فاطمه بختیاری*
هتک حرمت قرآن، یکی دیگر از ناعدالتیهای سازمان ملل است
دنیا بستری برای تعقل و عمل شایسته است؛ هنگامی که آدمی قدم در دنیای مادیات مینهد وظیفهای خطیر بر گردنش نهاده میشود؛ وظیفهای که در نتیجه آن، انسانِ اشرف مخلوقات دل از تعلقات مادی شسته و پیمانه وجود را از خواستههای معنوی مملو میکند.
بیشک یکی از عجایب و زیباییهای دنیا، گذر ایام و تاریخسازیهایی است که به دست آدمی رقم میخورد؛ رقم خوردنی گاه ممد حیات است و مفرح ذات و گاهی عذاب روح و مخرب حال؛ برای آنکه در دفتر تاریخ به نیکی یاد شده و مورد تحسین و تمجید قرار گیریم، نیاز است تا در اندک عمری که در اختیارمان قرار داده میشود، همواره فردی تفکرمحور و مومن به یگانگی خداوند توانا باشیم.
دفتر تاریخ مملوی است از رفتار و کردارهایی که گاه اشرف بودن آدمی را به فرش کشانده و عرش را برایش حرامی ابدی میسازد؛ از این رو تفکر در سلسله مراتب زندگی بشری از آغاز تاکنون، بستر مناسبی است که میتوان در پس آن، به درایت و حقیقت ماجرا دست یافت؛ بیشک اسلام پیرو معنایش سلامتی و نیکبختی را برای رهروانش بهدنبال دارد؛ این دین مبین که تکامل یافته گفتههای الهی در طول تاریخ و رسالت پیامبران گوناگون است، بهخوبی میتواند نقشه راهی برای رسیدن به سعادت باشد و اگر در بند بند جملات آن وارد شوی، خواهی دید که گفتههای الهی در تمام ادیان یکسان است و شعار انسانیت که غربیها آن را نمادی مثبت و جدا از دین و آیین میدانند در تمام کلمات آن به چشم میخورد؛ پس چرا انسان متفکر کمی تعقل در احوالات عالم نمیکند تا دریابد حقیقت به چه معناست؟
به یقین ایمانی که آوینی و چمرانها به آن رسیدهاند بس جای اندیشه دارد و تبیین.
به قول آقای رحیمپور ازغدی، یک مسلمان در عین واحد یک یهودی، یک مسیحی و یک زردشتی است؛ چرا که تمامی ادیان سخن الهی است و اسلام بند آخر متنی است که تمام کننده کتابی روشنگر است و جداسازی ادیان از یکدیگر تنها نقشه شومی است که در ذهن بدسیرتان به آن بها داده میشود؛ بنابراین بنابر سخن قرآن، احترام به ادیان گوناگون امری ضروری است و اگر کسی مدعای اجرای حقوق بشر و پیرو انسانیت است، میبایست آن را مدنظر قرار دهد.
حقوق بشر در معنای حقیق، احترام به خواسته جمعی و وجود تمامی انسانهایی که آزاده آفریده شدهاند و این آزادگی چیزی است که هر دین و آیینی بدان تاکید داشته؛ از این رو سازمانی که ملل جهان آن را به عنوان مسئول حقوق بشر میدانند، موظف است از ادیان الهی که به حقیقت روشنگر سعادت انسان در این دنیای فانی هستند، پیروی کرده و مضامین آن را در اجرای عدالت مدنظر قرار دهد؛ چرا که خداوند به خوبی از احوالات مخلوقات خود آگاه بوده و نقشه سعادت آنان را در اختیارشان قرار داده است؛ زین روی سازمان ملل و حقوق بشر امروزی، تنها در نام و نشان عادل و پیگیر بشریت است؛ چرا که در درون، دل به دل استکبار داده و مطیع بیچون و چرای اوامر ضد حقوقبشری آن است؛ لذا چنین نهادی که سراپا بوی تعفن و دو رویی میدهد، چگونه میتواند در برابر خونهای به ناحق ریخته شده و دلهای لرزان مظلومان جهان پاسخگو باشد و احیای حق دلرمیدههای عالم را پیگیری نماید؟
سنگبنایی که از ابتدا سست نهاده شود، بیشک سازهای را پدید میآورد که به مراتب ویرانی سختتری را نسبت به بقیه سازهها تجربه میکند؛ سازمان ملل و حقوق بشر آمریکایی که با خون بچههای بومی امریکایی که قربانی خودکامگی افرادی سودجو شدهاند، پایهگذاری شده در طول عمر تاریخی خود، همواره دچار اشتباهات گوناگون شده و فرمانبرداری محض آن از قاتلان زنجیرهای دنیا، ننگی بر پیشانی بشریت است؛ چنین سازمانی شایستگی عدالتخواهی را نداشته و خود مستحق شدیدترین مجازاتهای بشری است.
امروزه، هتک حرمت کتاب آسمانی قرآن، امری رایج در کشورهای اروپایی و آمریکایی بوده که اهانت به عقاید یک میلیارد و ۸۰۰ میلیون جمعیت مسلمان جهان است و این موضوع برخلاف آرمانهایی که سازمان حقوق بشر بدان قسم یادکرده و ادعای اجرایش را دارد؛ عدم برخورد با رفتارهای توهینآمیز جمعیت استکباری جهان و به ویژه رژیم غاصب اسرائیل، یکی از بزرگترین جرائم سازمانی است که از عدالتگستری تنها پشت میزنشینی و فرمانبرداری بیچون و چرا را مدنظر دارد؛ بنابراین برای آنکه بتوان از پوسته ظلمت رها گردیده و در دل روشنایی ورود نمود، میبایست اتحاد حداکثری مردم جهان را اتخاذ کرده و با کمکگیری از گفتههای الهی، منشوری جدید برای حقوق بشر جهانی رقم زنیم؛ منشوری که در آن حکمرانی جنایتکاران منع شده و آزادگی حرف اول را زند.
البته آزادگی به معنای راستین چیزی است که همه مردم عالم بهویژه مردم مسلمان ایران خواهان آن هستند؛ آزادگی که در آن ظلم، جنایت و طرفداری محض وجود نداشته و برابری و عدالت پیشرو باشد؛ عدالتی که همواره یکدلی و غمخواری جمعی را مدنظر قرار داده و تفکر الهی را بهدنبال داشته باشد؛ امروزه آزادگی که جوامع غربی به کمک سکوت خفقانآور "سازمان حقوق بیشرمی!" به مردم جهان دیکته کردهاند، تنها ولنگاریِ رفتاری و ذهنی است که انسان را از حقیقت حیات دور ساخته و دلبستگیهای مادیِ دنیای مثالی را برایش پررنگ میسازد؛ زین روی برای آنکه بتوان سدی محکم در برابر ظلم بیپایان رژیمهای استکباری شد، نیازمند تبیین حقایق و جنایاتی هستیم که در طول تاریخ توسط غاصبان به مردم جهان روا داشته شده؛ لذا برنامههایی همچون "هیسطوری" فرصت خوبی است تا دانشآموزان را، که آیندهسازان ایران و جهان هستند با زیر و بر تاریخ آشنا کرده و این برنامه تبیینی را در گذر ایام در سایر کشورهای جهان ترویج دهیم؛ چنانچه که محدودیت در بیان حقایق در فضای مجازی، خود اقدام بیشرمانهای که از سالیان گذشته توسط سازمان حقوق بشر به آن بها داده شده است.
امروز وظیفهای آموزش و پرورش در تبیین و آگاهسازی جوانان و نوجوانان برعهده دارد، وظیفهای بس خطیر است؛ چرا که زنده نگاه داشتن تفکر عدالتخواه و حقیقتجوی مردم مسلمان ایران یکی از کارهای استراتژیکی است که مستکبران جهان به کمک سکوت سازمان ملل و حقوق بشر به دنبال انحلال آن هستند؛ بنابراین آموزش و پرورش میبایست در گام نخست دبیرانی شایسته و متعهد به آرمانهای انقلاب اسلامی را استخدام و پرورش داده و در گام بعدی با ارائه محتواهای نوین، دانشآموزان را با چگونگی رخدادهای تاریخی آشنا سازد و در نهایت کار، آیندهسازانی را پرورش دهد که در زمینههای مختلف شغلی، به دنبال عدالتگستری و مقابله با زورگوییها و گاه سکوت بیشرمانه سازمانهای دروغین جهانی باشند.
*دانشآموز خبرنگار
ارسال دیدگاه