقی سنتی، همنوایی می کنند. در این همخوانی که بدون سینه زنی و سنج و دهل است گوشه های مختلف موسیقی ایرانی از جمله دشتی و همایون اجرا می شود. آیین سقاخوانی، از هجدهم ذی حجه تا شب اول محرم در مرکز هیئت حسینی اجرا می شود، در آخرین شب ذی الحجه با حرکت در کوچه ها و خیابانهای شهر ، آغاز محرم را به همگان اعلام می کنند.
سقاخوانی در صبح روز تاسوعا، نیز انجام می شود. در این روز، سقاخوانان در کوچه ها می گردند و برای گرامیداشت یاد و خاطره اموات به فاصله دو محرم فاتحه خوانی می کنند و صاحبان عزا نیز به نشانه تکریم عزاداران حسینی و حق شناسی، پرچمی را همراه با توزیع خیرات و نذورات به هیئت اهدا می کنند.
سقا خوانی در روز عاشورا ، تابع تشریفات خاصی است و فقط با حضور سادات محل برگزار می شود. در اینِ آیین بنا به سنت دیرین، سادات که شالهای سبز بر گردن دارند ، پیشاپیش هیئت حسینی و بعد از تابوت گونه شبیه کشته کربلا و کاروان تعزیه خوان حرکت می کنند.
هشتم محرم ، آغاز سفر تاریخ
سابقه مراسم سنتی خیمه کوبی به یک قرن قبل بر می گردد که درعصر هشتم محرم، ورود قافله اباعبدالله الحسین(ع) را به كربلا بازآفرینی می كنند.
در ابتدای مراسم، جماعتی كه لباس سبز پوشیده اند، سوار بر اسب و شتر در نقش اولیا به حركت درمی آیند، در میانه راه است كه جماعتی در نقش ' اشقیا ' كه یادآور لشكریان یزید است با تجهیزات و نفرات دو چندان، راه را بر كاروان حسینی می بندند و آنها را به ناحیه ای بیابانی رهنمون می كنند.
با حضور دو كاروان تعزیه خوان ' اولیا و اشقیا ' كه با تشریفات خاص درحركت هستند، تعدادی از كودكان كه لباس فرشتگان را پوشیده اند، قبیله عشق را بدرقه می كنند.
هر کاروان بوسیله پرچمهایی برافراشته از هم مشخص شده و هرکدام نیز با نوعی از دسته های موزیک همراهی می شوند.
خیمه ها در طول مسیر کاروان در طبق هایی که با پارچه سبز پوشیده شده توسط کودکانی که لباس فرشتگان پوشیده اند حمل می شود.
تهیه خیمه ها نیز نذر اهالی است که چون به حاجت خود رسیدند پارچه ای را به هیئت آورده و توسط خیاطان هیئت که اغلب آنها بانوان هستند دوخته می شود.
كاروان شبیه خوانان، مسیر خیابان اصلی شهر را به طرف ضلع غربی امامزاده محمد(ع) طی می كنند تا به جایگاه مخصوص خیمه های حسینی می رسند و آنگاه هریك از شبیه خوانان با رجز خوانی، خیمه ای را برپا می كنند.
عصر یازدهم ، هنگامه عطش و آتش
خیمه كوبی روز هشتم، مقدمه ای است برای مراسم خیل عرب عصر یازدهم محرم. در این روز انبوهی از جمعیت را می توان دید كه از صبح در میدان ۲۰ هكتاری تعزیه بر روی پشته های خاك نشسته اند تا بعداز ظهر شود و شبیه خوانان به تعزیه خوانی بپردازند.
از آن نیمروز داغ كه آسمان كربلا به خون شش ماهه ابی عبدالله رنگین شد و زمین تفتیده نینوا از خون فرزند رسول الله سیراب شد، آتشی بر جان افتاد كه هنوز كه هنوز است، قافله عاشقان در جوش و خروش است.
قریب یك قرن است كه مردم مومن نوش آباد، چون به عصریازدهم محرم می رسند، حماسه رویارویی حق در برابر باطل را با شیوا ترین تصویر به قضاوت نسل ها و عصرها می گذارند تا مباد آنكه این شعله خاموش شود.
مردم این شهر، بنا به سنت دیرین خود، درعصر یازدهم محرم، با اجرای آیین خیمه برداری، رسالت سید مظلومان عالم را بلندتر از هر زمان فریاد می كنند، كه حیات، جزعقیده و جهاد نیست و برای اصلاح امور امت باید از جان گذشت.
یك قرن است كه در یازدهمین روز محرم، هزاران ایرانی، به شمالی ترین نقطه استان اصفهان سفر می كنند تا درمراسم خیمه برداری نوش آباد شركت كنند و نه سرمای استخوان سوز زمستان و نه گرمای طاقت فرسای تابستان كویر نتوانسته مانع از این حضور عاشقانه آنان شود.
آغاز این مراسم، تعزیه شهادت حضرت حسین بن علی (ع) است، و در این معركه، اصحاب شقاوت را می بینی كه پیراهن شریفش را ' اسحاق بن حیوه حضرمی' می برد و عمامه آن حضرت را ' اخنس بن مرثد ' و نعلینش را ' اسود بن خالد '.
می بینی كه 'بجدل بن سلیم' انگشت حضرت را قطع می كند، تا انگشترش را به عنوان غنیمت بردارد.
زره آن حضرت را ' عمرسعد ' می رباید و شمشیرش را ' جمیع بن الخلق اودی ' میبرد.
پس آنگاه لشگریان یزید، آنان كه سواره اند، پیكر شهدا را با ' سُُم اسبان ' جهل و نادانی خود گرفته و آنان كه پیاده اند، با نیزه و سنگ بر پیكر شهدا می تازند و انبوهی از جمعیت است كه زنان و كودكان را با تازیانه می نوازند و خیمه ها را در جهل و كین خود به آتش می كشند.
آن هنگام كه آتش خیمه ها نشست و ' آل الله ' را سوار بر شتر بی جهاز به اسارت بردند، جماعتی را می بینی كه سر و روی خود را با پارچه سیاه پوشانده اند و تكه هایی از چوب نی را از بالای سر برهم می زنند و به میدان می آیند، می گریند و می گردند و نوحه سر می كنند:
ای خیل عرب، خیل عرب، حرمت از این كشته بدارید.
هرچند شهید است، غریب است، به خاكش بسپارید.
اینان، حماسه زنان بنی اسد را باز آفرینی می كنند كه چون بی وفایی مردان را دیدند، به یاری میهمان كربلا آمدند اما زودا كه خنجر شمر، حنجر حسین بن علی (ع) را برید و گلوی عطشناك طفل صغیر را تیر حرمله در هم درید.
' زودا ' كه زینب درغروب عصر یازدهم، از میان آتش و دود، ندای غربت ' یا اَبَتاه ' برآورد. زودا كه طفلان حرم نبوی، با پای برهنه در میان خار ها استغاثه ' یا اُماه ' برآورند.
چه مصیبتی است كه بازآفرینی آن هم بعد از ۱۴۰۰سال، تكرار مظلومیت و معصومیت خاندان پیغمبر خداست.
و چه مظلومیتی در طنین ' هل من ناصر حسین (ع) ' نهفته است ...
ارسال دیدگاه