غلامرضا بنی اسدی*
بومیانِ دنیای دیجیتال و مستاجرانِ جهانِ صفر و یک
دنیای دگر شده است و آدمها نیز دیگر شدهاند. این گزاره شرح حال امروز است؛ شرح حالِ امروز نسلی که "ضد" خوانده میشوند. تعامل با این نسل متفاوت با همه نسلهایی است که بشر تجربه کرده است.
کلمات ما ظاهر مشترک دارند اما به واقع مثل دنیای ترجمهاند که معنایی متفاوت میدهند. گاه با صد و هشتاد درجه، تفاوت معنایی. ما در زبان فارسی جمله پر مفهومی داریم به عنوانِ "فرزند زمان" که برای همه ما با "فرزند زمانِ خویشتن باش" شهرتی فراوان دارد. ترجمه عربی آن میشود "ابن الوقت" اما به لحاظ مفهومی تفاوت ۱۸۰ درجهای دارد.
فرزند زمان، زمان را درک و مقتضیات آن را فهم و متناسب با آن طراحی میکند. تابع زمان نیست بلکه به زمان اشراف دارد اما ابن الوقت را به کسی میگوئیم که رفتار و کردارش، تابع زمان و تحت تاثیر شرایط آن است. اولی سنجیده و نیکو صفتی است که مبین شایستگی انسان است اما دومی از جمله تابلوهایی است که رذالت و پستی فرد را نشان میدهد.
آنچه از مومنان چه در ساحت فردی و چه تشکیلاتی توقع است، اولی است. فرزند زمان خویشتن بودن است. حضور عالمانه در زمان داشتن و به زبان آن تکلم کردن است. نهادهایی که تولیگری فرهنگی دارند حتما باید در زمان حاضر و به زبان آن عالم باشند. دانستن این نکته ظریف در عصر حاظر که نسل جدید، "بومیان دنیای دیجیتال" هستند به ما کمک خواهد کرد تا به عنوانِ "مهاجران دنیای دیجیتال" بتوانیم با آنان ارتباطی قانونمند برقرار کنیم.
ما، حتی با دانشِ این فضا به عنوانِ "مترجمان زبان دیجیتال" هم نمیتوانیم بومی این جغرافیای پر رمز و راز باشیم. نهایت مهاجریم اما زبان تعامل با بومیان را باید بیاموزیم و به کار گیریم. فرزند زمان خویش بودن اقتضای درکی چنین دارد. فهم به روز شده میطلبد. چنین نشود، توان مفاهمه را از دست خواهیم داد و بومیان، ما را تاب نخواهند آورد. توجه داریم که آنان به لحاظ تعداد در افزایشاند و ما در کاهش. برای این که تعدد، جای تفکر را تنگ نکند، باید راههای تازه را بیابیم.
"چرا از هر گروهى دستهاى به سفر نروند تا دانش دین خویش را بیاموزند و چون بازگشتند مردم خود را هشدار دهند، باشد که از زشتکارى حذر کنند؟" فرمان همیشگی خداست. تفقه در دین هم اگر به زبانِ زمان و به حضور در اکنون تجهیز نشود، آوردهای که باید داشته باشد و جامعهسازی کند، نخواهد داشت. بدانیم که بومیان دنیای دیجیتال با ما نگاهی متفاوت دارند. درک این تفاوت و به رسمیت شناختن آن کمک میکند تا همزیستی را با صلح به صلاح و اصلاح ارتقا دهیم تا اگر ما به عنوان شخص مُردیم، نسل معرفتی ما منقرض نشود. این هم نیازمند فهم درست زمان و رفتار درست با اهالی زمان است. درک این که بدانیم اگر تغییر را درک نکنیم، ترد خواهیم شد.
*کارشناس رسانه
ارسال دیدگاه