یادداشت/ غلامرضا بنی اسدی
امام حسین(ع) و مرزبندی بین صالحان و اشقیا
شناختِ عاشورا و منطق عاشورا یک تکلیف انسانی و حتی سیاسی- معرفتی است. با اشراف به زوایای نهضت است که میتوان زندگ امروز را درست فهمید. برای رفتارها به ترازی رسید که رضایت خداوند را به دنبال دارد. فهم آنچه در کربلا گذشت، پاسخ به بسیاری از پرسش هایی است که بی جواب می نماید.
تضادهایی که به چشم می آید به این فهم بسط یافته به یگانگی میرسد. خدا درجاتِ آیت ا... حائری شیرازی(ره) را روزافزون کند که به زیبایی و با دقت به تبیین ماجراها میپرداخت. او می گفت: "امام حسین، علیه السلام، در شب عاشورا، یک جور سخن گفت و در روز عاشورا یک جور دیگر. شب عاشورا، سخن از «نمیخواهم، احتیاج ندارم، بروید، بیعتم را برداشتم» بود. روز عاشورا میگوید: "بیائید به من کمک کنید، آیا یاور و مددکاری هست؟ هل من ناصر ینصرنی؟" دلیل این دو امر به ظاهر متضاد این است که شب صحبت میکند تا مبادا خبیثی در بین طیّبها باشد، و روز سخن میگوید تا مبادا طیّبی در بین خبیثها مانده باشد. شب غربال میکند تا فقط «صالحان» بمانند و روز غربال میکند تا فقط «اشقیاء» در مقابل او ایستاده باشند." شب به دنبال این است تا هرکس رفتنی است برود. انگار کلمات سیدالشهدا(ع) حکم الک را دارد تا سره را از ناسره جدا کند. اما روز عاشورا، که ماندنی ها مانده و رفتنی ها رفته اند هم کار را تمام شده نمی انگارد. به سخن می آید، به بیان حقیقت می پردازد، احتجاج به بینات می کند تا هرکس را که آمدنی است به صراط مستقیم بیاورد. کم بودند آنانی که آمدند اما راهی را گشودند
که تا همیشه به روی همه باز است. حتی اگر گناه شان به بزرگی راه بستن بر حجت خدا باشد. حُر، اولین بود اما تنها پیوسته روز عاشورا نبود. پسرش به همراهش آمد. زید بن زیاد، ابیالشعثاء کندی هم بود. «سعد بن حارث» و "ابوالحتوف بن حارث" هم دو برادر بودند که از عمق تاریکی همراهی با باطل خود را به صبح روشن همراهی با حق رساندند. دیگرانی هم بودند که "یخرجهم من الظلمات الی النور" را در ولایت حجت خدا، ترجمه ای ماندگار شدند. باری، امام در روز عاشورا هل من ناصر گفت تا صالحی، به غفلت دچار نماند. فرداها را هم مخاطب قرار داد تا با غفلت زدایی از مردم، صالحان فرداها را هم به یاری حقیقت تحریص کند. دریافت این ظرافت عاشورایی، امروز و فردایمان را با حقیقت عاشورا پیوند می دهد تا به بیزاری و تبری از باطل برسیم برای همیشه.....
روزنامه نگار/ امروز خراسان جنوبی
ارسال دیدگاه