هادی صداقتنژاد*
سریال «رحیل» و روایتی معیار از سبک زندگی ایرانی-اسلامی
سالهاست در سینما و تلویزیون در لزوم رسیدن به تعریفی از ارائه شمایل زندگی ایرانی-اسلامی با الگوسازی قهرمانانی قابل درک برای قاطبه مخاطبان صحبت و بحث و نظر طرح میشود ولی کمتر پیش آمده محصولی عرضه شود که بتواند این شمایل را عملیاتی کند و غالبا بر یکی از دو وجه، تاکید شده و آن،دیگری به محاق رفته است.
زنده یاد علی حاتمی سالها پیش در سریال هزاردستان تلاش کرد برای نشان دادن ماجرایی از بطن ایران وجامعه ای را تصویر کرد که ذاتا مومن هستند و در کوران حوادث باز، ایمان خود را از کف نمیدهند؛ جلوهای از این اتفاق، در کاراکتر سربازی مستتر بود که اصغر همت به زیبایی آن را بازی کرد، سربازی که هیچ نداشت جز ایمان و همین ایمان او را در یادها ماندگار کرد.
سریال تلویزیونی رحیل به خصوص در فصل دوم و با به اوج رسیدن التهابات داستانی و هویدا شدن ماهیت شخصیت های مختلف کوشیده روایت معیاری داشته باشد در ورود مشروع به تعریف هویت از کاراکترهای قهرمانی زن و مرد ایرانی-اسلامی.
سیره یا به قول امروزی ها سبک زندگی ویژهای که هم در آن عشق است، هم ایمان است و هم مبارزه برای رسیدن به هدف مقدس است به عنوان عناصر این معیار که سازندگان رحیل کوشیدهاند در اجرایی کردن آن در زیرشاخههای داستانی خود حرکت کنند.
الگوبرداری صحیح در طراحی صحنه و لباس و ساخت موسیقی متن رحیل به گونه ای که هم سنتها را تداعی کند و هم نسل جوان را جذب کند، منتج از این عناصر است و نوجوانان و جوانان تشنه لحن عامه پسند با تماشای عشق مشروع و جذاب و تبدیل یک کاراکتر محوری به قهرمان میتوانند دلخوش کنند به ادامه سریال.
قهرمان همان مقولهای است که بارها کارشناسان در کمبود آن در سینما و تلویزیون گفتهاند و حالا سریال رحیل جوانی به نام اصلان را عرضه میکند در دل انفعال قاجار که باید برای عمل به آموزههای پدری هم که شده از آن حیای ذاتی به در آمده و هم عشق را نجات دهد و هم هممسلکان را.
خوشبختانه ایفای نقش اصلان را جوانی تازهنفس به نام علی عباسیزاده برعهده گرفته که بی اغراق برای دیده شدن و کاملا در خدمت داستان و بهاندازه، شخصیتپردازی کرده همانطور که پدر اصلان-فرخ نعمتی- به همین اندازه با طمانینه و بی اطوار، شخصیت یک مرشد را ارائه داده تا معلوم شود تاریخ بازیگری ما چه جواهراتی دارد که کمتر از آنها استفاده میکند.
داستان عاشقانه-قهرمانانه چیزی است که سالها قبل علی حاتمی و در هزاردستان و به دلیل محدودیت های زمانه نتوانست آن را چندان در درام خود جاری کند و چنان که خود گفته بود دلش میخواست رابطه عاشقانه ابوالفتح صحاف و همسرش را گسترش دهد ولی نشد. با این حال سریال رحیل این شانس را داشته که ماجراهای عاشقانه و در عین حال تصویرسازی پالوده از قهرمانی که با همراهی یک مرشد عارف مسلک و رفته رفته به جایی میرسد که علیه ظلم، طغیان میکند را توأمان ارائه کند و راهی تازه می گشاید پیش روی سریال سازان تاریخی که قهرمان بسازند آن هم در دل روایت ایرانی-اسلامی.
روزنامه نگار
ارسال دیدگاه