نامزد جایزه آستریدلیندگرن در گفت‌وگو با پانا :

نسل نوجوان با نویسندگان کهن غریبه هستند؛ ادبیات ما برای نسل جدید ناآشناست

کانون پرورش فکری می‌توانند پل ارتباطی آموزش و پرورش و نویسندگان کودک و نوجوان باشند/ در جهان مجازی میل بچه‌ها به شنیدن و دیدن بیشتر از خواندن است/ به آموزش و پرورش طرح جشن امضای کتاب نویسندگان در مدارس را پیشنهاد دادم/ نویسندگان با حضور در مدارس می توانند با ذائقه و دنیای ذهنی مخاطبان خود آشنا شوند/بخش قابل توجهی از ادبیات کودک و نوجوان ما قابلیت جهانی شدن دارد

تهران(پانا) - نامزد ۲۰۲۴ جایزه جهانی آسترید لیندگرن درباره اهمیت کتابخوانی و آشناسازی نسل جدید با ادبیات غنی ایران عنوان کرد باید نسل جدید با ادبیات کهن ایران بیشتر آشنا شود.

کد مطلب: ۱۳۸۷۸۷۹
لینک کوتاه کپی شد
نسل نوجوان با نویسندگان کهن غریبه هستند؛ ادبیات ما برای نسل جدید ناآشناست

عباس جهانگیریان، در گفت‌و‌گو با پانا درباره زمینه و علت حضور خود در حرفه نویسندگی بیان کرد: «اولین دسترسی من به کتاب در اواخر دهه ۴۰ بود. در آن زمان روزی از روزها برادرم جعبه ای به خانه آورد من کنجکاو شدم و به سراغ آن رفتم. جعبه پر از کتب با موضوعات مختلف بود. از میان آنها دو کتاب را که بیشتر توجهم را جلب کرد برداشتم و آنها را بارها خواندم. دبیر ادبیاتمان مرد خوش ذوقی بود. یک روز سرکلاس پرسید:«کدام یک از شما کتاب خوانده است؟» همه سکوت کردند. ولی من با توجه به کتاب های داستانی که خوانده بودم، به خواسته او داستان هر دو کتاب را برای بچه ها تعریف کردم. تشویق او و همکلاسی‌ها آغاز ارتباط من با جهان کتاب و نویسندگی بود که شرح کامل آن در کتاب «کودکی‌های ناتمام من» آمده است. »

سال‌ها پیش من به آموزش و پرورش پیشنهاد دادم . طرحی که نویسندگان کودک و نوجوان به مراکز کانون می‌روند و همراه با جشن امضای کتاب، با مخاطبان خود دیدار می‌کنند. این دیدارها به نویسندگان نیز فرصت می‌دهد تا با ذائقه و دنیای ذهنی مخاطبان خود آشنا شوند، چون نویسندگان کودک و نوجوان برای همین گروه سنی می‌نویسند.

جهانگیریان که موفق به دریافت لوح افتخار کنگره بین المللی کتاب برای نسل جوان(iBby) مسکو شده است، در پاسخ به علت پایین آمدن سرانه مطالعه و شمارگان کتاب در ایران عنوان کرد: «گرچه ظهور شبکه‌های اجتماعی نقش زیادی در کاهش سرانه مطالعه و تیراژ کتاب داشته اما سیاستگذاران آموزشی و فرهنگی ما باید بیشتر از این ها فعالیت کنند. همچنین بهتر است در شبکه های صدا و سیما، تهیه کنندگان برنامه های فرهنگی، اهمیت بیشتری برای جذب جوانان و نوجوانان علاقمند به کتاب و کتابخوانی با برنامه های نو قائل شوند.»

وی افزود: «سال‌ها پیش من به آموزش و پرورش پیشنهاد دادم طرح دو پنجره کانون پرورش فکری را در مدارس تهران و شهرستان‌ها هم اجرا کند. طرحی که نویسندگان کودک و نوجوان به مراکز کانون می‌روند و همراه با جشن امضای کتاب، با مخاطبان خود دیدار می‌کنند. این دیدارها، ضمن آشنایی دانش آموزان ایرانی با نویسندگان شان، به نویسندگان نیز فرصت می‌دهد تا با ذائقه و دنیای ذهنی مخاطبان خود آشنا شوند، چون نویسندگان کودک و نوجوان برای همین گروه سنی می‌نویسند. مراکزی چون انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، شورای کتاب کودک، کانون پرورش فکری، می‌توانند پل ارتباطی آموزش و پرورش و نویسندگان کودک و نوجوان باشند و همین طور با مشارکت گرفتن نویسندگان در تالیف و تدوین کتاب‌های درسی می‌توانند به این کتاب‌ها رنگ و روح بدهند.»

نامزد آستریدلیندگرن با اشاره به جذابیت کتاب های صوتی برای نوجوانان گفت: «به موازات نشر کتاب های کاغذی، صوتی کردن داستان‌هایی که دست کم 10 سال از انتشار آن گذشته، می‌تواند ارتباط میان نویسندگان و مخاطبان کودک و نوجوان را حفظ کند. در جهان مجازی رو به رشدی که ما امروز در آن قرار گرفته ایم، میل بچه‌ها به شنیدن و دیدن بیشتر از خواندن است. گرچه هرگز هیچ رسانه ای نمی‌تواند جای کتاب و عطر آن را بگیرد.»

نویسنده رمان سایه هیولا، درباره وضعیت و حال و روز ادبیات غنی کشور ما در جهان افزود: «ادبیات داستانی ما قابلیت و ظرفیت خوبی برای مخاطبان کودک و نوجوان در فراسوی مرزهای جغرافیایی دارد، ولی باید بیشتر از این ها در زمینه فوق فعالیت کنیم. خانم میترا خاتون آبادی مترجم رمان سایه هیولا که اکنون ساکن فنلاند است، رمان را بعد از ترجمه به چند دوست فنلاندی خود داده بود. آنها خوانده بودند و سخت تحت تاثیر ماجرای رمان، داستان انقراض ببر ایرانی( مازندران) و حواشی‌ آن قرار گرفته بودند و با خواندن چند اثر دیگر ایرانی، به این ظرفیت اذعان کرده بودند. گرچه حافظ، مولانا، فردوسی، سعدی، نظامی گنجوی، بوعلی سینا، رازی در جهان شناخته شده هستند، اما در خصوص جهانی کردن ادبیات معاصر بخصوص ادبیات کودک و نوجوان باید تلاش‌های موثری صورت بگیرد، چون بخش قابل توجهی از ادبیات کودک و نوجوان ما قابلیت جهانی شدن دارد و به نوعی نسل جدید با این افراد غریبه هستند و ادبیات ما برای نسل جدید ناآشناست. از طرفی جوایز جهانی، پنجره ای برای دیده شدن ادبیات ایران است، ادبیاتی که شصت سال تاریخ پربار دارد، اما نتوانسته مخاطبانی فراگیر در جهان، برای خود فراهم آورد.»

دانش آموز خبرنگار: امیرعرشیا آقایی

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار