باید دنیای شناختی کودک را وسیع کرد
نوشتن در حوزه تربیت دینی کار دشواری است
تهران (پانا) - مسعود تهرانی فرجاد میگوید نوشتن در حوزه تربیت دینی کار دشواری است و برای تربیت بههنگام باید استانداردها، قواعد و نقد و نظرها را مدنظر قرار داد. نیازی نیست دنیای شناختی کودک را پُر کنیم، بلکه باید دنیای شناختی کودک را وسیع کرد.
نشست معرفی و بررسی دو مجموعه «پرچمدار کوچک من» و «کشتی نجات» از سلسله نشستهای فرهنگی خانه کتاب و ادبیات ایران با عنوان «تکیه کتاب»، یکشنبه هشتم مرداد ۱۴۰۲ با حضور مسعود تهرانی فرجاد و کبری بابایی و همچنین نرگس کاهانی و فریده الیاسیفرد از طریق اسکایروم در سرای اهل قلم خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد.
نیازسنجی و توجه به اولویتها در تربیت کودک
مسعود تهرانی فرجاد در بخش ابتدایی این نشست عنوان کرد: سخن گفتن از دنیای کتاب آن هم با نگاه تربیتی و پیوند آن با حماسه بزرگ عاشورا فرصت مغتنمی است. امام سجاد (ع) در دعای بیستوپنجم «صحیفه سجادیه» تعبیر مهمی در زمینه تربیت فرزند دارند. از نگاه آن حضرت، مفاهیمی همچون مهربانی کردن و یاری خواستن از خداوند، کلیدواژههایی است که هرکدام بار معنایی خاص و ویژهای دارند.
وی افزود: در حوزه تربیت کودک با نگاه دینی، چند مسئله مهم وجود دارد. مسئله نخست این است که نگرش ما به کودک چگونه است؟ جدا از اینکه ما فرزندآور و فرزندپرور هستیم، باید به این اصل توجه کنیم که این فرزند خالقی دارد و ما تنها امانتدار هستیم و نه صاحب کودک. این کودک آیندهساز است و لذا ابزار و سرگرمی ما نیست. مسئله دوم، برنامهریزی و تمهید برای تربیت کودک است با این نگاه که او امانت الهی است. تربیت باید هوشمندانه و با حساب و کتاب صورت گیرد. مسئله سوم، اقدام و عمل است و اینکه چه اولویتهایی در برنامهریزی داریم و چگونه برای فرزندان موقعیت و فرصت ایجاد میکنیم. مسئله چهارم نیز دریافت بازخورد و در ادامه اصلاح و بهبود است.
معاون راهبری و نظارت سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک ادامه داد: امانتداری، برنامهریزی و رشد همهجانبه، نیازسنجی و توجه به اولویتها، غیرمستقیم گفتن برای کودک، روشها و عمل ما - به این معنی که آیا روش درونی است یا تصنعی - نگاه و نگرش بر پایه محبت و علاقه نه از روی وظیفه و اقتضای شغلی و بهرهمندی از تجارب موفق، هفت اصل مهم و تأثیرگذار در حوزه تربیت کودک است.
تهرانی فرجاد در ادامه به محتوای کتاب «پرچمدار کوچک من» اشاره کرد و گفت: در این کتاب به تجارب موفق برای ایجاد علاقه و محبت و بهرهمندی از فرصتها و موقعیتها توجه شده است. یک نکته حائز اهمیت درباره کتاب «پرچمدار کوچک من»، توجه به نقش خانواده است و این بحث که بستر خانواده چگونه میتواند موقعیتهای خوب و مناسب را برای فرزندان فراهم کند. براساس آیات قرآن، خانواده مرجعی برای آرامش است.
این نویسنده در ادامه با اشاره به این نکته که نویسنده کتاب «پرچمدار کوچک من» توانسته تهدیدهای دوره کرونا را به فرصت تبدیل کند، گفت: باید باور داشته باشیم که کودک در بستر خانواده تربیت میشود و اولین مربیان کودک والدین هستند. این کتاب بیشتر براساس تجربه زیسته تدوین شده، ولی باید توجه داشت که تجربه زیسته اقتضائات خود را دارد و شاید برای همه افراد کاربرد نداشته باشد. این کتاب را نمیتوان به عنوان محتوای آموزشی در نظر گرفت، چرا که صرفا تجربهنگاری است و اگر بنا باشد که تجربه زیسته به محتوای آموزشی و تربیتی تبدیل شود، حتما باید استانداردهای لازم را داشته باشد و نویسنده مولفهها و ملاحظاتی را برای آن درنظر بگیرد.
وی اضافه کرد: نویسنده در کتاب سعی کرده تجارب موفق را برای والدین ارائه کند و از این نظر کارش ارزشمند است، اما برای بهتر شدن باید استانداردهای تجربهنگاری را در آن لحاظ کرد. همچنین درباره دستهبندی محتوا نیز باید بازنگریهایی در کتاب صورت گیرد. برخی عبارتهای ارزشمند درباره دفاع مقدس و جبهه مقاومت در این اثر مطرح شده، ولی باید دید این تعابیر و عبارتها چقدر با دنیای کودکان امروز ارتباط دارد و پیوست رسانهای آن چیست. اگر واقعیت افزوده و یا حتی یک بازی به آن پیوست میشد، شاید برای کودک معنادارتر بود. توجه به سیر آموزشی از خانواده به محله، شهر، کشور و... از دیگر نکاتی است که نیاز به بازنگری و ارتقاء دارد.
تهرانی فرجاد درباره کتاب «کشتی نجات» نیز گفت: این کتاب جنبه تربیتی دارد و بسیار ارزشمند است و فضای کودکانه را تداعی میکند، ولی با مشاهده طرح جلد کتاب این سوال در ذهنم تداعی شد که در تصویر کشتی روی جلد، جای مربی که نقش هدایتکننده کودک را دارد، خالیست. یکی از محاسن کتاب این است که موضع خود را مشخص و بیان کرده که مخاطبانش کودکان پایههای چهارم تا ششم هستند.
وی ادامه داد: نوشتن در حوزه تربیت دینی کار دشواری است. در کتاب «کشتی نجات» سعی شده داستان، بازی و تجربهنگاری در کنار هم لحاظ شود، اما به این نکته مهم باید توجه کرد که بازی برای کودکان دو ویژگی دارد؛ نخست اینکه، بازی قانون دارد و باید قواعد آنرا رعایت کرد. دوم اینکه بازی باید برای کودک جذابیت داشته و با دنیای او سازگاری داشته باشد. بازیهای این کتاب این دو ویژگی را نداشت و از این منظر نیاز به تقویت دارد. همچنین افزودن واقعیت افزوده یا پیوند رسانهای در ارتباط با بازیها میتواند موجب ارتقای کیفی کتاب شود.
این پژوهشگر حوزه علوم تربیتی با تأکید بر اینکه تربیت و انتقال مفاهیم باید بهنگام باشد، عنوان کرد: تربیت، نه باید دیرهنگام باشد که فرصتها را از دست بدهیم و نه زودهنگام باشد که کودک را دچار تعارض کند. برای تربیت بهنگام باید استانداردها، قواعد و نقد و نظرها را مدنظر قرار داد. نیازی نیست دنیای شناختی کودک را پر کنیم، بلکه باید دنیای شناختی کودک را وسیع کرد. آیتالله حائری شیرازی در کتاب «تربیت دینی کودک» تعابیر دقیقی دارد مبنی بر اینکه چقدر و چگونه باید مفاهیم را به کودکان منتقل کنیم. بسیاری از مطالب آن کتاب آمیخته با سیره معصومین (ع) است. برخی عبارتهای این کتاب از جمله برخورد رضاخان با هیأتها و عزاداری، ماجرای خرداد ۱۳۴۲ یا رخدادهای دوران دفاع مقدس، برای ما بزرگترها مهم و خاطرهانگیز است، ولی کودک در این سن با شنیدن این عبارات چه چیزی در ذهنش نقش میبندد؟ و آیا کودک امروز میتواند با این مفاهیم ارتباط بگیرد؟ نباید سعی کنیم همهچیز را با هم بیان کنیم. باید موضع و موضوع خود را مشخص و روی همان تمرکز کنیم.
ضرورت کنار گذاشتن قالبهای کلیشهای انتقال مفاهیم دینی و تربیتی
در بخش دیگری از این نشست، نرگس کاهانی؛ نویسنده کتاب «کشتی نجات» گفت: داستان شکلگیری این کتاب از آنجا آغاز شد که خودم هم بهعنوان مادر و هم بهعنوان مربی با بچههایی در ارتباط بودم که میخواستند که مفاهیم نهضت عاشورا را درک کنند. چند سال درگیر این دغدغه بودم و از روشهای مختلف تجربیاتی کسب کردم مبنی بر اینکه چگونه میتوان این مفاهیم را به کودکان منتقل کرد.
وی افزود: در شروع کار با تعدادی از استادان حوزه علوم تربیتی در زمینه انتقال مفاهیم عمیق و انتزاعی به کودکان ۱۰-۱۲ ساله صحبت کردیم و به این نتیجه رسیدیم که در ناظر به موقعیتهای مختلف یک واقعیت تاریخی را بیان کنیم تا کودک از این طریق، پیوند بهتری با محتوا برقرار کرده و مفهوم را بهتر درک کند. برای ما مهم بود کودک متوجه شود که قیام عاشورا صرفا محدود به آن دوره زمانی نبوده، بلکه جریانی است که در همه دورههای تاریخ تکرار میشود. در چند مدرسه به صورت میدانی این کار را آزمایش کردیم. پس از چاپ اثر و شنیدن نقدها و نظرها، نقاط قوت و ضعف را یافته و آنها را در چاپهای بعدی مدنظر قرار میدهیم. به این فکر کردیم که قالبهای کلیشهای انتقال مفاهیم دینی و تربیتی را کنار بگذاریم و پیوند عمیقتری برای کودک نقش بزنیم. لذا قالب داستان و بازی را انتخاب کردیم. سعی داشتیم از این طریق به کودک احساس مسئولیت را القاء کنیم و کودک با همذاتپنداری بتواند خود را در موقعیت ببیند.
کاهانی همچنین درباره مسئله تربیت بهنگام نیز توضیح داد: از ابتدای تدوین کتاب، بسیار درگیر این موضوع بودیم. هنگام انتخاب بازه سنی به این فکر کردیم که کودک در چه موقعیت شناختی قرار دارد و وسعت شناخت کودک برایمان اهمیت زیادی داشت. این موضوع برایمان دغدغه بود که کودک وقتی از دوران دفاع مقدس و بمباران و جنایات صدام میشنود و از سوی دیگر درباره موضوع پیادهروی اربعین در کشور عراق صحبتهایی به گوشش میخورد، چه تعارضی در ذهن او شکل میگیرد. در این کتاب تأکید کردیم که صدام و حزب بعث در دوران دفاع مقدس با ما جنگیدند و اکنون مردم در پیادهروی اربعین، اتحاد و انسجام اسلامی را شکل میدهند و این دو موضوع کاملا متفاوت از یکدیگر هستند.
فریده الیاسیفرد؛ نویسنده کتاب «پرچمدار کوچک من» نیز در بخش پایانی این نشست در سخنانی کوتاه بیان کرد: در نگارش این اثر، ابتدا با مدنظر قرار دادن مبانی تربیتی و دغدغههایی که وجود داشت مواردی را استخراج کردیم. از دل مصاحبه با والدین نیز برخی نکات در حوزه تربیت دینی انتخاب شد و با نگارشی داستانی به شکل کتاب درآمد. چاپ نخست کتاب در سال ۱۳۹۸ با استقبال خوب مخاطبان روبهرو شد و در همان سال به چاپ دوم رسید. با بازخوردهایی که دریافت کردیم و جمعآوری نظرات کارشناسان، در چاپهای بعدی چند بخش به کتاب افزوده شد. در ویرایش دوم، تجربه مادران غیرایرانی را نیز به کتاب اضافه کردیم. با بازخوردها و استقبال خوب مردم، این کتاب تاکنون به چاپ نهم رسیده و همچنان در چاپهای بعدی اگر مواردی نیاز به ویرایش داشته باشند، لحاظ خواهد شد.
ارسال دیدگاه